سیری در جهان بینی بهمن محصص (9)

سرچشمه:

صفحه قیسبوک بهمن محصص

https://www.facebook.com/BahmanMohassess   

تحلیلی از شین سین

با سپاس از شهره و حسین رزاقی

سؤال اول

طبقه حاکمه برای آدمیت زدائی بشریت از کجا شروع به کار می کند

 و چه طرق و ترفندهائی را به خدمت می گیرد؟

ادامه

6

·        تصویر ششم، فراگمنت مرکب، بغرنج و پیچیده دیگری است که اگر حریفانی بسان امداد غیبی ـ به تصادفی ـ به دادمان  نرسیده بودند، چیز زیادی در کله و چنته نمی داشتیم.

1

داوید فریدریش کاسپار (1774 ـ 1840)

نقاش آلمانی

از نمایندگان رمانتیسیسم در اوایل قرن نوزدهم  

·        بزعم حریفی، «پیش زمینه ی این نقاشی بهمن محصص، آسمان فاقد عمق است که تا افق پائین کشیده شده و آدمی را به یاد آثار داوید فریدریش کاسپار و نقاشی های سبک رمانتیسیسم می اندازد.» 

2

·        حریف بر آن بوده که بهمن محصص در این فراگمنت اثر خویش، «شرایطی را تصور و تصویر می کند که به مرگ معنویت و سوبژکتیویته دلالت دارد.»

3

·        اگر برداشت حریف درست باشد، این به معنی سیطره شرایط بی روح (به قول فریدون مشیری، به معنی «مرگ آدمیت»)  است و ضمنا به معنی تداوم تصورات و تصاویر پیشین بهمن محصص است:

·        چون شرایط بی روح، روح خاص خود را طلب، تولید و  بازتولید می کند.

·        می توان گفت که ایدئولوژی های منحط ذکر شده در بخش های پیشین، روح شرایط بی روح اند.

·        بشریت در هر صورت نمی تواند بدون روح و شعور بسر برد.

·        اگر روح و شعور علمی و انقلابی در دسترس نباشد، به روح و شعور وارونه و خرافی از قبیل مذهب، سکس، فوتبال و هر خرافه منحط دیگر چنگ می زند تا گلیم خویش از امواج حوادث بدر برد.

3

·        بزعم حریف تیز بین ژرف اندیش، «فانوس دریایی که روزی ـ روزگاری راهنما بود، در پس زمینه بی رمق و بی فونکسیون و خامش و کمرنگ افتاده است.

·        چون دیگر کسی اعتنائی و نیازی بدان دارد.»

4

·        اگر استنباط حریف درست باشد، این به معنی بی اعتبار و بی مصرف و بی فونکسیون گشتن تئوری های علمی و انقلابی رهگشا و رهنما ست.

5

·        این ضمنا علت و معلول همزمان رواج ایدئولوژی های منحط  از هر نوع است.

·        چون در صورت خاموشی فانوس دریائی، در صورت بی اعتبار گشتن تئوری های علمی و انقلابی رهگشا و رهنما، سرگردانی بنی بشر تعمیق می یابد و بنی بشر سرگردن به هر بنجل ایدئولوژیکی چنگ می یازد تا بلکه نجات یابد و ضمنا گرفتاری در تارهای ضخیم ایدئولوژی های منحط به بی اعتباری هر چه بیشتر فانوس دریائی (تئوری های علمی و انقلابی رهنما) منجر می شود.  

  

6

·        حریف دیگری آسمان تیره و تار با زمینه های آبی تک و توک را به معنی بحران ئوکولوژیکی (زیستمحیطی) تفسیر می کند.

·        این بدان معنی است که طبقه حاکمه با متوقف کردن زورکی روند طبیعی توسعه ی جامعه بشری، بشریت را در سراسر سیاره زمین با بحران یونیورسال دست به گریبان کرده است.

·        بحران محیط زیست یکی از بحران های بیشمار است و حیات کل بشریت را به خطر می اندازد.

·        این به معنی حفر دره عمیقی میان ناتورالیسم و هومانیسم است.

·        این به معنی تشدید تضاد انسان با طبیعت مادر است و می تواند خیلی گران تمام شود.

·        آلترناتیو همیشه دوسویه است:

·        بشریت می تواند به سوی آینده ای بهتر سیر کند و یا به قهقرای بربریت سقوط کند.

·        احساس مسئولیت اکید از سوی تک تک اعضای جامعه بشری بطور کلی به همین دلیل است.

7

·        یکی دیگر از اجزای این فراگمنت، جنگ در همه فرم های دریائی، صحرائی و غیره آن است.

·        خاموشی فانوس دریائی، مرگ معنویت و زوال فرهنگ و جنگ سراسری طریق و ترفند دیگر طبقه حاکمه در زمینه آدمیت زدائی بشریت است.

8

 کورتزیو مالاپارته (1898 ـ 1957)

نویسنده، خبرنگار، نمایش نامه نویس، دیپلمات ایتالیائی

مؤلف کتب آنتی فاشیستی موسوم به 

«فن کودتا» و پوست (ترس جان)  

·        محصص ضمنا مترجم اثری از کورتزیو مالاپارته تحت عنوان «پوست» (ترس جان) بوده است که از فجایع بویژه انسانی، اخلاقی و فرهنگی جنگ پرده برمی دارد.

·        ترجمه ای دقیق و عمیق و ستایش انگیز و از طرازی بکلی دیگر.

9

·        محصص بهتر از هر کس می داند که جنگ، دیالک تیک بربریت است:

·        جنگ علت و معلول همزمان بربریت است.

·        جنگ پیامد آدمیت زدائی بشریت و در عین حال بهترین طریق و ترفند برای آدمیت زدائی بشریت است.

ادامه دارد.