۱۳۹۲ خرداد ۱۱, شنبه

سیری در جهان بینی احسان طبری (20)


گفتگوی احسان طبری و صادق هدایت
تحلیلی از شین میم شین

روشنفکر مايوس
شما مي‌گوئيد ما شکست خورديم.
يک روز خواهد رسيد که فتح خواهيم کرد.
آخر آن روز چه روزي است؟


1

·       توده‌ ها در مبارزه خود براي تاريخ از پيش معين شده پيکار نمي کنند.

2

·       حرکت جامعه را بطور کلي قوانين تکاملي معين مي ‌نمايد، ولي شکل اين حرکت را نمي توان به درستي در جزئيات آن پيش بيني کرد.

3

·       ممکن است ما به قول آن دهقان پير در آن قصه معروف، فقط کارنده درختي باشيم که ديگران ثمر آن را خواهند خورد.

روشنفکر مايوس
من در باره خودم اعتراف مي ‌کنم که آنقدر نمي توانم شيفته آرمان خودم باشم که براي خودم، از نتايج خوب آن آرمان هيچ سهمي قائل نشوم.
مقصود من بهيچوجه فايده شخصي نيست، ولي لااقل ببينم که زحمات من به نتيجه رسيده است و يا از نتيجه آن مطمئن شوم.

1
·        فايده يک چيز نسبي است.

2

·       هر نقطه که در جلوي ما قرار دارد، خود نقطه، هدف است.

3
·       هدف انسان هميشه فراتر از دست او ست.

4

·       با اين نسبي بودن هدف، هر فرد مبارز وقتي وظايف خود را در اصلاح جامعه خوب انجام داد، هميشه از خود رضايت دارد.

روشنفکر مايوس
آنچه که شما پيشنهاد مي ‌کنيد يک عمل مخالف با غرايز بشري است.
اصولا طرز برخورد به قضايا در نزد هرکس طوري است.
روح ما در مقبره خود مي ‌تواند از دريچه‌ هاي گوناگون به دنيا نگاه کند.
خيلي چيزها ديدم که از دور جالب بود و مرا گيج کرد و به سمت خودش کشيد.
ولي وقتي که نزديک رفتم، مجبور شدم از تعفن آن فرار کنم.
همه چيز افسانه است.
آزادي، عشق، اجتماع، عدالت، همبستگي، پيشرفت، ترقي، تعالي.
اين کلمات براي من عروسک‌ هائي هستند که بشر شکم آنها را از بدجنسي و تقلب خود پر کرده است.

1
·       شما در يک ماليخولياي شاعرانه گم شده ايد.

2

·       وقتي انسان مأيوس و عصباني است، حوصله ندارد منطقي، خونسرد و بي طرف فکر کند.

3

·       افکار هر قدر با حالت روحي شخص جور باشد آنها را بهتر مي پذيرد.

4

·       براي آدمي که خود را در جنگ زندگي شکست خورده تصور مي کند، اين تمايل که "اصولا لغو و هجو است" قوي است.

5

·       افکار شما مجموعه اي از آن افکار انحطاطي است که در دنياي کهنه، دنياي زوال يابنده اين اواخر گل کرده است.

6

·       فلسفه "آلبر کامو" و "ژان پل سارتر" و يا هذيان‌هاي تلخ "کنالي"، نويسنده انگليسي و اين قبيل افکار همه از يک چيز سرچشمه مي‌گيرد و آن اين است که نظام جامعه کنوني بهم خورده، شيرازه آن از هم پاشيده و فقط آن کساني که راه يک نظام بهتر و عالي تري، راه فردائي، را يافته اند خوش ببن اند و الا تمام کساني که به راه ديگري عقيده ندارند و در حصار امروز محبوس مانده اند، چون در اطراف خود جز بيهودگي وهرج و مرج نمي بينند، به "اصالت بيهودگي و هرج و مرج" معتقد مي‌شوند.

7

·       اين افکار انعکاس حقيقت نيست، بلکه انعکاس وضع زمان است.

8
·       انعکاس يک واقعيت موقتي است.

9

·       افسوس که زندگي در واقعيت کنوني اش همين است و بايد براي بهتر کردن آن کوشيد.

10

·       در حوصله ما و در قدرت ما نيست که آن را بکلي عوض کنيم، ولي وظيفه "انسان شعورمند" اين است که آن را ولو کمي هم باشد، بالاخره عوض کند.
·       اين وظيفه انسان با شعور است.


ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر