۱۳۹۲ مرداد ۱, سه‌شنبه

نئوتومیسم (7)


پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان شین میم شین
   
تعلیمات اجتماعی نئوتومیسم

·       تعلیمات اجتماعی نئوتومیستی که مبانی آن در رساله های پاپ های مختلف (1891، 1931، 1961 میلادی) ماهیتا به مبارزه بر ضد سوسیالیسم اختصاص یافته، بمثابه علم وجود و متافیزیک اجتماعی تلقی می شود که به تحقیق در زمینه ی  ساختارهای نظام همزیستی اجتماعی همیشه همان می پردازد.

1

·       تعلیمات اجتماعی نئوتومیستی اعلام می دارد که از قانون اساسی نئوتومیستی معروف به «عمل بدنبال وجود» حرکت می کند.

2

·       قانون اساسی نئوتومیستی حاکی از این است که در وجود انسانی و در طبیعت انسانی مقرر شده از سوی خدا، فراخوانی (چگونه بودنی) نهفته است که انسان باید بمثابه حقوق طبیعی مراعات کند، اگر به سلامت وجود انسانی خویش علاقه مند باشد.

3

·       از این رو می توان گفت که تعلیمات اجتماعی نئوتومیستی علم هنجاری است که به وضع قوانین اساسی عام، راهنما و همیشه معتبر می پردازد که زندگی و جامعه باید بر مبنای آن سازمان یابد.

4

·       محتوای  تعلیمات اجتماعی نئوتومیستی را می توان در سه اصل اجتماعی زیر جمعبندی کرد:

الف
·       اصل شخصی

ب
·       اصل همبستگی

ت
·       اصل احساس مسئولیت

الف
اصل شخصی

1


·       بنا بر اصل شخصی ـ بمثابه «عالی ترین قانون اساسی تعلیمات اجتماعی نئوتومیستی ـ انسان باید حامل، بانی و آماج نهادهای اجتماعی باشد، انسانی که طبیعتا باید در همبود با دیگران زندگی کند.»
·       («ماتر ماگسترا» (رساله پاپ)، ص 219)

2

·       این بدان معنی است که انسان بمثابه شخص، بلحاظ  وجود برتر از همبود (اجتماع) تلقی می شود و مجموعه عرصه های حیات همبود باید بواسطه ی شخص بنا و تنظیم شود.

3

·       شخص انسانی دلیل و آماج جامعه محسوب می شود.

4

·       شخص انسانی بمثابه موجودی تلقی می شود که دارای طبیعت دوگانه فردی و اجتماعی است:
·       «هستی (بود) شخص انسانی مبتنی است بر دو قطبی بودن طبیعت فردی و اجتماعی آن، مبتنی است بر وحدت متعارض فردیت و اجتماعیت بمثابه عناصر سازنده شخصیت او.

5

·       شخص انسانی بمثابه فرد از قانونمندی طبیعی بقیه موجودات آزاد است.

6

·       شخص انسانی بمثابه فرد از استقلال و آزادی نظر و ابتکار عمل برخوردار است.

7

·       فردیت شخص انسانی در تعلیمات اجتماعی نئوتومیستی اما فردیتی خودکفا نیست، بلکه او با اجتماعیتی (همبودیتی) همبستر است تا بتواند ببرکت همبود به شکوفائی زندگی و حفظ آن نایل آید.

8

·       فردیت و اجتماعیت درانتظام و وابستگی متقابل با هم قرار دارند و کل واقعیت انسانی را تشکیل می دهند.»
·       («فرهنگ لغات تئولوژی و کلیسا»، جلد 9، ص 918، 1964)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر