کودتای
بیست و هشت مرداد و مسأله ی خیانت
مزدک دانشور
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
کیومرث ش
·
آقای مزدک دانشور با آوردن
نقل و قول فراوان و در جاهایی بی ارتباط با یکدیگر تنها کاری که کرده، نشان ددادن
اینا ست که
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا حزب توده تبرئه شود.
·
ایشان بعد از کلی نقل و قول
آوردن ها (توجه کنیم نظر ها بدون سند، تنها بازگو کننده نظرات طرف هست و بس و به هیچ
وجه سندی اثباتی به حساب نمی آیند) در انتها می نویسد:
·
«اگر اینگونه به تاریخ نگاه
کنیم، ساختارهای محدود کننده ی مصدق به چشم مان بیشتر می آیند.
1
·
جنگ سرد
2
·
و حضور راستگرایان در کاخ
سفید و خانه ی شماره ی ۱۰ داونینگ استریت
3
·
مرگ استالین و تشتت در رهبری
اتحاد شوروی
4
·
کمپانی های نفتی سرسخت در
جهان انحصاری که تحریم کامل نفت ایران را رقم زده بودند، از یکسو
5
·
و عوامل ساختاری درونی چون
تولید نیمه فئودالی- نیمه کاپیتالیستی در کشور که میلیون ها کشاورز بی سواد را در
سیطره ی خود داشت.
6
·
نازکی طبقه ی متوسط جدید و
طبقه ی کارگر صنعتی
7
·
نهاد پایدار سلطنت و همراهی
روحانیت محافظه کار با این نهاد و ... از سوی دیگر»
·
· به عبارتی همه چیز و همه
کس و همه وقایع و ابر و باد و مه و خورشید و فلک مقصر هستند، جز حزب توده با آن
رهبران اصلی اش همانند یزدی که قبل از اینکه سیلی بخورد به توبه کردن افتاد و
رهبری فتوا داد که اعضا و هواداران همگی توبه نامه بنویسند.
·
·
بگذریم که "نفوذی های
رژیم در حزب توده یا بر عکس" همانند انصاری و غیره هم که آتش بیار معرکه
بودند و قبیله رادمنش - کیانوری هم که ابدا وابستگی به خارج نداشتند.
·
بعد ها هم که عباس شهریاری
را برای بدام انداختن و کشتار انقلابیون بال و پر دادند و بعد هم که فاجعه همکاری
در کشتار رژیم و هورا کشیدن برای کشتار روزانه صد ها آزاده تحت رهبری رفیق کبیر کیانوری
رده پائین تر ها هم همانند مقلدان اسلامی تنها هورا می کشیدند و از رهبر خردمند
خود حرف شنوی برای جاسوسی و شرکت در کشتار آزادگان در زندان ها و در آمل را وظیفه
خود می دانستند.
· (مهم اینجا که تمامی مدارک این خیانت به کشور و مردم در دهها سایت
وجود دارد و آنهم خود نشریات و سخنان رهبران حزب توده، نه مخالفین) بعد هم توبه
کننده گان جدید، پرتوی و شهریاری از مقامات بالایی وزارت اطلاعات شدند و مسئول
عقیدتی سپاه
·
حال آقای دانشور هنوز هم
بدنبال ابر و باد و مه و خورشید و فلک هستید؟
·
نوشته شما به نظر من سوء استفاده
کردن از صفحات این سایت است.
میم حمیدی
۶۰ سال تکرار
·
·
60 سال است که این بازی روشنفکرانه ی « خیانت یا عدم
خیانت حزب توده» تکرار می شود بدون اینکه نیرو های ملی و نیروهای مذهبی و
روشنفکران به مسئولیت خود در این شکست اشاره کنند.
· بازی سیاسی ای که هم رژیم شاه و هم نظام اسلامی
از آن برای ایجاد تفرقه بین نیروهای مخالف خود بهره داری کرده اند و امپریالیسم هم
توسط روشنفکران شیفته خود به آن دامن می زند.
· چرا به جای این تکرار به ریشه های قضیه نمی
پردازیم و کنکاش نمی کنیم که چرا میدان سیاست ایران عرصه ایست برای تکرار این شیوه
سیاست ورزی است که از مشروطه تا کنون حوادث تلخ تاریخی بوجود آورده است .
· من طی این سال ها فقط چند تحلیل عمیق و منطقی در
این مورد دیده ام .
دونالد نیوتون ویلبر (1907
ـ 1997)
نویسنده و جاسوس امریکا
خسرو گ
·
در بارهٔ چگونگیِ سازماندهیِ کودتا، البته سندهای جالب
دیگری نیز در سال های اخیر منتشر شده است.
·
در سندی که در ماه مارس ۱۹۵۴(فروردین
ماه سال ۱۳۳۳ ) به قلم دونالد نیوتون ویلبر، از طراحان کودتا در سازمان جاسوسی «سیا»،
نوشته شده و در ۵ اکتبر سال ۱۹۹۷(۱۳۷۶) یعنی پس از گذشت ۴۴ سال از طبقه بندیِ
اسناد محرمانه سازمان «سیا» خارج شده، می خوانیم:
1
· «مأموران سیا در سازماندهیِ کودتایِ ایران، بطور مستقیم با افسران
سلطنت طلب ایران همکاری می کردند.
2
·
جانشینِی برای نخست وزیر (دکتر
مصدق) برگزیدند.
3
·
فرستادگانی نزد شاه گسیل داشتند تا به او اعتماد به نفس بدهند و اراده اش را تقویت
کنند.
4
·
عملیات بمب گذاری را هدایت
کردند که از سوی ایرانی هایی انجام شد که خود را از اعضای حزب کمونیست توده (حزب
تودهٔ ایران) وانمود می کردند.
5
·
و مقالات و کاریکاتورهایی در
روزنامه ها منتشر می کردند...»
· (نگاه کنید به روزنامه نیویورک تایمز، ۲۸
فروردین ماه ۱۳۷۹(آوریل سال ۲۰۰۰)
·
در همین شماره نیویورک تایمز،
با استناد به همین اسناد رسمیِ دولت آمریکا، افزوده شده است:
6
· «آلن دبلیو دالس، رئیس سازمان سیا، در چهارم آوریل ۱۹۵۳ )فروردین ماه سال ۱۳۳۲)، با
یک میلیون دلار هزینه، برای ساقط کردن دولت مصدق، با هر روش ممکن، موافقت کرد.
7
·
هدف از کودتا به قدرت
رساندنِ دولتی بود که بتواند به راه حلی معقول در مورد نفت برسد و ایران را قادر سازد
تا از لحاظ اقتصادی با ثبات شود و از لحاظ مالی بتواند بدهی هایش را پرداخت کند و
بتواند حزب کمونیست (حزب تودهٔ ایران) را که به نحو خطرناکی قوی بود، مورد تعقیب
شدید قرار دهد...»
مسعود
بهبودی
·
طنز عجیبی در آستین تاریخ است:
1
·
امروزه در اخبار روز و نه فقط در آن، آوانتوریسم چپ و راست
چنان بر هم منطبق می شوند که تمیز آندو از یکدیگر به هنری بزرگ بدل می شود.
·
ظاهرا چریکیسم و سلطنتیسم به وحدت رسیده اند تا شانه به
شانه از روی جنازه توده و حزب توده بگذرند.
2
·
بعضی ها چنان چیزهای بی ربط را به هم می دوزند که مجرمی جز
توده و حزب ستمدیده توده باقی نمی ماند.
3
·
بنا بر تجارب عینی می توان به این نتیجه رسید که توده و حزب
توده هر کاری هم که می کرد، پاداشی جز این نداشت.
4
·
کمونیسم ستیزی و توده ستیزی دو روی مدال واحدی اند و گرایش
طبقاتی واحدی را تشکیل می دهند.
5
·
کاری اش هم نمی شود کرد.
·
چون با استدلال تجربی، نظری و منطقی که بعضی ها به حقیقت
عینی تمکین نمی کنند.
6
·
حالا باید توده و حزب توده ی همیشه زیر شلاق و سرکوب و ستم
را به بازخواست کشید که درست و یا نادرست خط مشی معینی را در لحظه معینی پیشه کرده
است و یا افرادی از اعضای آن به اردوی دشمن پیوسته اند و ضمن ریختن آبروی خود،
آبروی توده و حزب توده را هم ریخته اند.
7
·
انگار نه انگار که همین پدیده ها در همه جای جهان رخ داده
است.
·
انگار نه انگار که اکثریت اعضای اقشار و طبقات ممتاز همدست
طبیعی و همیشگی و سر سپرده خود فروخته و بی اراده طبقه حاکمه ملی و بین المللی بوده اند.
·
انگار نه انگار که صحنه گردانان بی بی و سی سی و دی دی از
همین ها تشکیل می یابند و سر گندیده شان هم در توبره است و هم در آخور.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر