۱۳۹۲ خرداد ۱۱, شنبه

نئوافلاطونیسم


پروفسور مانفرد بور
برگردان شین میم شین

·       نئوافلاطونیسم به جریان فلسفی مذهبی ـ عرفانی و شدیدا گمانورز در آنتیک واپسین (قرن 3 تا 6 میلادی) اطلاق می شود که با رجعت به افلاطون تدوین شده است.

1

·       مارکس و انگلس نئوافلاطونیسم را بمثابه جمعبندی غیرواقعگرایانه (تخیلی) نظرات استوئیستی، اپیکوریستی و اسکپتیکی (تردیدآمیز) با محتوای فلسفه افلاطون و ارسطو تلقی می کنند.
·       (کلیات مارکس و انگلس، جلد 3، ص 126)

2

·       نئوافلاطونیسم بنا بر ماهیت اجتماعی خویش محصول ایدئولوژیکی زوال نظام برده داری دستخوش تجزیه و تلاشی  آنتیک بوده است.

3
·       نئوافلاطونیسم در مکاتب زیر رونق می یابد:

الف
·       در مکتب اسکندریه ـ روم

1
·       به نمایندگی آموسیوس

2
·       به نمایندگی ساکاس

3

 پلوتین و یا فلوطین (205 ـ 270 ق. م.)
اهل مصر
مؤسس نئوافلاطونیسم

·       به نمایندگی پلوتین
4

 پورفیریوس (233 ـ 305)
فیلسوف اسکولاستیک آغازین
او بر خلاف پلوتین یا فلوطین ـ مؤسس نئوافلاطونیسم ـ بر ضد ارغنون ـ مجموعه آثار ارسطو در زمینه منطق ـ موضع نگرفت، بلکه به هماهنگ سازی ارسطوئیسم با افلاطونیسم پرداخت که برای نئوافلاطونیسم ارزش رهنما داشت.
او به مثابه مخالف مسیحیت و منتقد انجیل شهرت داشته است.

·       به نمایندگی پورفوریوس

ب
·       در مکتب سوریه ای به نمایندگی یامبلیشوس

ت

 پروکلوس (412 ـ 485)
فیلسوف انتیک واپسین (یونان کلاسیک واپسین)
از نمایندگان مهم نئو افلاطونیسم
آموزش ایماناسیون او با ساختار تثلیثس (تریاد) «ماندن در علت ـ خروج از علت ـ تبدیل دوباره به علت» برای هگل در تفسیر تاریخ نقش رهنما داشته است. 

·       در مکتب آتنی به نمایندگی پروکلوس
پ

·       در مکتب پرگامون به نمایندگی آیدسروس، سالوستیوس

5

·       یکی از آخرین نمایندگان نئوافلاطونیسم بوتیوس  نام داشت.

6

·       نئوافلاطونیسم می کوشید تا برمبنای آموزش های اصلی افلاطون و با استفاده از اندیشه های مذهبی ـ عرفانی شرق، فلسفه یونانی را به صورت سیستم گمانورزی در آورد.

7

·       در کانون فلسفه نئوافلاطونیستی، آموزش مربوط به «یگانه ازلی» (خدای واحد) قرار دارد که از آن از طریق اماناسیون نوع مرحله به مرحله جهان صورت می گیرد.

·       (اماناسیون یعنی تشکیل همه چیزها از  موجود واحد تغییرناپذیر. مترجم)

8

·       تأثیر و پیامد نئوافلاطونیسم خصلتی دوگانه داشته است:

الف

·       نئوافلاطونیسم از آنجا که بر فلسفه یونانی ـ رومی به میراث مانده مبتنی بوده و آخرین سیستم فلسفی آن محسوب می شده، به دشمن مسیحیت آغازین بدل می شود و به مبارزه ای سرسختانه بر ضد آن می پردازد.

ب


آگوستین (354 ـ 430)
اهل الجزایر
از فقهای مهم مسیحیت
فیلسوف دوره گذار از آنتیک به قرون وسطی
مؤلف آثار تئولوژیکی بیشمار
پدر علم تئولوژیکی و فلسفی مسیحیت
تحت تأثیر افلاطون واقعیت را سه شقه کرده است:
جهان عالی ترین وجود که فقط برای روح قابل دسترسی است.
جان ـ روح انسانی
جهان شونده که برای حواس قابل دسترسی است.
او ایمان مسیحی را بمثابه بنیان شناخت تلقی می کرد. 

·       اما در جریان توسعه ی خود به حلقه واسط میان سنت فلسفی یونانی ـ رومی، پاتریستیک (آگوستین)، اسکولاستیک و عرفان مسیحی قرون وسطی بدل می شود.

·       مراجعه کنید به پاتریستیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری. 

9

·       پیامدهای نئوافلاطونیسم تا فلسفه رنسانس و سیستم های پانته ئیستی عصرجدید می رسند.

·       مراجعه کنید به پانته ئیسم (همه خدائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر