۱۳۹۲ اردیبهشت ۳, سه‌شنبه

ارزشداوری (1)

پروفسور دکتر ولفگانگ ایشهورن
برگردان شین میم شین

·        مفهوم «ارزشداوری» اغلب برای مشخص کردن عباراتی از قبیل «ایکس خوب است» بکار می رود و منظور از ایکس، حادثه ای، چیزی، شخصی، عملی و یا شیوه عملی و غیره می تواند باشد.

1

·        بطور کلی می توان گفت که «ارزشداوری» نه به تبیین زبانی چیزی، بلکه فقط به معنی ایده ای آن چیز نسبت داده می شود.

2

·        ارزشداوری آنجا مسئله ساز می شود که انسان وارد رابطه ای آگاهانه، فعال، تحول بخش و لذا ارزشگذار با محیط زیست خود و بویژه با محیط زیست اجتماعی خود می شود.

3

·        مسئله سازی ارزشداوری بویژه در به اصطلاح داوری اخلاقی و یا ارزشگذاری اخلاقی، حالت بغرنجی به خود می گیرد.

4

·        ارزشداوری ـ قبل از همه ـ در تاریخ فلسفه بورژوائی و در تئوری اجتماعی بورژوائی در دهه های اخیر نقش بزرگی بازی کرده است.

5

·        ارزشداوری بویژه در عرصه های زیر رشد کرده است:

الف

·        در علمتئوری بورژوائی ـ قبل از همه ـ در فرم «مشاجره بر سر ارزشداوری» که دهه های متمادی در تئوری اجتماعی بورژوائی شعله ور بود.

ب
·        در آموزش ایدئولوژی بورژوائی

ت

·        در اتیک (علم اخلاق) بورژوازی و قبل از همه، در عرصه متا اتیک، آنجا که داوری های اخلاقی مبدأ تعیین کننده ای برای تئوری های اتیکی (اخلاقی) مختلف تشکیل می دهند.

6

·        ارزشداوری اما ـ بویژه بلحاظ اتیکی ـ برای فلسفه تاکنونی ناشناخته نبوده است.

7

·        ارزشداوری در فلسفه ارسطو، جان لاک، هیوم، کانت، هگل  ـ به عنوان مثال ـ نیز نقش بازی کرده است.

8

·        اصطلاح «ارزشداوری» اصطلاحی چند پهلو (چند معنی مند)، مبهم و مه آلود است.

9

·        اصطلاح «ارزشداوری» جنبه های مختلف روابط و تبادل نظر میانانسانی را با هم قاطی می کند.

10

·        به عنوان مثال، از ارزشداوری اخلاقی آنجا استفاده می شود که ایکس همواره بلحاظ شیوه رفتار، انسانی و «خوب» به معنی اخلاقی اش مطرح می شود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر