۱۳۹۲ تیر ۲, یکشنبه

اخلاق (مورال) (4)


پروفسور دکتر ماتهویس کلاین
برگردان شین میم شین

·       به قول کلاسیک های مارکسیسم، «سه طبقه جامعه مدرن، اشرافیت فئودالی، بورژوازی و پرولتاریا هر کدام اخلاق خاص خود را دارند.»

 1

·       این امر حاکی از آن است که «انسان ها ـ آگاهانه و یا نا آگاهانه ـ نظرات اخلاقی خود را در آخرین تحلیل از مناسبات پراتیکی ئی که شالوده ی  موقعیت طبقاتی شان را تشکیل می دهد، استخراج می کنند، یعنی از مناسبات اقتصادی ئی استخراج می کنند که تحت آن مناسبات، تولید و مبادله می کنند.»

2

·       «همان طور که جامعه تاکنون در داربست تضادهای طبقاتی سیر کرده، به همان سان نیز اخلاق همواره اخلاق طبقاتی بوده است:

3

·       اخلاقی بوده که یا توجیه کننده حاکمیت و منافع طبقه حاکمه بوده و یا ـ هنگامی که طبقه ستمکش قدرتمند شده ـ ابراز انزجار نسبت به این حاکمیت را و نمایندگی از منافع آتی ستمکشان را به عهده گرفته است.

4
·       در اینکه روی هم رفته هم اخلاق و هم کلیه بخش های دیگر معرفت بشری پیشرفت کرده اند، نمی توان تردید داشت.»
·       (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 87)

5

·       بر شالوه آنتاگونیستی جامعه هرگز نمی تواند اخلاق یکسان، واحد و معتبر برای همه انسان ها نشو و نما یابد.

6

 کارل مارکس (1818 ـ 1883)
فریدریش انگلس (1820 ـ 1894)

·       از این رو مارکسیسم ـ لنینیسم نظریه فلاسفه و تئولوگ های ایدئالیست را در رابطه با دعاوی زیر غیرعلمی و وسیله ای برای تحمیق توده های مردم تلقی می کند و قاطعانه رد می کند:

الف
·       قانون اخلاقی «ابدی» را

ب
·       قانون اخلاقی معتبر برای عموم مردم را

ت
·       ارزش های اخلاقی «ابدی» با منشاء الهی را

پ

·       ارزش های اخلاقی ناشی از «عالم ارزش های خودبا (برای خود باشنده)» را

7

 ولادیمیر ایلیچ لنین (1870 ـ  1924)

·       به قول لنین، «ما هرنوعی از این اخلاقمندی را که از مفهوم ماورای طبیعی و بی طبقه استخراج می شوند، رد می کنیم.

8

·       ما می گوییم که این عوامفریبی ئی است، مکر و حیله ای است که به قصد انجماد فکری کارگران و دهقانان و برای دفاع از منافع زمینداران و سرمایه داران اختراع شده است.»
·       (کلیات لنین، جلد 31، ص 281) 

9

·       ستون اصلی جامعه سرمایه داری و اخلاق حاکم عبارت است از استثمار انسان بوسیله انسان که بر مالکیت خصوصی سرمایه داری بر وسایل تولید استوار شده است.

10

·       براساس اصول اخلاق بورژوائی، انتقال مالکیت خصوصی سرمایه داری بدست خلق زحمتکش و از بین بردن استثمار انسان بوسیله انسان غیر اخلاقی است.

11

·       از نقطه نظر طبقه کارگر ـ اما برعکس ـ استثمار انسان بوسیله انسان ضد اخلاقی ترین پدیده ممکنه است.

12

·       برای اینکه استثمار انسان بوسیله انسان های به حک حرمت از انسان مولد کلیه نعمات مادی و به ذلت، خفت، خواری و بی خانمانی انها منجر می شود.

13

·       طبقه کارگر که در راه رهائی خود و کلیه زحمتکشان مبارزه می کند، در قبال اخلاق بورژوائی رایج در جامعه سرمایه داری، اخلاق پرولتری خود را بوجود می آورد و پس از پیروزی انقلاب سوسیالیستی آن را شالوده اخلاق سوسیالیستی قرار می دهد.

14

·       این امر حاکی از مرحله کیفیتا نوینی در توسعه اخلاق است.

ادامه دارد.

۱ نظر: