خردستیزی
اثری از پیکاسو
فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
سوم
تاریخ
پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی
قسمت
هشتم
اعلام
جزم (دگم) پوزیتیویستی
کومته
ادامه
19
·
تمایلات سن سیمون در جهت
تجدید سازمان مناسبات اجتماعی در همین زمان واپس زده می شوند:
·
کومته حتی در سال های 20 بر «ضرورت
تفاوت قائل شدن میان دو عرصه زیر تأکید می ورزد:
الف
·
به خیال روح اجتماعی نوین،
جامعه را بر اساس سیستمی از افکار عام درخور در نظر گرفتن
ب
·
سیستمی از مناسبات اجتماعی و روش
های اداری را موضوع بررسی خود قرار دادن.»
·
(همانجا، ص 260)
20
·
به همین سان نیز مسئله مربوط به دیالک
تیک انقلابات علمی و دیالک تیک انقلابات اجتماعی از بررسی های نظری پوزیتیویسم حذف می
شوند و یا به یاوه های پر زرق و برق آن تبخیر می یابند.
·
تحول دورنمای اجتماعی و تاریخی،
خود را در تخلیه مقوله و قانون و در سوبژکتیف سازی و محدودسازی مفهوم علم نمودار می
سازد.
21
·
دوره های متفاوت تفکر
کومته (علاوه بر قانون سه مرحله ای او) بر اساس ایده اصلی او استوار بوده اند:
الف
·
بنا بر این ایده اصلی کومته، قوانین
چیزها و پدیده ها ربطی به «طبیعت درونی آنها» ندارند.
ب
·
قوانین چیزها و پدیده ها بیانگر
روابط مستمر تشابه و توالی حقایق امورند و «روح انسانی قادر» به پژوهش در زمینه
علل چیزها و پدیده ها نیست.
ت
·
«مسائل بزرگ» مربوط به طبیعت چیزها و پدیده ها
و پیوندهای علی (علت و معلولی) هم غیر قابل حل و هم غیر قابل شناخت اند.
·
(همانجا، ص 327
·
کومته، «کورس فلسفه مثبت»، ص 145)
22
·
بنا بر جمعبندی جان استوارت میل از
دکترین کومته راجع به فلسفه حقیقی، بنی بشر فقط قادر به شناخت پدیده ها (ظواهر
امور) است.
الف
·
ضمنا شناخت پدیده ها نسبی است و نه
مطلق.
ب
·
بنی بشر قادر به شناخت ماهیت
چیزها و پدیده ها نیست.
ت
·
بنی بشر قادر به شناخت فرم تشکیل رئال
هیچ حقیقت امری نیست، بلکه فقط قادر به کشف روابط حقایق امور با یکدیگر بلحاظ
توالی و تشابه است.»
·
(جان استوارت میل، «آگوست کومته و پوزیتیویسم»،
ص 265)
23
چهره
یانوس
یانوس
یکی از خدایان رومی و اساطیری است.
خدای
دو چهره است.
·
ایدئالیسم مبتنی بر درک پوزیتیویستی
کومته هم در آثار دوره جوانی او، هم در اثر او تحت عنوان «کورس فلسفه مثبت» و هم
تا حدودی در ایام حیات مذهبی و کنسرواتیو او نشاندهنده چهره یانوس است:
الف
·
طرح اجتماعی و تاریخی کومته
نشاندهنده خصلت ایدئالیستی علنی و عریان و آشکار است.
·
اصلا دو پهلو نیست.
·
البته کومته در نظرات خود حتی حرفی
از اصطلاح ایدئالیسم بر زبان جاری نمی سازد.
ب
·
ماهیت ایدئالیستی تئوری شناخت کومته
اما به مثابه مقدمات، مستور و نامرئی می ماند.
·
جایگاه فلسفی پدیده ها و حقایق
امور در پوششی از دوپهلوئی نمودار می گردد.
·
این دوپهلوئی کومته اما با
دوپهلوئی حاکم بر فلسفه حیات تفاوت دارد.
·
فلسفه حیات دو پهلوئی خود را علنا
برسمیت می شناسد و از آن فضیلتی می سازد.
·
دو پهلوئی در پوزیتیویسم کومته به
معنی نادانی است، نادانی ئی که در سراسر تاریخ پوزیتیویسم حی و حاضر است.
·
نادانی ئی که خود ویژگی معرفتی ـ
نظری محتوای بنیادی شناور پوزیتیویسم را تشکیل می دهد و بطرز مستوری در پشت تظاهر
به دقت علمی، وضوح و روشنی، شفافیت ضد متافیزیکی و یقین بدیهی و بی نیاز از دلیل و
برهان کمین کرده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر