فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
سوم
تاریخ
پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی
قسمت
ششم
ارسال اراده
به جنگ تفکر
ماین
ده بیرا
فرانسوا پیر گونتر ماین ده بیرا (1766 ـ 1842)
فیلسوف فرانسوی
از نمایندگان فلسفه بورژوائی واپسین فرانسه
نماینده اراده گرائی
·
آثار کیرکگارد، خود بر نوع ملی
دانش ماورای تجربی جریان فلسفه حیاتی در حال تشکیل دلالت دارند.
1
فریدریش آدولف ترندلبورگ (1802 ـ 1872)
فیلسوف آلمانی
آثار:
بررسی های منطقی
حقوق طبیعی بر پایه اتیک
از فلاسفه مهم
بورژوائی واپسین
·
تفکر کیرکگارد از سوئی تحت تأثیر درس
های واپسین شلینگ و دیالک تیک ستیزی ترندلبورگ قرار دارد.
2
·
اما از سوی دیگر فلسفه هگل برای آن
به مثابه مرجع منفی محسوب می شود، مرجعی که بازتاب های کیرکگارد از آن آغاز می
شوند و بدان برمی گردند.
3
·
آثار کیرکگارد را اما نمی توان فقط
در متن روندهای اجتماعی و فکری آلمان طبقه بندی کرد.
4
فریدریش ویلهلم یوزف شلینگ (1775 ـ 1854)
فیلسوف و نماینده اصلی ایدئالیسم آلمانی
·
جریان بورژوائی ـ بین المللی فلسفه
حیات ضمنا خود را در فرانسه و امریکا در فرم گرایشات فکری متعددی نمودار می سازد
که در راستای و یا به موازات فلسفه شلینگ پیر، شوپنهاور و یا کیرکگارد بوده اند.
5
·
خویشاوندی فلسفه اراده ماین ده
بیرا با ولونتاریسم (اراده گرائی) آن زمان، بویژه با طرز تفکر شوپنهاور هم برای
طرفداران آن و هم برای منتقدان آن معلوم بوده است.
6
فلیکس راوسون (1813 ـ 1900)
فیلسوف و باستانشناس فرانسوی
از نمایندگان فلسفه بورژوائی واپسین
ولونتاریسم (اراده گرائی)
·
فلیکس راوسون از «گرایشات مشابه در
فلسفه آلمان و فرانسه تحت عنوان ولونتاریسم (اراده گرائی) نام می برد.»
·
(راوسون، «ولونتاریسم» کامبریج، 1914، ص 8)
7
·
سوزان اشته بینگ که از مخالفان
ولونتاریسم بوده، بر ضد «کانت فرانسه» قلمداد کردن ماین ده بیرا اعتراض می کند و
می نویسد:
·
«ماین ده بیرا را بهتر است شوپنهاور فرانسه
قلمداد کنیم.»
·
(همانجا، ص 22)
8
·
به نظر اشته بینگ نمایندگان اصلی
ولونتاریسم فرانسه به شرح زیر بوده اند:
الف
·
ماین ده بیرا
ب
·
راوسون
ت
·
بوترو
پ
·
برگسون
9
·
فلسفه ماین ده بیرا از نظر
رازگرائی و «الهامگرائی» با فلسفه شلینگ و شوپنهاور خویشاوند بوده است.
·
(همانجا،
ص 130)
10
·
راجع به استحاله (مسخ) فلسفه بورژوائی
فرانسه در قرن نوزدهم می توان به اثر ل. سیو، تحت عنوان «فلسفه معاصر فرانسه، 1789»
(1962) مراجعه کرد.
11
·
ماین ده بیرا می نویسد:
·
«اراده دار و ندار حرکت و جنبش است و لاغیر.
·
اراده به معنی تقدم قائل شدن و یا
انتخاب نیست.
·
اراده به معنی عمل، حرکت و جنبش است.»
12
·
مفهوم اراده در فلسفه ماین ده بیرا
شدیدتر از مفهوم اراده در فلسفه شوپنهاور در چارچوب روانشناسی فردی قرار دارد.
·
(تیسرا، «ماین ده بیرا» ، ص 17، 1920)
13
·
با در رابطه قرار دادن اراده با
الهیت و با نقش تعیین کننده قائل شدن به اراده در حیات روحی و فکری، تصور «من»
تلقین می شود.
·
تصور «من» به مثابه چیزی اسرار آمیز
در کانون فلسفه ماین ده بیرا قرار دارد.
14
·
«جای تعریف را احساس می گیرد.
·
«من» را نه، می توان پیشاپیش شناخت و نه، می
توان آن را موضوع شناخت قرار داد.
·
«من» بر رازی دلالت دارد.
·
ولی هیچکس نمی تواند بگوید که
ماهیت «من»، اسرار آمیز است.»
·
(گیبرت اسلدژیوسکی، «ماین ده بیرا»، «بررسی فلسفه»،
ص 95، 1982)
15
·
بر این حقیقت امر که فلسفه ماین ده
بیرا، ایدئالیسم سوبژکت است، به بهانه هاله ای از ایدئالیسم سوبژکت بودن، سرپوش نهاده می
شود.
·
(همانجا، ص 99)
16
·
همراه همیشگی ولونتاریسم فرانسه در
قرن نوزدهم، همین توهم ایدئالیسم نبودن است.
17
·
راوسون به مثابه سردمدار و مورخ
ولونتاریسم، ادعا می کند که فلسفه اراده فراتر از ایدئالیسم و ماتریالیسم است:
·
«نه ایدئالیسم و نه ماتریالیسم، هیچکدام به
نقطه نظر یگانه ای دست نیافته اند که ببرکت آن بتوان بر فرعیات چشم پوشی کرد.
·
این مسئله به تجزیه و تحلیل نیاز
دارد تا بتوان بکمک ترکیب واقعی به ماهیت دست یافت.
·
نقطه نظر یگانه ای وجود دارد که از
آن می توان بطور بیواسطه با نظری به شناخت ماهیت نایل آمد و آن در آگاهی به
خودکوشی درونی مطلق است.
·
در خودکوشی درونی مطلق واقعیت و
کمال به وحدت رسیده اند.»
·
(راوسون، «فلسفه فرانسه در قرن نوزدهم»، ص
254 )
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر