تمایلات
شوونیستی دررابطه با مساله ملی در ایران!
حسن
جداری
سرچشمه:
مجله هفته
حسن
·
نمی توان به حسن جداری به هیچ
ترفندی حق نداد.
·
ولی مسئله ملی ـ بی اعتنا به اینکه
مدعیان طرفداری از کمونیسم کذائی، چیستند و کیستند ـ مسئله ای بغرنج است که باید
مورد بحث قرار گیرد.
·
ضمنا در این مقاله ارزشمند حسن جداری
روی دیگر مدال کاملا نادیده مانده است:
1
·
اولا برای اتخاذ خط مشی درست، علمی
و انقلابی در زمینه مسئله ملی باید به دیالک تیک ملی و بین المللی در سیستم های
مختصات مختلف توجه داشت که بسط و تعمیم دیالک تیک داخلی و خارجی است:
الف
·
دیالک تیک ملی و بین المللی در
سیستم تمامکشوری ایران به شکل دیالک تیک خودمختاری ملی در هر واحد ملی و وحدت همه
ملیت های ساکن ایران (فدرالیسم) بسط و تعمیم می یابد:
·
خودمختاری ملی با همبستگی بین
المللی تمامکشوری (برابری، برابرحقوقی و خواهری ـ برادری میان همه ملیت های ساکن
ایران) همبستر می شود.
·
این اصلا به مذاق امپریالیسم خوش
نمی آید.
·
چون به این طریق نمی توان بر شیپور
عداوت «ملی» دمید و ملل بدبخت این سرزمین را از ترک و فارس و کرد و بلوچ و غیره به
جان هم انداخت و تئوری بالکانیزاسیون امپریالیستی خود را جامه عمل پوشاند.
ب
·
دیالک تیک ملی و بین المللی در
سیستم مختصات وسیعتر به شکل دیالک تیک طبقه کار ایران از همه ملیت های این سرزمین (ملی)
و طبقه کارگر جهانی بسط و تعمیم می یابد:
·
بدین طریق طبقه کارگر ایران ضمن
نمایندگی منافع ملی خود در همبستگی با منافع طبقه کارگر بقیه واحدهای ملی جهان
(انترناسیونالیسم) قرار می گیرد.
·
این بسط و تعمیم نیز اصلا به مذاق
امپریالیسم خوش نمی آید.
·
چون همین خط مشی مانع دمیدن در
شیپور عداوت ملی و راسیستی و غیره میان دول و ملل مختلف جهان می گردد.
·
چون آنگاه دیگر نمی توان کشورهای مختلف
را به بهانه های مختلف به جان هم انداخت.
2
·
عدم درک و رعایت این دو دیالک تیک
لطمات شدیدی به جنبش کارگری و کمونیستی بطور کلی زده است که شرم انگیز و اسف بار
بوده است.
·
حماقت های رهبری شوروی و چین و
غیره در رابطه با این دیالک تیک و نتایج وخیم حاصله از آن خریت ها، روان هر
هومانیست انقلابی را به آشوب می کشد.
3
·
چپ ها چپنمای ایرانی که چه بسا سر
در آخور طبقه حاکمه بین المللی دارند، دیری است که به تبلیغ کوسموپولیتیسم (جهان
وطنی) بورژوائی واپسین روی آورده اند:
·
آنها انترناسیونالیسم پرولتری را با
جهان وطنی بورژوائی واپسین جایگزین می سازند:
·
مراجعه کنید به جهان وطنی، ناسیونالیسم، انتزناسیونالیسم در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
الف
·
بدین طریق از سوئی طبقه کارگر و
توده های مولد و زحمتکش واحدهای ملی (کشوری)
را به پرهیز از دفاع در مقابل تجاوزات امپریالیستی فرامی خوانند و آب به
آسیاب جهانخواران می ریزند.
ب
·
از سوی دیگر مداخله باندهای
ارتجاعی و امپریالیستی در امور داخلی دولت های مستقل را و شرکت در جنایات این
باندهای متجاوز خونریز را بی سر و صدا توجیه می کنند.
·
این جنبه مسئله را ما مدیون کامنتی
از رضا خسروی در رابطه با جهان وطنی بورژوائی واپسین هستیم.
·
عمرشان درازتر از عمر نوح نبی باد!
4
·
دیری است که جهان وطنان عنقلابی از
اقصا نقاط جهان در لیبی و سوریه و عراق و غیره در کارند.
·
شعار «طبقه کارگر وطن ندارد» از
محبوب ترین شعارهای حضرات است.
·
طبقه کارگر اما هرگز بی وطن نبوده
است.
·
سلب مالکیت بر وسایل تولید و
پرولتریزه کردن مولدین که نمی تواند به وطن زدائی و ملیت زدائی آنها منجر شود.
·
چون سازندگان اصلی وطن و ملت و
کشور و جهان کسی جز توده های مولد و زحمتکش هر کشور نبوده و نیست و نخواهد بود.
به قول احسان طبری
بی وطن نیستم، ای انیران
وطنی هست مرا، نامش ایران
بی وطن نیستم، ای انیران
وطنی هست مرا، نامش ایران
4
·
مسئله ای که جایش در این مقاله حسن
جداری خالی است، نفوذ و گسترش افکار فاشیستی، ناسیونال ـ سوسیالیستی، نیچه ئیستی و
راسیستی در منادیان دروغین و بی شرم دفاع از منافع ملی در واحدهای ملی است:
·
پان ترکیست های ایرانی ایدئولوژی
فاشیسم را حسابی از آن خود کرده اند و عمیقا نمایندگی و تبلیغ می کنند.
·
همین ها سودائی و کرد و کاری جز
اشاعه عداوت کورکورانه نسبت به ملیت های دیگر این سرزمین ندارند.
·
پان کردیست ها با عکس هیتلر بر
پیرهن در خیابان های سنندج عرض اندام می کنند و وبلاگ های شان از شعارهای فاشیستی مملو
است.
·
بلوچ ها و غیره نیز دست کمی از
آنها ندارند.
·
در تغذیه مادی و معنوی، مالی و فکری
همه این گروهک های بالقوه جانی و ضد ملی و ضد خلقی و ضد بشری، امپریالیسم فعالانه
دست دارد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر