۱۳۹۲ مهر ۹, سه‌شنبه

تحلیلی بر شعر «به سرخی آتش به طعم دود» از سیاوش کسرائی (6)

 سیاوش کسرائی
( 1305 ـ 1374) (اصفهان ـ وین)
تحلیلی از شین میم شین
 
وقتی غرور چشمش را با دست می کند
و کینه بر زمین های باطل
می افکند شیار
وقتی گوزن های گریزنده
ـ دلسیر از سیاحت کشتارگاه عشق
مشتاق دشت بی حصار آزادی
همواره
در معبر قرق ـ
قلب نجیب خود را آماج می کنند
غم می کشد دلم
غم می برد دلم
بر چشم های من
غم می کند زمین و زمان تیره و تباه!

واکنش دوم
و کینه بر زمین های باطل می افکند شیار!

1

·        واکنش غرور را دیدیم و اکنون واکنش کینه را از زبان شاعر می شنویم:
·        «و کینه بر زمین های باطل می افکند شیار!»

2

·        کینه تجسم یافته و انسانواره گشته بر زمین های باطل ـ حتی ـ شخم و شیار می زند و بذر می افشاند

3

·        در اینکه سیاوش به تصور و تصویر رئالیستی ـ انتقادی روانشناسی چریکیسم می پردازد، نمی توان کمترین تردید را به دل راه داد.
·        کامنت اکبر مرادی بر مقاله محمد امین محمدپور در سایت اخبار روز تأییدی بر صحت همین استنباط سیاوش است:

« گروه اشرف در جریان دستبرد به بانک ها در بندرعباس پاسبان های بیگناه را نیز با استدلال عامل رژیم بودن می کشتند.
(دو مورد)
در جریان سرقت هشت میلیون تومان پول پرسنل نیروی دریایی در سال ۱۳۵۹ در میدان یادبود شهر بندرعباس به سمت راننده و سه درجه دار و یک سرباز شلیک کردند.
از شاهدان عینی در همان زمان در بندرعباس نقل می شد که یکنفر از درجه داران را درحالی که خودش را به بیرون از ماشین پیکان پرت کرده و روی زمین خوابیده بود به رگبار بسته و می کشند.»

·        سیاوش اما ضمنا این شیوه مبارزه را با شخم زدن زمین های باطل یکسان می شمارد و محتاطانه به نقد می کشد.

·        سؤال اما این است که ریشه های مادی و طبقاتی این کینه کدام اند؟

4

·        سیاوش اینجا پدیده چریکیسم را با توسل به دیالک تیک کنش و واکنش توضیح می دهد:
·        رژیم انقلاب سفید برخاسته از کودتای 28 مرداد، اوپوزیسیون چپ و راست را تحت عنوان ارتجاع سرخ و سیاه بی رحمانه سرکوب می کند.

·        بزعم سیاوش تحت فشار خارق العاده و در شرایط بسته بودن همه منافذ و مجاری اعتراض و ابراز وجود، بخشی از اوپوزیسیون با تداعی شیوه های تروریستی مبارزه در طول تاریخ، از قبیل جنبش حسن صباح و غیره و به تقلید از تجارب امریکای لاتین و اروپا آوانتوریسم را تئوریزه می کند و عملی می سازد.
5

·        آوانتوریسم تحت عنوان چریکیسم عملا از سوی مجاهدین و فدائیان و غیره نمایندگی و عملی می شود.

·        آنچه مبهم و ناروشن می ماند و همچنان و هنوز مبهم و ناروشن مانده است، پایگاه طبقاتی آوانتوریسم است.

6

·        توضیح پسیکولوژیستی سیاوش از  پدیده چریکیسم با توسل به دیالک تیک کنش و واکنش  چیزی جز تکرار دیگرگونه ی تئوری پسیکولوژیستی و ضد دیالک تیکی «رد تئوری بقاء» امیر پرویز پویان نیست:
·        نهایت نومیدی جانور و انسان و چنگ افکندن بر صورت موجود و یا سیستم مزاحم.

7

·        آنچه در این توضیح ناگفته و ناروشن می ماند، ماهیت طبقاتی سیستم و اوپوزیسیون است.
·        آنچه در این شعر سیاوش فراموش می شود، رادیکالیسم نظری است.
·        آنچه فراموش می شود، دست بردن به ریشه قضایا ست.

·        ولی چرا و به چه دلیل سیاوش به این خطای نظری خطیر دچار می شود؟

·        باید در روند تحلیل این شعر، به این سؤال جوابی مستدل بیابیم.

8

اثری از مجله ارجمند هفته

·        تحلیل سیاوش از جنبش به اصطلاح چریکی در ایران، تحلیلی از سرتاپا نادرست و پسیکولوژیستی است.

·        پسیکولوژیسم متد تحلیل پدیده اجتماعی معینی بر اساس روندهای روانی انسان ها ست.

·        اما برای تحلیل مسائل جامعه بشری از هر نوع مارکس و انگلس و لنین و دیگر تئوریسین های طبقه کارگر، ماتریالیسم تاریخی را تدوین و عرضه کرده اند که مطمئن ترین و علمی ترین ساز و برگ شناخت چیزها، پدیده ها و سیستم های اجتماعی است.

9

·        شخم و شیار زدن بر زمین های بی حاصل ـ اما ـ برای جامعه کویری می تواند خیلی گران تمام شود.
·        رهایش اجتماعی یعنی خود رهاسازی توده ای جامعه و نه ظهور منجی موعود و اهدای رهائی به ساکنین کویر.
·        واکنش کور می تواند برای جامعه خیلی گران تمام شود.

10

·        جامعه می تواند زلالترین ارواح خود را برایگان از دست دهد و فردا در روز رستاخیز توده ها، زمام توده های عاصی به دست مشتی شیاد و رمال و فال بین و عوامفریب بیفتد.

·        سیاوش ـ شاعر پارتیزان و فیلسوف ـ  نمی تواند از این حقیقت امر بی خبر باشد.
·        غم عمیق سیاوش نیز بی تردید به همین دلیل نیز بوده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر