تمرین تفکر مفهومی (137)

 

شین میم شین

سعدی

(دکتر حسین رزمجوف «بوستان سعدی»، ص 27)  

عدو را به کوچک نباید شمرد

که کوه کلان دیدم از سنگ خرد.

·       معنی تحت اللفظی:

·       دشمن را هرگز نباید تحقیر کرد.

·       برای اینکه من از تجمع سنگریزه ها کوه کلان دیده ام.

·       استدلال دیالک تیکی همین است که سعدی در سطر سطر آثار خود جامه عمل می پوشاند:

·       آثار سعدی بهترین آموزشگاه برای تمرین و آموزش دیالک تیک ماتریالیستی است!

1

 عدو را به کوچک نباید شمرد

که کوه کلان دیدم از سنگ خرد.

·       سعدی در این بیت، دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل دیالک تیک سنگ خرد و کوه کلان بسط و تعمیم می دهد و قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی را از آن نتیجه می گیرد، قانون بسیار مهمی را که در اواسط قرن نوزدهم از سوی مارکس و انگلس کشف و فرمولبندی خواهد شد.

2

·       هر چیز پس از تحمل تغییرات کمی و تدریجی و بظاهر بی اهمیت به حد عینی خاص خود می رسد و به ناگهان بطور جهشی تحول کیفی می یابد:

·       بدین طریق تغییرات کمی در هر چیز به تحولات کیفی آن چیز منجر می شوند.

·       انباشت تدریجی سنگ های خرد برروی هم (تغییرات کمی) پس از عدول از حد معین عینی به پیدایش کوه کلان (تحول کیفی) منجر می شود.

·       گذار از سنگریزه به کوه!

·       گذار از کیفیتی نازل به کیفیتی عالی تر.

3

·       مثال کلاسیک برای تفهیم دیالک تیک کمیت و کیفیت حرارت دادن آب است:

·       در اثر افزایش تدریجی دمای آب (تغییر کمی) و رسیدن آن به 100 درجه سانتیگراد تحت فشار جو (حد عینی)، ناگهان آب بطور جهشی به جوش می آید و به بخار تبدیل می شود. (تحول کیفی):

·       گذار آب از حالت (کیفیت)  مایع به حالت (کیفیت)  گاز (بخار).

4

·       اگر آب را سرد کنیم، پی از رسیدن به صفر درچه سانتیگراد تحت فشار جو (حد عینی)، بطور جهشی تغییر کیفیت می دهد و به جامد (یخ) بدل می شود.

·       گذار از کیفیت مایع به کیفیت جامد:

·       تحول کیفی.

    

5

·       اگر بخار آب را سرد کنیم، پس از رسیدن به صد درجه سانتیگراد در فشار جو، بطور جهشی تحول کیفی می یابد و تقطیر می شود:

·       دستیلیزاسیون!

·       گذار از کیفیت گازی به کیفیت مایع.

6

·       بنا بر همین قانون دیالک تیکی همه چیزهای هستی تحول کیفی می یابند:

·       هر جامدی را می توان به شکل مایع درآورد و هر مایعی را به شکل گاز و برعکس.

·       فقط باید به قانونمندی های گذار از کیفیتی به کیفیت دیگر واقف بود.

·       این تحولات در طبیعت بطور خودپو انجام می گیرند.

7

·       جامعه بشری نیز از این قانون استثناء نیست:

·       سیر تاریخ بر اساس همین قانون گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی صورت گرفته و صورت می گیرد و خواهد گرفت:

الف

·       گذار از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی اشتراکی اولیه به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری و گذار از برده داری به فئودالیسم و گذار از فئودالیسم به سرمایه داری و گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم بر اساس همین قانون دیالک تیکی عام صورت گرفته و خواهد گرفت.

ب

·       فرق روندهای اجتماعی با روندهای طبیعی، مثلا فرق گذار از فئودالیسم به سرمایه داری با گذار از مایع به بخار در این است که روندهای اجتماعی برخلاف روندهای طبیعی بی سوبژکت (فاعل انسانی) نیستند.

·       این یکی از کشفیات بزرگ مارکس و انگلس بوده است.

ت

·       این ضمنا ملاک مرزبندی میان سوسیال ـ دموکراسی و احزاب کمونیست است.

·       احزاب رفرمیستی، مثلا احزاب سوسیال ـ دموکرات مبلغ گذار خود به خودی و بی سوبژکت از سرمایه داری به سوسیالیسم اند.

·       منکر نقش سوبژکت تاریخ اند.

·       منکر ضرورت بسیج و رهبری طبقه کار و توده مولد و زحمتکش اند.

پ

·       تاریخ اما بی سوبژکت نیست!

·       سوبژکت تاریخ توده های مولد و زحمتکش اند که بسته به سطح توسعه نیروهای مولده، زیر پرچم انقلابی ترین طبقه اجتماعی گرد می آیند و تحت هربری آن طبقه اجتماعی گذار جامعه از کیفیت نازل به عالی را جامه عمل می پوشانند.

ث

·       سوبژکت گذار از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی اشتراکی اولیه به برده داری طبقه برده دار بوده است.

·       برای درک این روند می توان به ظهور پیامبر اسلام، بسیج توده زیر پرچم اسلام و تحقق گذار از جامعه در حال تجزیه و تلاشی  اشتراکی اولیه به برده داری را در نظر مجسم ساخت.

ج

·       گذار از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی به سرمایه داری نیز تحت پرچم سوبژکتی به نام بورژوازی بوده است که برای عملی کردن رسالت تاریخی خود توده های مولد و زحمتکش را زیر پرچم خویش گرد آورده و هجوم به دژهای فئودالی و تسخیر ماشین دولتی طبقه حاکمه را سازمان داده است.

ح

·       سوبژکت گذار از جامعه طبقاتی به جامعه سوسیالیستی پرولتاریا ست.

·       پرولتاریا باید توده ها را زیر پرچم خویش گرد آورد و گذار از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری به سوسیالیسم را عملی سازد.

ادامه دارد.