۱۳۹۲ آبان ۱۶, پنجشنبه

هماندیشی با دنیا (1 )

بورژوازی
اثری از الفارو سیکوه ئیروز 

ممنون میشم اگر لطف کنید و تعریف کاملی ازکلمه بورژوازی به من بدین .
چون بورژوازی واپسین برام قابل درک نبود در متن شما. 
دنیا 
سرچشمه :
صفحه فیس بوک تمرین مارکسیسم به زبان ساده ساده

گاف سنگزاد

1
 
·        بورژوازی به طبقه اجتماعی ئی اطلاق می شود که در مبارزه بر ضد فئودالیسم و روحانیت نظام اجتماعی سرمایه داری را پی می افکند:

2

·        بورژوازی به مثابه مفهوم در بگیرنده کسانی است که وسایل اساسی تولید و توزیع و حمل و نقل و کومونیکاسیون و غیره را تحت مالکیت خصوصی خود دارند.

3

·        بورژوازی به مثابه طبقه اجتماعی خود به اقشار مختلف تقسیم بندی می شود:
·        بورژوازی صنعتی، تجاری، مالی، کشاورزی و غیره

4

·        هر طبقه اجتماعی در تاریخ جامعه بشری دو مرحله طی می کند:

الف

·        اولا مرحله ای را که به مثابه طبقه انقلابی و مترقی بر ضد طبقات ارتجاعی وارد مبارزه می شود:
·        اشرافیت بنده دار آغازین

·        اشرافیت فئودال آغازین

·        بورژوازی آغازین.
ب

·        ثانیا مرحله ای را که خود به سدی در مقابل سیر تاریخ بدل می شود:
·        اشرافیت بنده دار واپسین
·        اشرافیت فئودال واپسین
·        بورژوازی واپسین
 
ت


·        هر کدام از این طبقات انقلابی تئوریسین ها و فلاسفه و هنرمندان و غیره (ایدئولوگ های)  خاص خود را دارند:
·        کانت و فیشته و هگل و فویرباخ و هولباخ و دیدرو و لامتری و هلوه تیوس به عنوان مثال،  فلاسفه بورژوازی آغازین بوده اند که غول های انقلابی محسوب می شوند و آثارشان یکی از منابع مارکسیسم را تشکیل می دهد.

پ

·        بورژوازی در اواخر قرن نوزدهم با گذار سرمایه داری رقابت آزاد به سرمایه داری انحصاری (مونوپولی) (امپریالیستی) همه دستاوردهای معنوی خود را به گور می سپارد و در اتحاد با کلیسا و مذهب و خرافه و کلا ارتجاع بر ضد آنها موضع می گیرد:
·        اینجا بورژوازی واپسین تشکیل می یابد.

ث


·        فلاسفه کلاسیک این بورژوازی شوپنهاور و نیچه و هایدگر و اراذل و اوباش دیگرند که زمینه را برای جنایات و بربریت فاشیسم هموار می سازند.

ج

·        ایدئولوژی  این بورژوازی با ایدئولوژی فئودالیسم واپسین و برده داری واپسین وجوه اشتراک جدی و تعیین کننده دارد:

ح

·        به این دلیل است که فلسفه مثلا خیام، حافظ (شاید هم امام غزالی. ما هنوز نمی شناسیمش)، خمینی، شاملو، آل احمد و غیره همان خطوطی را نمایندگی می کند که فلسفه مثلا نیچه و شوپنهاور، هایدگر، یاسپرس و پووپر و غیره 

خ

·        بورژوازی واپسین بسان همه طبقات اجتماعی واپسین دیگر از سرتاپا ارتجاعی است.
·        دشمن سرسخت بشریت، پیشرفت، هومانیسم و روشنگری است.      

پایان

۱ نظر: