فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
سوم
تاریخ
پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی
قسمت
هفتم
ترانسندنتالیسم
امریکائی
امرسون
1
·
ترانسندنتالیسم (ماورای
تجربه گرائی) امریکائی به موازات چرخش
اروپائی ـ غربی محتوای تفکر علمی به فلسفه سوبژکتیویته درونگرا پا به عرصه می نهد.
2
فریدریش هاینریش یاکوبی (1743 ـ 1819)
فیلسوف، حقوقدان، بازرگان و نویسنده آلمانی
·
ترانسندنتالیسم امریکائی از جریانات فلسفی زیر الهام می
گیرد و به رد پاهائی از یاکوبی و سوه دنبورگ بدل می شود:
الف
·
از زوال روشنگری اسکاتلند و گذار
آن به فلسفه عقل سلیم
ب
·
از حکم راید، مبنی بر غیر قابل
اثبات بودن اصول اخلاقی
ت
·
از رومانتیک فلسفی کلرید
3
·
هگل در اثر خود تحت عنوان
«فنومنولوژی روح»، «سرکوب مفهوم تفاوت نما و ایجاد احساس فقدان تفاوت (ماهیت) و جا
زدن آن، هم به مثابه نظر و هم به مثابه خلسه و وجد و حال» را مطرح می سازد و به
چالش می کشد.
4
·
همین گرایش اکنون در ترانسندنتالیسم امریکائی بدون کمترین ممانعتی، خود را در فرم موعظه مناسب
و در فرم ابلاغ سخنورانه وحی الهی ـ اخلاقی نمودار می سازد.
5
اثری از مجید ارجمند
·
به قول هگل، «زیبائی، تقدس، ابدیت،
مذهب و عشق به مثابه طعمه های هوس انگیز و فریبا برای صید خلایق به خدمت گرفته می
شوند.
·
نه مفهوم، بلکه خلسه و وجد و حال،
نه ضرورت و جبر سرد پیش تازنده ی اشیاء، بلکه شیفتگی تخمیر شونده، وضع و گسترش دم
افزون غنای جوهر را تشکیل می دهند.»
·
(هگل، «آثار 20 جلدی»، جلد 3، ص 16)
6
·
ترانسندنتالیسم امریکائی ـ بر خلاف یاکوبی، شلینگ پیر،
شوپنهاور و کیرکگارد ـ به چالش با فلسفه دوره کلاسیک بورژوائی در زمینه طرح مسائل مجبور نمی شود تا به
اقدامات زیر جامه عمل بپوشاند:
الف
·
به روفتن قسمی مقولات فلسفی تدوین
شده از پیش پای خود به دلیل استدلال
ب
·
به نوسازی قسمی مقولات یاد شده
ت
·
به تحت تابعیت تصورات خود در آوردن
آنها.
7
·
تأثیر دوگانه و مستمر ترانسندنتالیسم بر جریان فلسفه
بورژوائی در ایالات متحده امریکا در این نکته نیز آشکار می گردد که از سوئی ضعف
فلسفی ترانسندنتالیسم را تشحیص می دهد، اما از سوی دیگر، ادعا می کند که «متد و
روح ترانسندنتالیسم بی کمترین شک و تردید، نوع و نحوه مستمر فلسفه است و هرگز جای
آن را فلسفه فنی و جدی تری نخواهد گرفت.»
·
(تاونسند، «افکار فلسفی در امریکا»، ص 84،
133، 1934)
8
·
«تعجبی ندارد که سردمداران جنبش ترانسندنتالیستی در نئو انگلند معانی اصطلاحات و
افکار فلسفی را تحریف می کنند.
·
برای اینکه حضرات نه در آلمان و نه
در هیچ کجای دنیا به تحصیل سیستماتیک فلسفه نپرداخته اند.»
·
(همانجا)
9
·
مواعظ خلسه و وجد و حال ترانسندنتالیستی هم تاریخ فلسفه را از عرصه بدر
می رانند و هم تاریخ را به مثابه تاریخ در روانگذشت های روزمره افراد منفرد خلاصه
و منحل می کنند.
10
·
مواعظ خلسه و وجد و حال ترانسندنتالیستی طبیعت و تاریخ را چیزهای بی
اهمیتی قلمداد می کنند و نتیجتا در رابطه با گذشته فلسفه، فقط به فلسفه روح و یا
جان ابراز علاقه می کنند.
11
·
ضمنا اعلام می شود که این فلسفه
روح (و یا جان) بیانگر عقیده مذهبی ـ الهامی است.
·
البته عقیده مذهبی و الهامی نیازی
به پژوهش و تحقیق ندارد.
·
چون در هر صورت در دل هر کس بطور
روشن و صاف و ساده وجود دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر