فصل
پنجم
ایدئالیسم
پروفسور
دکتر اندراس گدو
برگردان
شین میم شین
بخش
دوم
هاله
دوگانه ایدئالیسم فلسفه بورژوائی واپسین
نطفه
های نظری پوزیتیویسم و فلسفه حیات
نفی
و انکار فلسفه خرد دیالک تیکی
بورکه،
فریدریش شله گل، نوالیس، اشلایرماخر
ادامه
6
·
شله گل بی شک و تردید می دانست که ایدئالیسم
و ماتریالیسم دو امکان قطعی و دو جریان فلسفی بنیادی و اصلی را تشکیل می دهند.
7
·
«در دوئالیسم فکری، اگر قرار بر این باشد که
از دو اصل یکی وزین تر از دیگری باشد، معلوم است که یا باید به ایدئالیسم ختم شود
و یا به ماتریالیسم .»
·
(بهلر، «آثار انتقادی فریدریش شله گل»، جلد 12،
ص 158، 1958)
8
·
این فلسفه ی نوسازی شده همزمان بر
ضد جریانات زیر وارد عمل می شود:
الف
·
بر ضد راسیونالیسم ایدئالیسم سابق
·
مراجعه کنید به راسیونالیسم در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ب
·
بر ضد خردگرائی راسیونالیسم ایدئالیسم
سابق
ت
·
بر ضد محتوای شناخت عینی ـ علمی ئی
که نسبت به مذهب مرزبندی می کند (حسابش را از مذهب جدا می کند) و خود را برتر از
مذهب می داند.
9
·
در اسپیریتوئالیسم شله گل، «خرد
اصل منفی فتنه و شر است.»
·
(بهلر، «آثار انتقادی فریدریش شله گل»، جلد 19،
ص 38، 1958)
·
(اسپیریتوئالیسم به جریان فلسفی ـ مذهبی ئی
اطلاق می شود که واقعیت عینی را به مثابه فرم نمودین روح (الهی) تصور می کند. مترجم)
10
سمبل خرد
·
بنظر شله گل، «خرد بوده که شیاطین
را به شکل فلسفه و اعمال انقلابی در آورده است.»
11
·
به نظر شله گل، «خرد رب النوع
راسیونالیسم است.
·
خرد بت عصر جدید است.
·
خرد بت دوره روشنگری است.»
·
(بهلر، «آثار انتقادی فریدریش شله گل»، جلد 10،
ص 543، 1958)
12
·
به نظر شله گل، «دشمن واقعی،
راسیونالیسم (خردگرائی) است و بس.
·
ماتریالیسم و آته ئیسم بدون خرد ول
معطل اند و حتی ارزش اعتنا ندارند.
·
خرد تنها عنصر خصمانه ی واقعی است.»
·
(بهلر، «آثار انتقادی فریدریش شله گل»، جلد 10،
ص 542، 1958)
13
·
شله گل امیدوار است که خرد عنقریب
بدست خودش خود را محو و نابود سازد.
·
او ضمنا مؤمنین و نظام دولتی را به
جنگ بزرگ واپسین در راه نابودی خرد فرا می خواند.
14
·
بنا بر ایدئالیسم شله گل که
پیشمرحله ایدئالیسم فلسفه حیات است و بنا بر ایدئالیسم در اثر بادر و گروسه تحت
عنوان «با تغییرات ضرور»، روح منفی، یعنی شیطان راسیونالیسم (بویژه فلسفه هگل) در دیالک
تیک خرد متمرکز است.
·
دیالک تیک خرد سبب تشدید خارق
العاده تضاد «حیات» با خرد می شود، خردی که با «انتزاعات مرده» (مقولات و مفاهیم. مترجم)
کار می کند.
·
این تضاد در برخورد خرد دیالک تیکی
با «حیات درونی ـ روحی» به اوج می رسد:
الف
·
«این اصل خرد دیالک تیکی به اختلال و تخریب
حیات می پردازد.»
ب
·
«این اصل خرد دیالک تیکی، اصلی است که ـ قبل
از همه ـ باید از آن پرهیز کرد و مغلوبش ساخت.»
·
(بهلر، «آثار انتقادی فریدریش شله گل»، جلد 10،
ص 165، 1958)
·
(در قاموس شله گل، خرد دیالک تیکی چیزی از
جنس شیاطین است که هرگز نباید تحت تأثیر آن قرار گرفت، وسوسه شد و به دامش افتاد. مترجم)
15
·
این فلسفه حیات آغازین نافی ایدئالیسم
خرد دیالک تیکی است.
·
از فلسفیدن سنتی ـ مذهبی پرهیز می
کند و مسئله ایدئالیسم خرد دیالک تیکی بطور کلی را غورت می دهد.
·
به انکار تضادمندی نمی پردازد،
بلکه با علم کردن پیشاپیش «دیالک تیک منفی»، دیالک تیک عقلی را مورد شک و تردید
قرار می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر