۱۳۹۲ فروردین ۲۵, یکشنبه

سیری در جهان بینی عمر خیام (27)

  عمر خیام
(427 ـ 510) (1048 ـ 1131)
تحلیلی از شین میم شین 
تحلیل  رباعی سی و هشتم    
عمری است مرا تیره و کاری است نه راست  
محنت همه افزوده و راحت کم و کاست 
شکر ایزد را که آنچه اسباب بلا ست
ما را ز کس دگر نمی باید خواست


·        معنی تحت اللفظی:
·        زندگانی من تیره و تار است و کارهای من نا راست است.

·        رنج رو به افزایش بوده است و راحت رو به کاهش.

·        خدا را شکر که همه ساز و برگ بلا را ارزانی مان داشته و از منت این و آن بی نیازمان ساخته است.

·        این رباعی خیام هم طنزآمیز است و هم با جهان بینی ماتریالیستی او در تناقض قرار دارد:

 


1 

عمری است مرا تیره و کاری است نه راست 

محنت همه افزوده و راحت کم و کاست


·        خیام در این بیت، اولا دیالک تیک لحظه و روند را به شکل دیالک تیک دم و عمر بسط و تعمیم می دهد.
·        کسی که کاری جز تبلیغ غنیمت دانی دم نداشته، عمری تیره و تار و تباه داشته است.
·        عمر از جمع دم تشکیل می یابد، به همان سان که کل از جمع جزء.
·        خیامی که دم را حسابی غنیمت دانسته و حد اکثر استفاده از آن را به عمل آورده، به نتیجه مطلوب نرسیده است.
·        داشتن عمری تیره و تار و تباه دلالت بر شکست استراتژیکی ـ تئوریکی خیام دارد.

2

·        ما زیر رگبار توهین و تحقیر این و آن گفتیم که در دیالک تیک جزء و کل و یا لحظه و روند و یا دم و عمر نقش تعیین کننده همیشه و همه جا بدون کمترین استثناء، از آن کل (روند، عمر) است و با غنیمت دانی دم فقط می توان در حال حاضر مداوم در جا زد، ولی نمی توان گامی به جلو برداشت.

·        بی اعتنائی به دیالک تیک عینی هستی فقط فاجعه به بار می آورد و نه رهائی.
·        اکنون خود شاعر در عمل، در پراتیک به همان نتیجه می رسد که ما در نظر، در تئوری رسیده بودیم.

3 

عمری است مرا تیره و کاری است نه راست

·        خیام ثانیا دیالک تیک پراتیک و تئوری را به شکل دیالک تیک کار و اندیشه بسط و تعمیم می دهد  و پراتیک (کار) مادام العمر خود را ناراست ارزیابی می کند.

·        منظور او از مفهوم «کار ناراست» احتمالا  عدم موفقیت عملی است.
·        دلیل عدم موفقیت عملی ـ قبل از همه ـ   در اختیار نداشتن تئوری درست است:
·        دیالک تیک پراتیک و تئوری

·        دیالک تیک عمل و اندیشه
·         
·        بدون تئوری درست نمی توان به پراتیک درست دست زد.
·        بدون اندیشه درست نمی توان درست عمل کرد.

·        دلیل ناراست بودن کردوکار خیام ها، نادرستی تئوری آنها ست.
·        دلیل شکست عملی خیام ها جهان بینی و اسلوب فکری نادرست آنها ست.

4
محنت ـ همه ـ افزوده و راحت کم و کاست

·        خیام در این مصراع رباعی، دیالک تیک لذت و ریاضت را به شکل دیالک تیک راحت و محنت بسط و تعمیم می دهد  و از افزایش دم افزون ریاضت (محنت)  و کاهش لذت (راحت)  در سراسر زندگی خود پرده برمی دارد.

5

·        طنز زندگانی خیام ها هم همیشه و همه جا همین است:
·        خلاصه کردن زندگی در خوشگذرانی (میخواری، عیاشی، دم غنیمت دانی) و رسیدن به پوچی و در صورت داشتن صداقت و پیگیری، اقدام به خودکشی.
·        اگر منظور خیام در این سه مصراع واقعا همین باشد، این به معنی اعتراف صریح به ورشکستگی تئوری اجتماعی خود و دیگر نمایندگان طبقات اجتماعی واپسین است.

6
شکر ایزد را که آنچه اسباب بلا ست
ما را ز کس دگر نمی باید خواست

·        طنز خیام در همین بیت گنجانده شده است:
·        همه این بلاها را خود خدا ارزانی خیام ها کرده و آنها را از منت این و آن بی نیاز ساخته است.

·        خیام از این بابت باید سپاسگزار خدا باشد.

7
 آگوستین (354 ـ 430) 
اهل الجزایر
از فقهای مهم مسیحیت
فیلسوف دوره گذار از آنتیک به قرون وسطی
مؤلف آثار تئولوژیکی بیشمار
پدر علم تئولوژیکی و فلسفی مسیحیت
تحت تأثیر افلاطون واقعیت را سه شقه کرده است:
جهان عالی ترین وجود که فقط برای روح قابل دسترسی است.
جهان شونده که برای حواس قابل دسترسی است.

او ایمان مسیحی را بمثابه بنیان شناخت تلقی می کرد.

·        توجیه الهی شر در جامعه و جهان (تئودیزی) یکی از اختراعات آگوستین و توماس فون اکوین در قرون وسطی اروپا و در تعالیم مسیحیت بوده است:
·        در قاموس حضرات، باعث و بانی شر در جهان شخص شخیص خدا تلقی می شد تا در همچنان بر همان لولا بچرخد و کسی در صدد پایان دادن به ذلت اجتماعی برنیاید.

·        تئودیزی هیمشه دست در دست با تئولوژی (فقه) رفته است.

 توماس فون اکوین (1225 ـ 1274) 
ایتالیائی الاصل و یکی از متنفذترین فلاسفه و تئولوگ های تاریخ
از مهمترین فقهای کلیسای کاتولیک و از نمایندگان اصلی فلسفه در قرون وسطی متعالی (اسکولاستیک)
میراث معنوی خارق العاده او هنوز هم در نئوتومیسم و نئواسکولاستیک مؤثر است. 
کلیسای کاتولیک روم او را جزو قدیسان تلقی می کند.

·        در قاموس کاتولیسیسم، همه جلادان تاریخ از چنگیز تا هیتلر و موسولینی و برلسکونی و سازکوزی و بوش و پینوچه و غیره واسطه های الهی برای تداوم شر بوده اند و بی دلیل نیست که کلیسای کاتولیک به همکاری با هیتلرها، موسولینی ها و پینوچه ها و بوش ها و ریگان ها می پردازند.

8

·        خیام هم در این مصراع، ایدئولوژی طبقه حاکمه را نمایندگی می کند و اسباب بلایا را از خدا می داند و شکرگزاری به او را توصیه می کند.

·        البته می توان در صورت داشتن حسن نیت به خیام، گفت که منظور او انتقاد از تبلیغات تئولویکی در زمینه مصلحت الهی بودن شر است.
·        حتی می توان گفت که خیام قصد اشاعه آته ئیسم داشته است و تخم طغیان بر ضد خدا را با این رباعی در مزرع دل ها افشانده است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر