سرچشمه:
صفحه فیسبوک روز آران
گفتم:
«باید رازهای رمیده را
در فهم تماشای این آدم ها سرود»
گفتی:
در فهم تماشای این آدم ها سرود»
گفتی:
«اینجا درخت ها را هم به اسارت برده اند»
گفتم:
گفتم:
«از راه دیگری برویم»
گفتی:
گفتی:
« بیا در جنوبی ترین سمت همین شعر تبعیدی بمیریم »
رز آران
رز آران
میم
منظور روز از مفهوم جنوبی چیست؟
روز
شاید برایم دشوار باشد توضیح دادن این مفهوم
اما من معتقدم
شعر یک وجود است که سمت و سو دارد
یک شروع و یک پایان دارد
و پایان شعر همان جنوبی ترین سمت شعر است که میشه گفت، تکمیل
شعر هم است.
یعنی سمتی که ضمن این که پایان (جنوب ) شعر است، یک افشاگری وآغاز هم در پی دارد که این سمت شعر با توجه به مثلا ممنوعه بودنش، باعث مرگ …
یعنی سمتی که ضمن این که پایان (جنوب ) شعر است، یک افشاگری وآغاز هم در پی دارد که این سمت شعر با توجه به مثلا ممنوعه بودنش، باعث مرگ …
·
خیلی ممنون.
·
چرا جنوب به معنی پایان است و نه شمال و یا شرق و غرب؟
·
حتما دلیلی روز دارند.
·
برای خیلی ها شمال و جنوب و شرق و غرب بلحاظ سمت و سو، معنی
واحدی دارند.
·
چهار جهت حول مرکز دایره ای اند.
روز
در باره ی جهت ها جدا فکر خواهم کرد
کس چه می داند، شاید شمال و شرق و غرب پایان سروده ی بعدی
ام باشد
·
واژه ها قالب ها و فرم های مادی مفاهیم اند و مفاهیم تصاویر
چیزها و پدیده ها هستند.
·
تصویر به شرطی قابل قبول است که با اصل خود در خطوط کلی
اش منطبق باشد.
·
فرمان خدشه ناپذیر خرد همین است.
·
نمی توان عکس کرگدنی را کشید و به
عنوان عکس زنبور جا زد.
·
در غیر این صورت شعر وسیله تخریب خانه خرد خلایق خواهد گشت.
روز
بیشتر توضیح بدید لطفا
دوست دارم نظرتون رو در باره ی سروده ی خودم بدونم
·
مفاهیم سنگپایه های لازم برای اندیشه ها هستند.
·
مفاهیم را باید در اصالت آنها فرا گرفت و بکار بست.
·
از مفهوم درخت که نتیجه تجرید میلیون ها درخت مشخص از سرو
تا صنوبر است، نمی توان برای نامیدن زرافه استفاده کرد.
·
چنین کاری مجاز نیست.
·
جنوب را نمی توان به هیچ ترفندی به معنی پایان تلقی کرد.
·
این چیزها دلبخواهی نیستند.
·
باید اکیدا رعایت شوند و گرنه در و دروازه چهار تاق، به روی خردستیزی باز
می شود و تبادل نظر میان اعضای همبود و جامعه مختل می گردد.
·
به همین دلیل در تارنمای ما با مشقتی توانفرسا، تعاریف مفاهیم
با وسواس تمام ترجمه و منتشر می شوند.
فردین
ببینید
این واژه و کلمه است
که گرفتار و اسیر دست شما، شاعر و هنرمنده که چه قدر در این کار متبحر و پخته باشی
نه اینکه شما اسیر واژه باشید.
جنوب یه جا پایان و در جایی میتونه نشان نجات
باشه
همینطور
شرق معنی طلوعه و در جای میشه جهنم استالینی
این شمایید که نقش واژه و کلمه را شکل می بخشید
بزرگوار.
متأسفانه این
مشکل را هم در موسیقی داریم .
می بینید یه نفر در علم موسیقی کاملا وارد شیفر
زن قوی ولی از 5 دقیقه زدن بداهه نوازی که اصل نوازندگی همان بداهه نوازیه
متاسفانه عاجزن .
باید و حتما در اصل هنر وجود نداره
فارغ از قواعد
کلی و اساسی.
·
خیلی ممنون
·
مسئله درست همین
جا ست.
1
·
به نام ننامیدن
چیزها یکی از فرم های اشاعه و ترویج ایراسیونالیسم و یا خردستیزی است.
2
·
شرق معنی استاندارد و روشنی دارد.
·
کسی که نمی خواهد توضیح عینی و رئالیستی راجع به
مثلا حکومت شوراها بدهد، دست به واژه بازی می زند، گرد و خاک چشم کور کن راه می اندازد و حسابی عوام فریبی می کند.
3
·
ما از موسیقی کمترین اطلاعی نداریم، اگرچه هر
لحظه بیداری مان با شنیدن موسیقی می گذرد.
4
·
شما ولی حتما از اثر جلال آل احمد تحت عنوان
«غربزدگی» اطلاع کافی دارید.
·
جلال برای عوامفریبی شاید سرشته به خود فریبی،
واژه غرب را به معنی کشورهای صنعتی و ضمنا به عنوان منشاء بدبختی شرقی های کذائی
بکار می برد.
·
کاملا دلبخواهی، به دلخواه شما:
· اصلا و ابدا اسیر واژه ها نمی شود، بلکه واژه ها را اسیر خویش می سازد و به دلخواه خود مانی پولیزه می کند، کج و کوله می کند و در روز روشن، با هارت و پورت روشنفکرانه به خلایق خرفت و خر قالب می کند.
5
·
کشورهای صنعتی اما همه از دم غربی نبوده اند و ماهیت یکسان نداشته اند.
·
هم کشورهای سوسیالیستی صنعتی بوده اند و هم کشورهای
سرمایه داری و دلیل ستم بر کشورهای دیگر از سوی مترپول های سرمایه داری نه وضعیت
جغرافیائی آنها، بلکه مناسبات تولیدی حاکم در آنها بوده است.
6
·
جلال اما با ترفند واژه بازی تفاوت و تضاد سیستم
های اجتماعی را از سوئی سرپوش می نهد و برای عامل جغرافیائی در رابطه ملل با یکدیگر نقش
تعیین کننده قائل می شود.
7
·
ایشان عملا به عوامفریبی دست می زنند و دشمنی با
غرب موهوم را تبلیغ می کنند تا بتوانند برای فئودالیسم و روحانیت آبرو و حیثیت
اجتماعی، تاریخی و ایدئولوژیکی سرهم بندی کنند.
8
·
بنظر ما که هرگز حتی از صدها فرسنگی بزرگواران
فئودالی و یا بورژوائی رد نشده ایم، این جور تشبثات ایراسیونالیستی اند،
خردستیزانه اند.
·
ضد حقیقت عینی، ضد علم، ضد پیشرفت اجتماعی و ضد
منافع استراتژیکی بشریت اند.
فردین
آفرین بر شما آفرین
دقیقا همین طوره جلال آل
بسیار بسیار عالی ممنون
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر