نلسون ماندلا و یاد علی های سرزمین ما
عفت ماهباز
خون های به ناحق ریخته انسان های اگاهی که زندگی را تنها برای خود نمی خواستند، فراموش نخواهند شد.
عفت ماهباز
خون های به ناحق ریخته انسان های اگاهی که زندگی را تنها برای خود نمی خواستند، فراموش نخواهند شد.
یاد آنان در هر آذری،
در هر سرخ برگی و یا برای آن دیگری هر ماه مهر و آبان، خرداد و مردادی
و یا در هر گوشه خیابانی در این سوی دنیا، باقی است و به یاد می آوریم که
عزیزان مان چگونه زیستد و چگونه جان شان ستانده شد.
سرچشمه:
اخبار روز
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
ربابه
·
من پس از خواندن کلیدر و گریستن
عصب سوز به کربلای کلیدر و نتیجتا تخریب بنیادی اعصاب خویش، توبه کرده ام و دیگر
نه خاطره ای می خوانم و نه یاد مانده ای
·
به مجالس تعزیه و مرثیه هم دیگر پا
نمی نهم.
1
·
ابراز نظر در مورد نوشته دردمندی کار
سنجیده و پسندیده ای نیست.
2
·
ولی بهتر است که بعضی ها از خطه
خاص گامی به عالم عام بگذارند:
·
و به وضع بیش از یک میلیون زن و
مرد ایرانی آواره در متروپول ها بیاندیشند.
· ضمنا در عالم تخیل خلاق به این
مسئله بیاندیشند که اگر بفرض، قربانیان شکنجه و اعدام طعمه لاشخورها نشده بود،
حالا چه وضعی خود و اهل عیال شان در متروپول ها داشتند؟
3
·
بی کمترین تردید می توان گفت که اکثر
قریب به اتفاق آنها طلاق داده بودند و
یا گرفته بودند و هر کدام پی کاری رفته بود،
بی حتی احوالپرسی سالانه از یکدیگر.
4
·
بنظر من مرده های دیروز سعادتمندتر
از زنده های امروزند.
5
·
به قول الکسیس زوربا مرگ بمراتب
آسانتر از زندگی است.
·
تازه، زوربا نمی دانست که زندگی در
دیار غربت به چه میزان موهن و جانفرسا می تواند باشد.
خواننده
ایران با هیچ جا
قابلِ مقایسه نیست.
نه در این مورد و نه در بسیاری از مواردِ
دیگر، ایران با هیچ جای جهان قابلِ مقایسه نیست.
احساسات شما همه قابل درک است و جای احترام
دارد.
اما واقعیت و منطق با احساسات همخوانی ندارد.
شما برای مثال قطبِ جنوب را هم، چون سرد است
و یخ دارد، با جای دیگری در جهان مقایسه نمی کنید.
قطبِ جنوب با هیچ جای جهان قابلِ مقایسه نیست.
ایران
هم با هیچ جای
دیگری درجهان قابلِ مقایسه نیست.
مسعود بهبودی
مونیسم مادی هستی ـ چه هستی طبیعی و چه هستی
اجتماعی
·
این نظر خواننده اصلا درست نیست.
1
·
ایران و هر کشوری ضمن داشتن خودویژگی های (خاصیت های،
خاص وارگی های) خاص خود دارای جنبه ها و جوانب عام و کلی (عامیت ها، عام وارگی ها
و کلیت ها، کل وارگی ها) است:
2
·
اگر ایران را جزء تلقی کنیم و جهان
را کل، میان ایران و جهان و قاعدتا میان هر جامعه و جهان رابطه دیالک تیکی جزء و
کل برقرار است.
3
·
هیچ جامعه و کشوری در جهان وجود
ندارد که در ورای قانونمندی های عام و جهانشمول هستی وحدت مند قرار داشته باشد.
4
·
خواننده اگر فئودالیسم ایران را
مثلا در آثار سعدی و یا حافظ بررسی کنند، خواهند دید که در خطوط کلی اش حتی سر
موئی با فئودالیسم اروپا فرق ندارد:
الف
·
دربار فئودالی ایران با دربار
فئودالی مثلا آلمان و یا فرانسه تحت قانونمندی های عامی اداره می شود.
ب
شهبانور و جلاد
·
فیلم های متعددی در این زمینه ساخته
اند:
·
شاه در همین اروپا به دلیل سوء ظن،
زن فوق العاده زیبایش را ـ حتی ـ به دست جلاد می سپارد.
ت
·
این همان کاری است که در دربارهای
ایران صورت گرفته و می گیرد.
5
·
تعیین کننده کم و کیف روبناهای
جوامع بشری، زیربناها هستند، مناسبات تولیدی هستند که همه جا یکسان اند.
6
·
اتفاقا درجه توحش و بربریت اروپا و
امریکا هزاران بار مهیب تر و وهولناک تر از ایران بوده است:
الف
یادمان کودکان اعدام شده در چکوسلواکی بدست فاشیسم آلمان
·
6 میلیون انسان را فاشیسم به کوره های
آدمسوزی می سپارد.
ب
·
60 میلیون نفر را فاشیسم و میلیتاریسم فقط در
جنگ دوم جهانی قلع و قمع می کند.
ت
·
امپریالیسم امریکا علاوه بر کشتار
بی دلیل بیش از دو میلیون ویتنامی، بخش اعظم خاک ویتنام را با سم دی اکسین مسموم
می سازد تا مادران ویتنامی دهها هزار سال بچه های ناقص الخلقه بزایند.
پ
·
هم اکنون ببرکت فتنه سازی های امپریالیستی
و فوندامنتالیستی دو میلیون زن و مرد و کودک سوری آواره اند که 500 هزار تن از
آنها کودک اند.
ث
·
میلیون ها عراقی و افغانی و ایرانی و غیره سرگردان جهانند.
7
·
جمهوری اسلامی که از آسمان نازل
نشده است.
8
·
بدون دسیسه های امپریالیسم نه
کودتائی، نه شاهی و نه شیخی پدید می آمد.
9
·
جهان کل واحدی است و رشته های نامرئی
و مرئی متنوع ناگسستنی کشورها را و فرهنگ ها را به هم پیوند می دهند:
·
از تأثیر متقابل در مقیاس جهانی
گریزی و گزیری امکان پذیر نیست.
10
·
هیچ چیز ایران در خطوط کلی اش نوبر
نیست.
11
·
ایران جامعه ای دریده از درون و برون
است:
الف
·
هزاران تضاد درونی و برونی شعله ور
متنوع، ایران را به جهنمی بدل کرده اند.
ب
·
خودستیزی و خردستیزی نه پدیده ای
تصادفی، بلکه ضرور و جبری است:
·
نتیجه کرد و کار همین تضادهای
چرکین دیرینه و دیرنده است که در طول تاریخ قوام یافته اند.
ت
·
همین کشتارهای فجیع، چراغ سبزی
سنجیده و اندیشیده برای غرب امپریالیستی بوده است:
·
مراجعه کنید به سخنان موسوی ـ نخست
وزیر آن زمان و رفسنجانی در تلویزیون شب های بعد از کشتار رهبران معصوم تر از
چهارده معصوم حزب توده.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر