پروفسور
دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
شین میم شین
اندیشه سوم
·
باید در نظر داشت، که توسعه
نیروهای مولده ـ در تحلیل نهائی ـ به معنی توسعه نیروها، لیاقت ها و توانائی های
انسانی است، به قول مارکس، به معنی «توسعه غنای طبیعت انسانی» است.
الف
·
این جنبه باید در معیار فوق
الذکر پیشرفت، بمثابه فاکتور اصلی در نظر گرفته شود.
ب
·
پیشرفت اما در فرماسیون های
اجتماعی آنتاگونیستی، فرم تضادمندی به خود می گیرد.
·
(معنی
تحت اللفظی آنتاگونیسم عبارت است از مبارزه بر ضد یکدیگر، جنگ و ستیز.
·
در فلسفه مارکسیستی مفهوم «آنتاگونیسم» به نوع خاصی از تضاد
دیالک تیکی در عرصه جامعه اطلاق می شود که با وجود جامعه طبقاتی در پیوند است
و بر تضاد آشتی ناپذیر میان منافع طبقات و گروه های اجتماعی مختلف استوار است.
مترجم)
ت
·
واقعیت این است، که پیشرفت
جامعه، بلحاظ وضعیت زندگی توده های مردم، همواره با پسرفت همراه است.
پ
·
مارکس خاطرنشان می شود، که
«توسعه توانائی های نوع بشر، اگرچه در آغاز به قیمت رنج اکثریت افراد بشری و حتی
به قیمت رنج طبقات بشری تمام می شود، ولی سرانجام، خود این توسعه، این آنتاگونیسم
را در هم می شکند و با توسعه و تکامل تک تک افراد انطباق می یابد.
·
مارکس اضافه می کند، که توسعه
بالنده فردیت، تنها ازطریق روندی تاریخی امکان پذیر می گردد، روندی که در آن افراد
قربانی می دهند.»
·
(کلیات
مارکس و انگلس، جلد 26، ص 111)
ث
·
توسعه توانائی های نوع بشر در شرایط سوسیالیستی با توسعه و تکامل تک تک
افراد جامعه انطباق می یابد.
ج
·
دیالک تیک توسعه نیروهای مولده
چنان است، که درست بوسیله انقلاب علمی ـ فنی، درهم شکستن آنتاگونیسم یاد شده، به
ضرورت بنیادی توسعه نیروهای مولده و پیشرفت بعدی بشری بدل می شود.
ح
·
سوسیالیسم، بویژه در رابطه با
این جنبه معیار پیشرفت، برتری خود را نسبت به
سرمایه داری آشکارا نشان داده است.
اندیشه چهارم
·
توسعه نیروهای
مولده، بمثابه معیار پیشرفت را باید در
پیوند تنگاتنگی با توسعه و تعویض مناسبات تولیدی
دید.
الف
·
مناسبات تولیدی تعیین کننده
سرعت، دامنه و آماجگذاری توسعه نیروهای مولده و همچنین تعیین کننده شرایط زندگی
اجتماعی توده های زحمتکش است.
·
مراجعه کنید به مناسبات تولیدی
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ب
·
بطور کلی می توان گفت که مناسبات تولیدی ئی پیشرفت را الزامی و نمایندگی می
کنند، که باعث توسعه نیروهای مولده می شوند.
ت
·
مناسبات تولیدی ئی که مانع پیشرفت اجتماعی می شوند، برای مدتی آن را منحرف می
سازند و تحت شرایطی حتی به عقب می رانند، مناسبات تولیدی
ئی اند، که توسعه نیروهای مولده را سد می کنند و
یا منحرف می سازند.
پ
·
در توسعه مناسبات تولیدی نیز می توان توسعه بالنده جامعه را از
طریق تعویض پیوست و گسست (تداوم و شکست) مشاهده کرد.
ث
·
هرنوع جدیدی از مناسبات تولیدی، به معنی مرحله کیفی عالی تر، در مطلوب
سازی توسعه حتی المقدور نیروهای
مولده است، که برای مدتی نقش مؤثری ایفا می کند و روزی می رسد، که باید جای
خود را به مناسبات تولیدی منطبق با درجه جدید
توسعه نیروهای مولده بدهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر