۱۳۹۲ بهمن ۱۹, شنبه

سیری در شعر «آرش کمانگیر» (25)


سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)

آرش کمانگیر
(شنبه 23 اسفند 1337)
تحلیلی از شین میم شین

مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش
گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش

شما را باده و جامه
گوارا و مبارک باد

·        سیاوش  در این بند شعر، سودای ابلاغ چه اندیشه ای را در سر دارد؟  

1
مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش
گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش

·        آرش قبل از شلیک تیری از جان، آرزوها و ایدئال های عامی را بر زبان می راند:
·        تبرک جامه ای که در رزم می پوشند و گوارائی باده ای که در بزم می نوشند.

2
شما را باده و جامه
گوارا و مبارک باد

·        آرش اما بلافاصله از عالم عام و انتزاعی، گام بر پله خاص و مشخص می گذارد و مخاطب خویش را به نام می نامد:
·        جامه در رزم و باده در بزم برای توده مبارک و گوارا باد!

·        سؤال اما این است که سیاوش با این بند شعر چه تصوری را جامه تصویر می پوشاند و به تخیل خلاق خواننده می سپارد؟

3
·        فونکسیون عام هنر بالاعم و پوئه تیک (هنر شعر) بالاخص، در همین جور جاها عیان می گردد و ضمنا میدان عمل بمراتب وسیع شعر (بمراتب وسیعتر از فرم های هنری و فکری دیگر) در همین جور مواقع آشکار می شود.

·        انعکاس هر اثر هنری از گردنه های سوبژکتیف و اوبژکتیف (عینی) متنوع و مختلف می گذرد.
·        به همین دلیل، هر اثر هنری توسط خواننده و شنونده و بیننده آن به انحای متفاوت و چه بسا حتی متضاد ادراک می شود و تأثیر بکلی متفاوتی در ضمیر و روان او می گذارد.

·        شاید بتوان گفت که همین بند شعر سیاوش توسط هر خواننده ای بسته به خاستگاه و جایگاه و پایگاه طبقاتی و میزان فهم و فراست و شعورش بطرز خاصی ادراک می شود و به انحای مختلفی مؤثر می افتد.

4
شما را باده و جامه
گوارا و مبارک باد

·        به همین دلایل است که اعضای طبقات اجتماعی بکلی متفاوتی به مصرف کننده کالاهای هنری بدل می شوند و از هنرمندان مختلف هواداری می کنند.

کریم سنجابی (1283 ـ  1375) 
 سیاست‌ مدار و حقوق‌ دان و از بنیان‌ گذاران جبهه ملی ایران

·        سیاوش می گفت:
·        «در جمعی شرکت داشته که توده و حزب توده را  نمایندگی می کرد.
·        به همین دلیل به هنگام ورود نماینده بورژوازی  ـ کریم سنجابی ـ نمی بایستی بر طبق معمول به احترام تازه وارد پا شود.
·        سنجابی به محض دیدن سیاوش با صدای بلند و با شادی از دیدن او گفته بود:
·        سیاوش کسرائی خالق آرش کمانگیر، چه سعادتی!»

·        این علاقه و سمپاتی اعضای طبقات اجتماعی مختلف به هنرمند توده و حزب توده را اما فقط ساده لوحان خام اندیش به معنی «همه طبقاتی» و یا «ماورای طبقاتی» بودن هنرمند توده و حزب توده می گذارند و نه تیزبینان خردمند ژرف اندیش.

·        ماهیت طبقاتی هر هنرمندی و هر متفکری در آثار عملی، نظری و هنری او منعکس می شود و نه در سمپاتی و حب و بغض این و آن.
·        به عبارت دقیقتر، ماهیت طبقاتی هر کس بطور اوبژکتیف (عینی) تعیین می شود و نه بطور سوبژکتیف (بسته به خصوصیات خود او و هواداران او.)          

5
 مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش
گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش
شما را باده و جامه
گوارا و مبارک باد!

·        بنظر ما آرش در این فراز از حماسه، همان شعاری را بر زبان می راند که توده ای ها در همیشه تاریخ ـ از بابک تا ارانی، از روزبه تا کبیری ـ پای چوبه اعدام و دار و تیر باران بر زبان رانده اند:
·        این شعار آرش همان شعار «زنده باد توده و حزب توده!» است. 

6
·        حتما حریفی به اعتراض و پرخاش خواهد گفت، که از این خبرها نیست.
·        چون اگر سیاوش همین منظور را می داشت، از بیان صریح و روشن آن عاجز نبود.
·        شاید حق با حریف باشد.

·        ولی فرم تبیین ایده ها و اندیشه ها نه به دلخواه و به تصادف، بلکه به حکم جبر و ضرورت عینی تعیین می شود.
·        4 و یا 5 سال پس از کودتای خونین، در جو فشار و سرکوب و اختناق، سیاوش نمی تواند بدون نوشتن وصیت نامه ی خود شعار یاد شده را در حماسه آرش بر زبان راند.

·        فرم همین شعر بوسیله شرایط حاکم دیکته شده است.

7


دکتر ژاله اصفهانی (1300 ـ 1386) 
دکترای ادبیات فارسی
آثار
گل‌های خود رو، تهران، ۱۳۲۴
زنده رود، مسکو، ۱۳۴۴
زنده رود، چاپ دوم، تهران، ۱۳۵۸
کشتی کبود، تاجیکستان، ۱۳۵۷
نقش جهان، مسکو، ۱۳۵۹
اگر هزارقلم داشتم، تهران، ۱۳۶۰
البرز بی شکست، لندن، ۱۳۶۲
البرز بی شکست، چاپ دوم، واشینگتن، ۱۳۶۵
ای باد شرطه، لندن، ۱۳۶۵
خروش خاموشی، سوئد، ۱۳۷۱
سرود جنگل، لندن، ۱۳۷۲
ترنم پرواز، لندن، ۱۳۷۵
موج در موج، تهران، ۱۳۷۶
گزیده‌ای از اشعار او هم با نام پرندگان مهاجر (Migrating Birds
به زبان انگلیسی انتشار یافته ‌است.
آثار دیگر:
نیما یوشیج: پدر شعر نو
عارف قزوینی: شعر و موسیقی مبارزش
هر گل بویی دارد: 
ترجمه اشعار خارجی به فارسی، لندن ۱۳۶۵
ترجمه چند نمایشنامه از زبان آذری 
آثار تحقیقی و تطبیقی در باره شعر معاصر ایران، افغانستان و تاجیکستان
سایه‌های سال، خاطرات

·        تصورات و تصاویر شاعر بکمک و به میزان بضاعت فکری و فانتزی (تخیل) خواننده و شنونده اندک اندک کشف و شناخته می شوند.
·        بدین طریق و ترفند، هم شاعر از حقایق امور پرده برمی دارد و هم از زجر و  آزار و اعدام جان سالم بدر می برد.

·        فرم هنری شعر برای تبیین اندیشه به همین دلایل هم بوده است.

·        ژاله اصفهانی در رابطه با هنر شعر تحلیل ارزشمندی به میراث گذاشته که ما شنیده ایم، ولی هنوز نخوانده ایم.
·        به نکات مورد نظر ژاله باید این نکته را نیز اضافه کرد:
·        یکی دیگر از دلایل رواج وسیع و فراگیر شعر در کشور ما، اختناق و فشار و استبداد و سرکوب دیرنده بوده است.

·        فرم هنری شعر امکانات گریز از آزار طبقه حاکمه را به شاعر توده ارزانی می دارد و ضمنا به پرورش وسیع تخیل خوانندگان و شنوندگان شعر نیز می انجامد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر