سیاوش کسرائی (1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
شین میم شین
بر سرزمین سوختگی
در کوچه همچنان
جنگ عبور از زره واقعیت است
و عاشقان تیزتک ترس ناشناس
بنهاده کوله بار تن، جست می زنند
پرواز می کنند.
· معنی تحت اللفظی:
· در کوچه و برزن جنگ برای عبور از زره واقعیت
کماکان جریان دارد و عاپقان تند رو بی باک کوبه بار تن بر زمین می نهند و پرواز می
کنند.
· سیاوش در این بند شعر، از وضع پارادوکسی و ضد و
نقیض جامعه خویش سخن می گوید:
1
· ضمن سرخوردگی مبارزان دیروز و رسیدن شان به
«فلسفه ای تازه»، در کوچه همچنان مردم از پیر و جوان در تلاش گذر از زره دشوار
واقعیت بی رحم کاپیتالیستی اند و درست در همین اثنا، گروهی از جوانان به اصطلاح
«عاشق تیزتک ترس ناشناس» از «کوله بار تن»
صرفنظر می کنند، عارفانه جست روحانی می زنند و پرواز می کنند:
2
· جوانان برخاسته از اشرافیت فئودالی، روحانی و
تجاری «جنگ» «مسلحانه» کذائی را عارفانه ـ بطرزی ایراسیوالیستی از جنس عرفان
دیرآشنا ـ «هم استراتژی ـ هم تاکتیک» جار
می زنند و ـ عارفانه تر ـ دیالک تیک بقا و فنا را از هم می گسلند، بقا را بطرزی
مکانیکی ـ متافیزیکی دور می اندازند و فنا را با کبکبه و دبدبه بر تخت می نشانند
تا یاوه «رد تئوری بقا» را در کوچه و برزن فریاد کنند.
3
· در سحرگاه روزی از روزها، روزنامه ها از حادثه
سیاهکل گزارش می دهند و روح کرخت جامعه گرفتار در سرگیجه انقلاب بورژوائی سفید از
بالا به خود می آید.
4
· در تن لخت و کرخت فئودالیسم و روحانیت زخمخورده و
خرده بورژوازی به خاک سیاه نشسته، روح تازه ای دمیده می شود.
5
· دهقانان و کارگران اما به دیده دیگری به انقلاب
سفید می نگرند و بطور غریزی به دیده سوء ظن به جوانان ماجراجوی ترس ناشناس.
6
·
تبلیغ حقانیت «جنگ چریکی» کذائی میان توده های
زحمتکش بی ثمر می ماند.
7
· توده های کارگر و دهقان احتمالا با دیدن و شنیدن
صفات و سجایای «عاشقان تیزتک ترس ناشناس» و هواداران سینه چاک آنان ـ بطور تجربی ـ غریزی
ـ به یاد صفات و سجایای دشمنان دیروز خویش می افتند:
· به یاد ماجراجوئی بی پروای خان زاده ها، به یاد
نیهلیسم اشراف فئودالی ـ روحانی.
8
· طبقاتی که «عاشقان
تیزتک ترس ناشناس» سودای رهائی شان را
ـ حداقل در حرف و با هارت و پورت اشرافی ـ
به سر دارند، برای جماعت عاشق بی ترس، تره هم خرد نمی کنند.
9
· درد و اندوه و آه و افسوس سیاوش در این حکم، از
همین رو ست.
10
· سیاوش تیزبین تر از آن است که برداشت روشنی از
اوضاع عینی ـ واقعی جامعه نداشته باشد.
11
· ولی انگار، خود سیاوش نیز از اوضاع و احوال جامعه
سر در نمی آورد.
12
· زخمی که حزب سیاوش از دربار و امپریالیسم خورده،
زخمی عمیق، کاری، درمان ناپذیر و همچنان خونچکان است.
13
· زخمی عمیقا عاطفی است که شعور رهجو و رهگشا را از
کار می اندازد و مشت بر پوزه تحلیل اوبژکتیف و علمی می زند.
14
· دربار و امپریالیسم نه حزب سیاسی ساده و عادی،
بلکه گردانی از پهلوانان توده را بی رحمانه لت و پار کرده است که بی کم و کاست
رستم و اسفندیار و بابک و امثالهم را به خاطر خسته بازماندگان ستمکش خطور می دهند.
15
· جراحت عاطفی را به هیچ مرهمی نمی توان چاره کرد.
16
· حتی کسانی که به بهانه «سقف ننگ و میز نو» به
«تخدیر نجابت قلب» خویش می پردازند، «سلاح از دوش برمی گیرند و تسلیم دشمن می
کنند» و «به فلسفه ای تازه می رسند»، زخم عمیق عاطفی شان هر لحظه می تواند دهن باز
کند و به تعویض بی برگشت جبهه منجر شود.
· تحلیل واره سیاوش احتمالا از چنین سرچشمه خونینی
آب می خورد:
آری
این شبروان ستاره روزند
که مرگ های شان
در این ظلام، روزنی به رهایی است
و خون پاک شان
در این کنام، کحل بصرهای کورزا است
· معنی تحت اللفظی:
· این شبروان ستاره روز اند که مرگ شان در این ظلمت
روزنی به سوی رهائی باز می کند و خون پاک شان در این سرزمین سرمه چشم کورزا ست.
1
· این تحلیل واره سیاوش از فدائیان «خلق» است.
2
· سیاوش آنها را ستاره روز تلقی می کند و مرگ شان
را روزنی به رهائی می پندارد.
3
· جنبش مسلحانه در کلیه فرم های آن، فقط اگر با فرم
های دیگر مبارزه دمساز شود و زیر فرماندهی حزبی پرولتری انجام یابد، می تواند آن
باشد که سیاوش می خواهد.
· نه کمتر و نه بیشتر!
4
· فرم صرف مبارزه و هر چیز دیگر تعیین کننده هیچ
چیز نیست.
· فرم تنها و تنها در دیالک تیک فرم و محتوا حرفی
برای گفتن دارد.
4
· کسانی که فرم را به نحوی از انحا مطلق می کنند و
به عرش اعلی اعتلا می دهند، اگر پخمه نباشند، عوامفریب اند.
5
· همان کسانی که دیروز ـ بی اعتنا به ماهیت و محتوا
ـ فرم خشونت را عمده، مطلق و همه کاره جا می زدند، امروز با برگشتی 180 درجه ای
باز هم بی اعتنا به ماهیت و محتوا، فرم مسالمت را عمده و مطلق می کنند و تا حد
روند و روالی در خور ستایش ایدئالیزه می کنند، یعنی به عرش اعلی می برند.
· چنین کسانی تجسم عریان کودنی نظری، عوامفریبی و
اوپورتونیسم اند.
ادامه دارد
ویرایش:
پاسخحذفدر کوچه و برزن جنگ برای عبور از زره واقعیت کماکان جریان دارد و عاشقان تند رو بی باک کوله بار تن بر زمین می نهند و پرواز می کنند.
با پوزش