پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین
فصل اول
بخش دوم
(کارنامه ی فلسفه کلاسیک بورژوائی)
5
پل تیری د هولباخ
پل هنری تیری د
هولباخ (1723 ـ 1789)
از متفکران
رادیکال قرن هجدهم و از همکاران دید رو و دآلمبر و از مؤلفین دایرة المعارف (35 جلدی)
آته ئیست،
دترمینیست و ماتریالیست
1
·
انسان ها همیشه مرتکب خطا خواهند شد، اگر دانش تجربی خود
راجع به چنین سیستم هائی را که ببرکت قوه تصور بدست آورده اند، دستکم گیرند.
2
·
انسان فراورده و محصول
طبیعت است.
3
·
در دامن طبیعت زندگی می
کند.
4
·
تابع قوانین طبیعت است.
5
·
انسان نمی تواند رشته رابطه خود با طبیعت را پاره کند.
6
·
انسان نمی تواند حتی در
عالم تفکر رشته رابطه خود را طبیعت را پاره کند.
7
·
تلاش و تقلای روح انسانی در جهت فراتر رفتن از مرزهای مرئی
جهان عبث و بیهوده است.
8
·
چون او همواره مجبور به بازگشت خواهد گشت.
9
·
در خارج از چارچوبی که همه چیزها را در برگرفته، چیزی وجود
ندارد.
·
نمی تواند هم وجود داشته باشد.
10
·
اگر طبیعت انسان را سعادتمند نسازد، او موجود دیگری در ورای
جهانی که در آن زندگی می کند، نخواهد یافت که سعادتمندش سازد:
11
·
انسان طبیعت را مطالعه می کند.
·
با قوانین ان آشنا می گردد و شاهد انرژی طبیعت و نحوه
تأثیرگذاری همواره ثابت و تغییر ناپذیر آن می گردد.
12
·
انسان کشفیات خود را در راه سعادت خویش به کار می بندد و
بطرز مسکوتی از قوانین طبیعت تبعیت می کند، قوانینی که او هرگز نمی تواند خود را
از چنگ شان آزاد سازد.
13
·
انسان در پی کشف عللی برنمی خیزد که بطرز مستوری احاطه اش
کرده اند.
·
بلکه بدون کمترین شکوه و شکایت، از تصمیمات قوه یونیورسال (عام،
عمومی) تبعیت می کند، قوه یونیورسالی که نه برگشتی می شناسد و از قواعد ماهوی خویش
سرپیچی می کند.
·
(هولباخ، «سیستم طبیعت»، ص 11، 1960)
6
ایمانوئل کانت
ایمانوئل کانت (1724
ـ 1804)
برجسته ترین
نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت
عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه
های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از
عقل عملی)
استه تیک
(انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
1
·
عصر ما عصر واقعی انتقاد است.
2
·
همه چیزها باید به فرمان انتقاد گردن نهند.
3
·
مذهب با مجتهدینش و قوه مقننه با سلاطینش نفع خود در ان می
بینند که مورد انتقاد قرار نگیرند.
4
·
اما در مقابل سوء ظن برحق نمی توانند مقاومت ورزند و از
احترام بی شائبه برخوردار باشند.
5
·
تنها هر آن چیزی که مورد تأیید خرد قرار گیرد و در امتحان آزادانه
و علنی خرد قبول شود، می تواند معتبر باشد.
·
(کانت، «نقد خرد محض»، الف، ص 12)
6
·
باید دانش تجربی معینی در بنی نوع بشر وجود داشته باشد که
به مثابه پدیده ای دال بر لیاقت و استعداد او در حرکت به سوی جهان بهتر باشد.
·
و از آنجا که چنین کاری تنها از عهده موجودی استعدادمند بر
می آید، پس بانی آن نیز باید خود او باشد.
7
·
با در نظر گرفتن علت معینی، در صورت مهیا بودن شرایط عملی
لازم، می توان پدیده معینی را به مثابه معلول آن پیش بینی کرد.
·
بنابرین باید پدیده ای جستجو شود که بطور نامعین بلحاظ
زمانی بر وجود چنین علتی و همچنین بر عمل این علیت در نوع بشر دلالت داشته باشد و
حاکی از پیشرفت در جهت جهان بهتر به مثابه پیامد اجتناب ناپذیر آن باشد و ضمنا بر
تمامت تاریخ گذشته قابل تعمیم باشد، تاریخی که همواره رو پیشرفت بوده است.
8
·
اما خود این پدیده را نباید به مثابه علت نهائی تلقی کرد.
·
بلکه ان را باید دال بر این حقیقت امر و یا نشانه این حقیقت
امر (سیر پیشرونده ی تاریخ) دانست.
9
·
بدین طریق، گرایش نوع بشر بطور کلی (البته نه با توجه به
افراد منفرد.
·
چون در این صورت به شمارش و محاسبه بی سرانجامی گرفتار
خواهیم شد)، بلکه با توجه به ملل و دول مختلف در کره زمین می تواند اثبات شود.
·
(ایمانوئل کانت، «دعوای دانشکده ها»، آثار 6 جلدی، جلد 6، ص 356
(1964)
·
نظرات فرمول بندی شده در این کارنامه ها بر خط فکری حاکم بر
فلسفه کلاسیک بورژوائی از آغاز تا پایان آن دلالت دارند که حاوی نکات زیر است:
1
·
شناخت عقلی طبیعت و تشکیل جامعه
2
·
این جهانی بودن (الهی نبودن) پدیده ها
3
·
سیر پیشرونده تاریخ
4
·
قابل شناخت بودن جهان و حقیقت
5
·
تاریخ نگری اوپتیمیستی (مبتنی
بر خوش بینی)
6
·
کلیت و توسعه پیشرونده ی بشریت
7
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل
گئورگ ویلهلم
فریدریش هگل (1770 ـ 1831)
آثار هگل به 14
بخش طبقه بندی می شود:
آثار آغازین
(جوانی)
آثار انتقادی ینا
طرح های سیستمی ینا
فنومنولوژی روح
منطق (کوچک و بزرگ)
فلسفه طبیعت
روح سوبژکتیف
روح اوبژکتیف (خطوط اصلی
فلسفه حقوق)
فلسفه تاریخ
آثار مربوط به سیاست روز
فلسفه هنر
فلسفه مذهب
فلسفه و تاریخ فلسفه
دایرة المعارف علوم فلسفی
·
هگل خط فکری یاد شده را با نظری به پشت سر، ولی بدون گسست
از آن، به شرح زیر جمعبندی می کند:
1
·
شهامت حقیقت ایمان به قدرت
روح اولین شرط فلسفه است.
2
·
انسان به مثابه روح می تواند و باید خود را به مثابه عالی
ترین مرجع محترم در نظر گیرد.
3
·
انسان در باره عظمت و قدرت روح خویش نمی تواند به اندازه
کافی باندیشد.
4
·
در برابر این ایمان انسانی هیچ
قفل و بست سخت و سفت و سنگینی تاب مقاومت نخواهد داشت و دیر یا زود باز خواهد شد.
5
·
موجود مستور و بسته کاینات هرگز نمی تواند نیروی مقاومت در
برابر شهامت شناخت انسانی داشته باشد.
6
·
از این رو، باید دیر یا زود در گنجینه خود را به روی انسان
باز کند، محتوا و ژرفای خود را جلوی چشمان او بگسترد و اسباب حظ و لذت او را فراهم
آورد.
·
(هگل، «اثار 20 جلدی»، جلد 18)
پایان
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر