سیاوش کسرایی
·
پیراهنش چو فلس
·
تابیده بود با تن آتش گرفته اش
·
او ماهی رمیده ای از موج شعله بود
·
تنها نشست و دست تکان داد و چای خواست
·
سیگار می کشید
·
سیگار می کشید و به دریای دودها
·
امواج شب گرفته گیسوی درهمش
·
بی رنگ می شدند
·
چشمش نمی دوید
·
آن سبز سایه دار
·
او منتظر نبود
·
از گفتگوی و همهمه ی کافه دور بود
·
محو چه چیز بود، تماشای لحظه ها؟
·
برق نگاه آینه از کیف او دمید
·
ماتیک تند او
·
گل کرد ناگهان
·
در باغ دست هایش و پر ریخت بر لبش
·
بعد از کمی درنگ
·
همچون نوار عطر خوشی از برم گذشت
·
در پرده های دود
·
تک قطره های گنگ پیانو هنوز هم
·
از سقف می چکید.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر