سعدی
شیرازی
( ۵۶۸ -
۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت سوم
(گلستان با ب اول، ص 18 ـ 21)
شین میم شین
گوسفند نظیف است
و فیل کثیف
·
سعدی در این حکم، دیالک تیک کمیت
و کیفیت را به شکل دیالک تیک کوچکی و نظافت و
دیالک تیک بزرگی و کثافت بسط می دهد و بدرستی نقش تعیین کننده را از آن
کیفیت می داند، یعنی کوچک نظیف را بر بزرگ کثیف ترجیح می دهد.
·
یکی از عیوب بیشمار در شیوه استدلال شیخ شیراز همین است:
1
·
او نخست حکم خود را فرمولبندی می کند و بعد برای اثبات آن
آسمان و ریسمان را به هم می بافد.
·
این شیوه استدلالی بسیار معیوب، در جامعه سعدی، همچنان و
هنوز رواج دارد.
·
نظافت و کثافت را سعدی به غلط، به مثابه خصائل بنیادی و
مادرزادی تلقی می کند.
·
سعدی نمی تواند تبدیل کثیف به نظیف را از طریق شستن نداند.
·
ولی اوپورتونیسم به او اجازه ژرف اندیشی و تصحیح نظر نمی
دهد.
2
·
سعدی را می توان نماینده اینسرومنتالیسم (ابزارگرائی) و
پراگماتیسم در قرون وسطی محسوب داشت:
·
چون سعدی هر چیز طبیعی و اجتماعی را برای اثبات نظرات درست
و نادرست خود مورد بهره برداری دلبخواه قرار می دهد.
·
او باید حکم مورد نظر خود را به هر وسیله ممکن و به هر قیمت
اثبات کند و اثبات می کند.
3
نه هرچه به قامت
مهتر، به قیمت بهتر
·
در صحت این حکم انتزاعی تردیدی نیست.
·
اما اگر سعدی واقعا قامت مهتر را فقط به طور مشروط ارج می
نهد، چرا باید غزلیاتش عرصه یکه تازی بلامنازع مفاهیم «سرو»، «قد»، «قامت» و غیره باشد؟
سعدی
(خلیل خطیب رهبر: دیوان غزلیات سعدی ص 41.)
به سرو گفت کسی:
«میوه ای نمی آری!»
جواب داد، که آزادگان تهیدست اند.
·
معنی تحت اللفظی:
·
کسی از سرو علت میوه نداشتنش را می پرسد و سرو جواب می دهد
که آزادگان تهیدست هستند.
·
·
سرو در این بیت سعدی، به دلیل «قامت مهترش» اشرف درختان
تلقی می شود، آن سان که حتی میوه تولید نکردنش توجیه می شود.
·
محتوای این حکایت موجز سعدی، فرمان اخلاقی بدی نیست.
·
اعضای جامعه باید به فکر همدیگر باشند و چه بسا برای حمایت
از اعضای درمانده و ناتوان جامعه، مثلا کودکان، پیران، بیماران و معلولین و غیره از
تشکیل سفره های رنگین رفسنجانی ـ مطهری پرهیز کنند.
1
·
ولی این جور احکام تعمیم پذیر نیستند.
·
چون هر انگلی می تواند بکمک این جور پندیات، انگلیت خود را
توجیه کند و بدتر از آن، خود را آزاده جا بزند.
2
·
ضمنا ببرکت این جور پندیات هر مولد زحمتکشی که با خون دل
ثروتی می اندوزد، می تواند مورد سرزنش و تحقیر قرار گیرد و آزادگی اش زیر علامت
سؤال رود.
3
·
سعدی بی تردید از همه این حقایق با خبر است.
·
درد او این است که باید از سجایای اخلاقی فئودالی و برده داری
دفاع کند.
·
در اتیک (اخلاق) برده داری و فئودالی کار، کردوکار خر است.
·
این اما هنوز تمامت درد بی درمان فئودالیسم واپسین نیست.
4
·
درد مهمتر فئودالیسم این است که در بطنش طبقه اجتماعی نوینی
در حال نشو و نما ست، که نه تنها از طریق تولید و توزیع و تجارت، ثروت کلانی بدست
می آورد، بلکه نظام فئودالی را به مثابه سد سدیدی در برابر توسعه نیروهای مولده، یعنی
در برابر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی تهدید می کند.
5
·
این هم هنوز تمامت درد نیست.
·
با ارسال تعدادی غلام چماق بدست دربار می توان در طرفة
العینی دار و ندار تاجر و صنعتگر و پیشه ور و غیره را مصادره کرد و اگر رودار بود،
زن و بچه اش را حتی به بردگی کشید.
·
بلائی که بر سر برادر خود سعدی آورده بودند.
6
·
درد دیگر سعدی و بویژه حافظ این است که روشنفکریت جامعه دو
شقه شده و بخش محبوب آن دیگر در پی تحکیم ایدئولوژیکی فئودالیسم و روحانیت و دین و
غیره نیست و در زیر علم های ایدئولوژیکی (فرقه ای، مذهبی) مختلف ستون های تئوریکی
ـ تئولوژیکی فئودالیسم را از درون می جوند و پوک می سازند.
·
به این دلایل است که باید سرو تهیدست باشد تا براحتی بتوان
هر نفسکش بالقوه و بالفعلی را سلب مالکیت و ثروت کرد تا فئودالیسم به خودسری های
پیشرفت ستیز خود ادامه دهد و نفس تازه کند.
سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 2.)
از آن قطره لولوی لالا کند
وز این، صورتی سرو بالا کند.
·
کسی که برای قامت مهتر تره خرد نمی کرد، اکنون در مدح خدای
کذائی، از قامت سروگونه معیار زیبائی می سازد و ضمنا آن را نتیجه مشیت الهی جا می
زند.
·
وقتی از تناقضات دست و پاگیر در فلسفه اجتماعی سعدی سخن می
رود، منظور همین است.
·
پیرو جهان بینی سعدی، در صورت پیگیری و تبعیت از پندیات او،
هرگز نمی تواند سمتگیری کند.
·
به ساز ناهنجار شیخ شیراز بدشواری می توان رقصید.
سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 50)
نه باغ ماند و نه بستان، که سرو قامت تو
برست و ولوله در باغ و بوستان انداخت.
·
معنی تحت اللفظی:
·
سرو قامت تو چنان ولوله ای در باغ و بوستان انداخت که نه از
سرو نشانی ماند و نه از بوستانی.
·
سراینده این بیت، همان کسی است که می
گوید:
نه هرچه به قامت
مهتر، به قیمت بهتر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر