۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

دهخدا در دهکرد

مجید نفیسی 
(۱٣ ژانویه ۲۰۰۷ )
سرچشمه
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com


علامه علی‌اکبر دهخدا  
(۱۲۵۷ ـ  ۱۳۳۴)
ادیب، لغت ‌شناس، سیاستمدار ، شاعر و مؤلف «لغت‌ نامه دهخدا» 

علی اکبر دهخدا نویسنده ی «چرند و پرند» و همرزم جهانگیرخان ـ مدیر روزنامه ی «صوراسرافیل» در انقلاب مشروطیت ـ  در آغاز جنگ اول جهانی، زمستانی را در دهکرد (شهرکرد امروزی) گذراند، و در همانجا اندیشه ی پی افکندن «لغت نامه ی دهخدا» جانش را فرا گرفت. 

 جهانگیرخان صور اسرافیل
دهخدا شعری دارد به یاد صوراسرافیل با مصرع زیر:
«یاد آر، ز شمع مرده یاد آر!»

·       در دهکرد، هنوز برف می‌ بارد
·       اما هیچکس از پنجره به بیرون نمی‌ نگرد
·       کوچ نشینان به گرمسیر بازگشته‌ اند
·       جویبارها همه یخ زده ‌اند
·       برف، رد پاها را پوشانده است.
        
·       می‌روم تا شمع را برافروزم
·       پیش از آنکه تاریکی چون دشنه‌ ای فرود آید
·        
·       آن زمان که در باغشاه راه هوا را بر تو بستند
·       موی سرم سفید شد، سفید، سفید
·        
·       آیا باید دوباره به خیابان بازگردم؟
·       توپ‌ های لیاخوف دیری ا‌ست که از صدا افتاده‌اند
·       اما شیپورهای جنگ از دور شنیده می ‌شوند. 

·       می‌توان در تنگستان، کنار دلیران جنگید
·       می‌توان در گیلان با کوچک‌ خان به جنگل رفت
·       می‌ توان در تهران در «صوراسرافیل» از نو دمید
       
·       با این همه، باید کنار این آتشدان بمانم
·       و یاد شمع مرده را نگه دارم
·        
·       همه ی آنچه می‌ خواهم کتابی است
·       یا بهتر بگویم، فرهنگ واژگانی
       
·       آن را چون بستر گسترده‌ ی خاک می‌ گشایم
·       و بر برگ های خوشبوی آن
·       چون آهویی سبکبار، از واژه ‌ای به واژه ‌ای می‌ گریزم
·        
·       واژه‌ها مرا به دنبال خود می ‌کشند
·       و من از واژگان مجاور به دور و دورتر راه می‌ جویم
·        
·       این همه ی چیزی ا‌ست که بدان نیازمندم
·       جهان، همه از آن من است
·       و جهانگیر در کنار من است
·        
·       و آنگاه که خسته می ‌شویم
·       کتاب را می ‌بندیم
·       و بر شانه ی بزرگ آن به خواب می‌رویم.
 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر