۱۳۹۲ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

نقل قول هائی از این و آن (89)

 
 
مواضع چریک های فدایی خل
در برابر استقرار نظام جمهوری اسلامی 
مجید عبدالرحیم پور 
 سرچشمه:
اخبار روز

مسعود معمار
مشی سازمان در دهه پنجاه بنظر من درست بود و تنها راه باقیمانده برای مبارزه بود
نظام سلطنتی و شاه ـ برخلاف جمهوری اسلامی ـ منتخب مردم نبودند که سیاست دیگری را ایجاب کند.
من همچنان معتقد هستم کسانی که به مشی مسلحانه بعد از ۵۷ باور دارند چرا شعار میدهند و مثل سازمان قبل از انقلاب عمل نمیکنند؟
 سازمان اکثریت خودش میتواند در مورد کمونیست یا مارکسیست بودنش اظهار نظر کند
اما من نه مارکسیست هستم نه کمونیست بلکه جزو طیف چپ هستم و به عدالت اجتماعی و دموکراسی معتقد هستم و سوسیال دموکرات هم نیستم چون معتقد هستم برای پیشبرد اهداف سوسیال دموکراسی ، ایران باید از رتبه در حال توسعه حداقل به جهان دوم ورود کند تا با پشتیبانی اتحادیه ها و سندیکاهای مستقل کارگری سیاست سوسیال دموکراسی را دنبال کند.
به نظر من بعد از انقلاب،  گذشته از مواضع و اتخاذ سیاست از جانب اکثریت، مشی غیرچریکی و غیرترور سازمان را درست میدانم در مقایسه با مجاهدین که با ترور و مبارزه مسلحانه بجائی رسیده ایم که میشد در دهه هفتاد از این مرحله تاریخی عبور کرد.

مسعود بهبودی  
در باب نیاوران و جماران
  
·        با ترس و لرز از احمدخان و امثال بیشمار ایشان، به زمزمه و در گوشی باید گفت که در کامنت مختصر و موجر مسعود معمار  عزیز اگرچه ذراتی از حقیقت هم یافت می شوند، ولی چندین ایراد نظری و اسلوبی جدی هست.

1
·        اگر خروج از موضوع تفسیر نشود، باید گفت که ایراد اول ایشان که ایراد همه فضلای وطنی است، سوبژکتیویسم (ذهنگرائی)  نام دارد.

الف
·        در فیسبوک این بینش بورژوائی واپسین (امپریالیستی) برو و بیائی وسیع و همه گیر دارد.
·        تا دل تان بخواهد لایک می زنند و «موافقم» و یا «مخالفم» می نویسند و حسابی پوز می دهند.

ب
·        مسعود معمار عزیز هم مثل خیلی های دیگر به جای بررسی عینی (اوبژکتیف) نظر و اندیشه، اوتوبیوگرافی (شرح حال شخصی) ارائه می دهند.
·        بد نیست و می تواند مفید افتد.
·        چون بالاخره رهبران فردا را ملت باید بشناسند و به خاطر بسپارند.
·        ولی در بحث بهتر است به توصیه احمد خان از موضوع خارج نشویم و به موضوع بپردازیم.

ت
·        چون محتوای شناخت در موضوع  (اوبژکت) شناخت است و نه در کله و در افکار معماران (سوبژکت شناخت)

پ
·        سیبیت سیب در ساختار مولکولی خود سیب است و نه در کارنده و چیننده و خرنده و خورنده آن.

2
·        ایراد دوم بینش ایشان در ارزیابی نادرست از دربار و جماران است:
·        اگر اللهیارها و صلاحی ها به دفاع از شاهان متهم نکنند، باید بگویم که راسیونالیته (عقلانیت) پراگماتیستی دربار و حتی سران ساواک هزاران بار بیشتر از عقلانیت جماران و حماران بوده است.
·        ما آزموده ایم در این باره بخت خویش.

·        اگرچه هر دو خردستیز بوده اند و هستند.
·        ولی صد رحمت به انصاری و ثابتی و هویدا در مقایسه با لاجوردی و روحانی و شرکاء.

3
·        ایراد سوم بینش معماران در موضعگیری ایشان نسبت به آوانتوریسم است.
·        این مسئله باید مورد تحلیل ریشه ای و رادیکال و مفصل قرار گیرد.

الف
·        آوانتوریسم از هر رنگ بطور تصادفی به ترور و تکروی روی نیاورده بود.

ب
·        پایگاه طبقاتی آن، راه دیگری را امکان پذیر نمی ساخت.

ت
·        از معماران چه پنهان که شاعری در همان موضع طبقاتی فعلی معماران، همان مشی پرویز جان را همین امروز در همین اخبار روز توصیه می کند.

پ
·        خط مشی ها که دلبخواهی، سوبژکتیف و تصادفی تعیین نمی شوند.
·        شعور انعکاس وجود است.

4
·        ایرادات دیگر ایشان را باید به بعد موکول کرد.
·        چون اطاله کلام جایز نیست. 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر