پروفسور دکتر گونتر کروبر
پروفسور دکتر هلموت میلکه
برگردان شین میم شین
·
تصورات
مذهبی ـ بخصوص ـ بر توسعه علوم طبیعی تأثیر متقابل منفی گذاشته اند.
1
·
بدون هر
ابائی می توان گفت که کلیه نقاط گرهی در توسعه علوم طبیعی (مثلا جهانتصویر
کوپرنیکی و یا آموزش منشاء طبیعی انسان) و دیگر معارف بیشمار هر کدام از علوم
طبیعی تنها در مبارزه بی امان بر ضد تفکر مذهبی ـ ایدئالیستی توفیق یافته اند و بر
ضد بنیان های جهان بینانه آن در هیئت مذهب مسیحیت دلایل غیر قابل انکاری عرضه کرده
اند.
2
·
«فلسفه
بد» مورد نظر انگلس در مورد فلسفه ایدئالیستی بورژوائی معاصر نیز صدق می کند که
بطرق مختلف می کوشد ـ ضمن کرنش در مقابل نتایج علوم طبیعی ـ همواره به مسئله اساسی
فلسفه، پاسخ ایدئالیستی بدهد و بدین طریق، قبل از همه با شناخت مبتنی بر علوم
طبیعی در تضاد قرار گیرد.
3
·
تنها
ماتریالیسم دیالک تیکی است که می تواند به مسائل جهان بینانه اصلی مهم ـ اصولا ـ
پاسخ درست علمی ـ فلسفی و ضمنا دقیقا علمی بدهد.
4
·
انگلس حتی در
قرن نوزدهم دلایل کافی داشت تا بگوید:
·
«طبیعت محک
و کوره آزمایش دیالک تیک است و ما باید به
علوم طبیعی بکرات یاد آور شویم که خود هر روزه انبوهی غنی از مواد در اختیار این محک
و کوره آزمایش قرار می دهد و بدین وسیله ثابت می کند که روند و روال طبیعت نه متافیزیکی،
بلکه دیالک تیکی است.»
·
(کلیات
مارکس و انگلس، جلد 20، ص 22)
5
ولادیمیر ایلیچ
لنین (1870 ـ 1924)
·
صحت این
نظر انگلس را لنین
در کتاب خود تحت عنوان «ماتریالیسم و امپیریوکریتیسیسم» در مثال مربوط به توسعه
فیزیک در نقطه عطف قرن بطور مستدل مورد تأیید قرار داد و اکنون بوسیله نتایج جدید
علوم طبیعی از نو مورد تأیید و تصدیق قرار می گیرد.
6
·
تفاوت
علوم طبیعی با علوم اجتماعی ـ در وهله اول ـ در موضوع بررسی آنها ست.
·
مراجعه
کنید به علم، علوم اجتماعی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری و یا در مجله هفته.
7
·
تفاوت
دیگر علوم طبیعی با علوم اجتماعی در این است که هر کدام از علوم طبیعی روش ها و
متدهای بررسی خاص خود را دارد، روش ها و متدهائی که در علوم اجتماعی قابل استفاده
نیستند، مثلا میکروسکوپ، لوله آزمایش در شیمی و غیره.
8
·
اما
اشتباه بزرگی خواهد بود، اگر مثل نئوکانتیانیسم،
تفاوت علوم طبیعی با علوم اجتماعی را در این اعلام کنیم، که علوم طبیعی علوم قانونمدار اند، یعنی از متدهای نوموته تیکی و تعمیمگر استفاده می کنند، ولی علوم
اجتماعی ـ گویا ـ علوم ایدئوگرافیکی و
منفردساز اند، یعنی با حوادث یکباره و تکرار ناشونده سر و کار دارند.
·
·
مراجعه
کنید به نئوکانتیانیسم در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
·
(متد نوموته تیکی از احکام علمی به وضع قانون و به
کشف قانونمندی ها نایل می آید.
·
علوم ایدیوگرافیکی به
توصیف چیزهای مفرد و یکباره می پردازند. مترجم)
9
·
بر خلاف
ادعای نئوکانتیانیسم، علوم اجتماعی هم دست به
تعمیم فاکت های مربوطه می زنند و به کشف قانونمندی های عام مربوط به عرصه خویش
نایل می آیند.
10
·
بهترین
مثال در این زمینه عبارت است از جامعه شناسی مارکسیستی
ـ لنینیستی که عمدتا با مفاهیم عام کار می کند و به کشف قوانین عام توسعه جامعه
بشری، قوانین عام گذار از یک فرماسیون اجتماعی به فرماسیون اجتماعی عالی تر و همچنین قوانین توسعه خاص جامعه سوسیالیستی
نایل آمده، نایل می آید و نایل خواهد آمد.
11
·
روش های
خاص علوم طبیعی نیز ـ چه بسا ـ در علوم اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرند.
·
از آن
جمله اند:
الف
·
ریاضی واره سازی
·
(ریاضی
واره سازی به استفاده از متدهای ریاضی در بررسی های علمی اطلاق می شود. مترجم)
ب
·
تشکیل
تئوری های استقرائی
ت
·
آزمون و
آزمایش و مشاهده که در علوم اجتماعی رواج وسیع دارند.
پ
·
و
سرانجام علیرغم همه تفاوت ها که میان علوم
طبیعی و علوم اجتماعی هست، قوانین اصلی متدئولوژی ماتریالیستی ـ دیالک تیکی در
مورد هر دو به یکسان مصداق دارند و بنیان فلسفی ـ جهان بینانه مشترک هر دو را
تشکیل می دهند.
12
·
در روند
ساختمان فراگیر و همه جانبه سوسیالیسم و کمونیسم، علوم طبیعی و علوم اجتماعی به میزان
روز افزونی، از سوئی بمثابه نیروی مولده و از سوی دیگر بمثابه بنیان علمی برای
هدایت و اداره جامعه به وحدت می رسند.
·
مراجعه
کنید به علوم طبیعی ریاضی در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر