گاف سنگزاد
حریف
درست مثل تضادی که بین عنصری و فردوسی بود
دور تسلسل همیشه پابجا ست
قوی می ماند، نجیب کنار می کشد
به همین سادگی
درست مثل تضادی که بین عنصری و فردوسی بود
دور تسلسل همیشه پابجا ست
قوی می ماند، نجیب کنار می کشد
به همین سادگی
·
قوی و ضعیف را بهتر
است که بطور سوبژکتیف تعریف و تعیین نکنیم:
1
·
فردوسی کنار نمی
کشد، ضعیفتر از گله شعرای درباری هم نیست.
2
·
فردوسی در سنگر
طبقاتی خود می ماند و می رزمد.
·
شاهنامه ضمنا داستان
رزم بی امان فردوسی ها ست.
3
·
عقب کشیدنی در فلسفه
فردوسی وجود ندارد، مگر برای ذخیره انرژی و نیرو جهت هجومی نیرومندتر، شکننده تر و
مهیب تر
4
·
ما میراث جوانشیر
تحت عنوان «حماسه داد» را بخش به بخش منتشر می کنیم که از این حقیقت امر پرده برمی
دارد.
·
خواندنش بی ضرر و ضرور است.
حریف
من نگفتم قوی و ضعیف
گفتم قوی و نجیب
قوی الزاما خوب نیست و همینطور بد .
اما نجیب
قضاوت با شماست
من نگفتم قوی و ضعیف
گفتم قوی و نجیب
قوی الزاما خوب نیست و همینطور بد .
اما نجیب
قضاوت با شماست
·
آره، حق با حریف است.
1
·
اما گاهی به گفتن بعضی چیزها نیازی نیست.
·
خود خواننده بطور اوتوماتیک و غیر ارادی ـ حتی ـ ناگفته ها را از گفته ها استخراج
و ادراک می کند:
2
·
چون ضد دیالک تیکی و یا در بدترین حالت ضد دوئالیستی قوی (عنصری) ـ خواه حریف
به صراحت بگوید و خواه نگوید ـ ضعیف
(فردوسی) است و ضد نجیب (اشرافیت)، نانجیب (توده) است.
3
·
فردوسی ـ بازهم بی اعتنا به تعریف سوبژکتیف از واژه «نجابت و نجیب» ـ نه جزو
نجبا و اشرافیت بنده دار و فئودال، بلکه جزو توده های مولد و زحمتکش است.
حریف
کنار کشیدن نجیب فیزیکی است نه فکری
همانطور که می بینید آنکه در صحنه مانده فردوسی است.
کنار کشیدن نجیب فیزیکی است نه فکری
همانطور که می بینید آنکه در صحنه مانده فردوسی است.
·
این ترکیب دیالک تیکی حریف (فیزیکی و فکری) خیلی بدیع و زیبا ست.
·
هرگز به خاطر ما خطور نکرده بود.
1
·
این بسط و تعمیمی از دیالک تیک مادی و روحی است.
·
فوق العاده دلنشین و زیبا ست.
·
عمر حریف دراز باد.
2
·
روزی که با آموزش دیالک تیکی آغاز شود، باید روز خوبی باشد.
·
چون شعور همیشه از پله های مفاهیم
بالا می رود.
·
ازاین روزها بندرت نصیب کسی می شود.
3
·
ولی به دلیل همین دیالک تیکیت فیزیکی و فکری (مادی و روحی) عقب نشینی در یکی
از آندو عرصه، همیشه و همه جا ـ البته نه همیشه آشکارا ـ عقب نشینی در عرصه دیگر
را هم مشروط می سازد و هم چه بسا الزامی.
4
·
و گاهی حتی عقب نشینی را توجیه می کند و بدان مشروعیت می بخشد تا سوبژکت عقبکش
بتواند در آئینه بنگرد بی آنکه از دیدن عکس خود شرمنده گردد:
·
اصولا هر کار مادی (هر حرکت فیزیکی) بر بستری از کار فکری انجام می گیرد و
می تواند انجام گیرد.
6
·
بدون نظر، عمل وجود ندارد.
7
·
تفاوت اساسی انسان با عنکبوت و زنبور و مورچه همین جا ست. (مارکس و انگلس)
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر