سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
(1345)
·
تیغ برکش، ای فریاد ورجاوند
·
که هنگام هنگامه ها ست
·
·
ور نه دیوها
·
افسانه های زیبا را تسخیر می کنند
·
و شاعران
·
در گذرگاه ها به تصنیف فروشی
·
آواز می دهند
·
و مسیحادمان
·
به مرده شویی می نشینند.
·
آری، بانگ بردار، ای فریاد
·
که سرنوشت پاکی و نا پاکی این خاک بذر کشته
·
با تو ست
·
پرنده ی نور
·
در کدام مشت بسته، زندانی است؟
·
و فلز آفتاب
·
در خون چه کسان زنگ می خورد؟
·
طلوع کن، ای خورشید سیاه خشم
·
و ما را
·
در زیر چتر دردمندی خویش
·
فراهم آر
·
دست و بخت، کوتاه مانده
·
و دهان ها
·
با بوسه ی سرد قفل، همدم است
·
رها کنیم چشمان مان را
·
در سراییدن سرود اشک ،
·
که با شکوه است
·
حماسه ی برگزاری اشکریزان مردمی خاموش
·
در معبر فاتحین
·
و جدایی را نقبی دیگر بزنیم
·
به سوی سر انگشتان کورمال رفاقت
·
چه، ای آشنایان تپش ها
·
نطفه قیام در شما ست
·
و افسوس که در گورستان قدیمی شعر
·
خفته است
·
زیبا زنی که عشق نام داشت
·
آری در گورستان قدیمی
·
زنی باکره خفته است
·
که نتوانست
·
دختری برای عشق ورزیدن
·
بیاورد
·
ور نه
·
ما همه آغوش بودیم، سراپا
·
و زیبایی
·
در چشمه اندوه، تن می شوید اینجا.
·
پیراهنش
·
دستمال دستان نامحرم و بی حیا ست
·
ای بیداری شکوفه ها
·
صبح را در آستانه
·
منتظر مگذارید!
·
·
ای کبوتران سپید بال پیام
·
باور کنید که لب های آدمی
·
هنوز پاک ترین آشیانه ها ست.
ادامه دارد.
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر