صفحه قیسبوک بهمن
محصص
سرچشمه:
صفحه
قیسبوک
«هنر
و آثار هنری از دیدی دیگر»
میم
اگر حریفی حرفی راجع به این اثر محصص بر لب دارد
و ضمنا
به اجر اخروی محتاج است،
حرف خود را برای خود نگه ندارد.
حسین رزاقی
در نگاه اول
ما یک زن عزادار ویتنامی را می بینیم که بر سر جسد عزیزی ضجه می زند .
از سمت چپ
موتیو تبلیغ سیگار رِِدمانز .
باید دید این مارک سیگار و یا کلا شرکت دخانیات
چه نقشی در جنگ بازی می کنند .
می دانیم که بسیاری از کنسرن های بین المللی از
طریق جنگ هم ارتزاق می کنند .
شاید منظور
محصص ساده انگاری مردم غرب در رابطه با مسئله جنگ باشه
برخی از شدت ناراختی به سیگار پناه می برند و
اعصاب خویش را قدری آرامش می بخشند.
شهره
البته من با
رمز گشایی آثار هنری به این شکل زیاد موافق نیستم
مگر در کلاس های
آکادمیک
ولی با آقای
رزاقی موافقم و اینکه سرمایه داری و کارتل های بزرگ اسلحه و نفت و فراورده های
دیگر همانقدر در کشتن و از بین بردن انسان های بی گناه دخیلند که جنگ
و مقصد هر دو زشت است:
یکی در قالب
زیبای بسته بندی شده سیگار به کشتار می پردازد و سود می برد و یکی با جنگ وکشتار
حسین
رزاقی
من به عنوان
یک هنرمند خیلی هم خوشحال می شوم که روزی اگر رمزی در آثارم وجود دارد گشایش شود.
هنرمند بسیار
خرسند خواهد شد که پیامش به مقصد برسد.
بدی قضیه از اینجا ست که اغلب پیام را نمی گیرند
و یا اشتباه دریافت می کنند.
حال کدام برداشت درست است در تضارب برداشت ها
معلوم می شود .
شهره
رمز گشایی از
آثار هنری اونو به شیئی ساده تبدیل می کنه و دچار روزمرگی میشه
البته بنده خانه دار هستم، شما هنرمندان بهتر می
دانید
میم
روزمرگی؟
منظورتان اینه
که مبتذل میشه؟
شما که خانه
دار هستید، اگر غذائی می پزید و می خورید و یا می خورانید، انتظار ندارید که کسی
راجع به کم و کیف آن نظر دهد تا در آئینه نظر او به خودشناسی بیشتری برسید؟
می توان گفت
که با ابراز نظر دقتمند نسبت به غذای شما، غذای تان مبتذل میشه و یا به روزمرگی
دچار میشه؟
شهره
بله همین طوره
اونم تکراری میشه ولی مقایشه مناسبی نیست
چون اثر هنری لحظه خلق و مرگ داره
وقتی میمیره میره تو موزه
همون قبرستان
خودمان
ولی شما هر
بار غذا را یه جور در می آورید یه روز گوشتش یخیه، یه روز تازه است وموادش خارجی باشه، ایرانی باشه و حاصل پخت شبیه قبلی نمی شود.
حسین رزاقی
اتفاقا رمز
گشایی آثار محصص از وی آدمی خارق العاده می سازد
کسی که شاید نیمی از زندگی خویش را ظاهرا با
سکوتی خود خواسته گذرانده، ولی بیکار ننشسته و در عین سادگی پیام های بغرنجی را
تهیه دیده است.
شهره
البته، ما در
طول تاریخ هنر کم از این افراد نداشتیم
ولی هر چقدر
بخواد بغرنج هم باشه نباید تن به رازگشایی دهد.
میم
·
اتفاقا بر خلاف
نظر شهره، آثار هنری نامیرا هستند.
·
به موزه رفتن آثار هنری نه به معنی مرگ، بلکه به معنی ادامه حیات
تحت مراقبت علمی ـ فنی است.
1
·
آثار هنری هزاران سال قبل همچنان و هنوز تأثیر بخشند و
قابل تحلیل.
2
·
تحلیل آثار هنری پایان نمی
یابد.
3
·
آثار هنری به گنجینه های تو در توی لایتناهی شبیه اند.
·
ورود در آنها همان و راه برونشد از
آنها بیرون نیافتن همان.
4
·
به عنوان مثال، ما تحلیل همین اشعار فروغ را هر بار از
نو نگاه می کنیم، چیزی بدان می افزاییم و یا چیزی از آن حذف می کنیم.
5
·
تحلیل هر چیز مادی و یا فکری و هنری خود روند عرقریزی
است.
6
·
تحلیل را نباید دستکم گرفت.
·
تحلیل هر چیز دشوارترین کاری است که انجام می گیرد.
7
·
ما برای تحلیل دو اثر معروف سعدی بوستان و گلستان دو سال
آزگا و هر روز 15 ساعت کار کرده ایم.
·
کاری که هنوز تمام نشده و هرگز تمام نخواهد شد.
8
·
در دوسال برای 200 صفحه او 2000 صفحه تحلیل نوشته ایم،
تحلیلی که مرتب تصحیح، تدقیق، تکمیل و تجدید می شود.
9
·
تحلیل آثار هنری و نظری کار آسانی نیست.
·
امتحانش مجانی است.
10
·
تحلیل هنر شما (غذاپزی) هم کار بسیار دشواری است.
·
در صنایع مواد غذائی تیم های متنوعی برای تعیین کیفیت
فراورده های غذائی و سنسوریک (طعم و بو و
رنگ و غیره) آنها کار مستمر عظیمی انجام
می دهند.
شهره
البته من زیاد وارد نیستم
ولی تحلیل تان به نظرم متافیزیکی می آید
مبرا کردنش از زمان و مکان و رفتار زمانه
چیزی برای تمام
زمان ها و مکان ها
نه.
من اعتقادی به این
حرف ندارم
در ضمن اشعار و ادبیات با مهمترین هنر که نقاشی است فرق
دارد
چون بیشترین پایداری را در طول زمان داشته است
کما اینکه مجسمه سازی و یا رشته های دیگر بیشتر به اغما
رفته اند تا نقاشی و این خصلت این هنر است
اعتقادی به
جاودانگی ندارم
حسین رزاقی
امروزه ما در
موزه ها شاهد آثاری چند هزار ساله از نیاکان خود هستیم .
اشعار شاعران
قدیمی را که امروز می خوانیم بیشتر تصحیح شده و یا به روز شده است
به آثار نقاشی
و یا تندیس کمتر می شود دستبرد زد .
شهره
بله
چون نقاشی با
غارنشینی بر روی دیوارها آغاز شد
میم
متافیزیکیه
تحلیل ما؟
متافیزیکی یعنی چی؟
شهره
السلام علیکم
قاسم الجبارین
دوست گرامی من
نمی دونم شما چند نفرید که " تحلیل ما " بکار می برید.
ولی بنده یک عدد هستم و در حد سواد اکابری ( که
آنهم با تکماده قبول شده ام )
تعریف کرده بودم
منظورم امر
مطلق کردن بود
بی نهایت کردن
و ماهیت جاودانه دادن به اثر هنری بود و اینکه نامیرایش بدانیم و بالطبع یکجور
شانه خالی کردن از شیی بودنش
نمیدانم چقدر
موفق شدم
در ضمن مامانم
بهم یاد داده تا عکس کسی رو ندیدی باهاش حرف نزن
میم
·
خیلی ممنون، هم از مامان تان و هم از حودتان.
1
·
تحلیل متافیزیکی ضد تحلیل
دیالک تیکی است که ما (چند نفر هپیلی هپوی بد ریخت و ترسو از دختر و پسر) سعی در
تمرین و آموزش آن داریم.
·
بهتر است، سر فرصت نگاهی به تحلیل های دست و پا شکسته ما
باندازید و با تحلیل های آخوندهای با عمامه و بی عمامه که متافیزیکی اند، مقایسه کنید.
2
·
ما ضمنا چیزها را آن سان که هستند، تعریف می کنیم و نه به دلخواه.
3
·
اندیشه های فلاسفه ماقبل سقراطی و تندیس های عهد بوق حتی
هنوز هستند و این دال بر آن است که ایده ها و آثار فکری و هنری دیالک تیکی ازشیئی
و روحی اند و جاودانه اند.
4
·
حتی هنر آشپزی قدمتی هزاران ساله دارد و به همان سان دیالک
تیکی از شیئی (عملی) و روحی (فکری، استه تیکی، هنری) است.
5
·
شرمندگی شدید ما از آن است که کسی هنر خانه داری را تقریر
نکرد تا ما حداقل در نوجوانی قدر زجر روزمره مادران و خواهران مان را بدانیم.
·
ما اگر جای شما باشیم، انعکاس کار کمرشکن خانه داری را
در آئینه جسم و جان خود به تحلیل می نشینیم تا همین کار کارساز و حیاتبخش حداقل تحقیر
نشود، اگر تقدیس نمی شود.
6
·
ضمنا تحلیل دیالک تیکی چیزها را نباید دستکم گرفت.
·
روشنگری همینه.
·
و گرنه خلایق خر می زیند و خر می میرند و حتی نمی فهمند
که برای نظافت خانه و لباس و تهیه خوراک و پوشاک و تربیت و غیره چه زجری زنان در
خانه و کارخانه می کشند.
شهره
چون نصیحت
مامانجونم از حرف های شما شفاف تر و بی طعنه تر است ترجیح می دهم مال مامان جونمو
گوش بدم
و به حرف های پراکنده شما پاسخی نمی دهم
اگر شما برای شعور آشپزها ارزش قائل نیستید ما
برای هیپی های خوشتیپ دست و پا می شکنیم
سخن شما از باب
تاریخ هنر و گفتمان هنری قابل بحث بود ولی از باب فلسفی نه
نه شما می توانید ثابت کنید که هنر نا میرا ست و
نه بنده می توان ثاب کنم که میرا ست
ولی وجه میراترش
در عصر فتح کیبرد بر قلم مو و مارکتی شدن هنر و تسلط پول و تکنولوژی و تسلط سیاست
و نهادها و هنر سفارشی چربتر است
و هنر در این چنبره گرفتار شده
بخصوص نقاشی
تسلط قدرت و مارکت فضلای عمامه سر را هم کنار
زده اند و ایضا
امروزه هیچ تئوری
مسلطی نداریم
ولی خوب انسان به امید زنده است
مصدع اوقات نمی
شوم به بقیه آشپزها بپردازید و ببخشید که نتوانستم چون قلم شما رمانتیکی سخن بگویم
" زن خانه
دار خر زن "
مسعود دلیحانی
ﺟﻨﮓ وﻳﺘﻨﺎﻡ
اﺳﺖ.
ﺯﻧﻲ ﻋﺰاﺩاﺭ
ﻋﺰﻳﺰﻱ ﻛﻔﻦ ﭘﻮﺵ.
ﺟﻨﮓ ﺭا ﭼﻪ
ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺭاﻩ اﻧﺪاﺧﺘﻪ اﻧﺪ؟
ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮاﻱ ﺗﺴﻜﻴﻦ ﺯﻥ، ﺳﻴﮕﺎﺭ
ﺗﻌﺎﺭﻓﺶ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ.
اﺯ ﺳﻮﻳﻲ
ﻋﺰاﺩاﺭﺵ ﻛﺮﺩﻩ اﻧﺪ و از ﺳﻮﻳﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻤﻴﻦ اﻧﺪﻭﻩ، ﺑﻬﺎﻧﻪ اﻳ اﺴﺖپغ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻋﻮاﻡ ﻓﺮیبی
ﭘﺎﻱ ﻛﺎﺭﺗﻞ ﻫﺎ ﺭا ﺑﻪ ﻛﺸﻮﺭﺵ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ.
میم
یکی از ایرادات بینشی مردم اعم از چپ و یا راست، تفکر اکونومیستی است.
دلیل این عیب بینشی درک سطحی از تز موسوم به «درک ماتریالیستی
تاریخ» است.
منظور محصص بیشک عمیقتر از این حرف ها ست.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر