۱۳۹۲ فروردین ۲۳, جمعه

فلسفه (1)


 
پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر ماتهویس کلاین 
برگردان شین میم شین
  
·        فلسفه فرمی از شعور اجتماعی است.

1

·        فلسفه ـ بطور کلی ـ در مغایرت با مذهب و اسطوره، به هر نگرش تئوریکی مستدل در باره کل جهان و مقام انسان در جهان اطلاق می شود.

2

·        فلسفه در فرم علمی مستدل مارکسیستی ـ لنینیستی اش، بمثابه ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی، عبارت است از علم عام ترین قوانین حرکت و ساختار طبیعت، جامعه و تفکر (شناخت) و علم مقام انسان در جهان.

فلسفه در یونان باستان

 هرودوت (484 ـ 424 ق. م.)
مورخ یونانی زبان
هرودوت سفرهای متعدد در ممالک مشرق زمین کرده و تحقیقات خود را راجع به احوال و تاریخ این کشورها نوشته‌ است.

·        «فلسفه» یک واژه یونانی است که بوسیله هراکلیت و هرودوت بنیانگذاری شده و به معنی عشق به حکمت و دانش است.
1
افلاطون (447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان و از شاگردان سقراط

·        افلاطون و ارسطو اولین کسانی بوده اند که واژه «فلسفه» را بطور خاص، مرزبندی شده و از تأمل گذشته مورد استفاده قرار می دهند.

2

 ارسطو (384 ـ 332 ق. م.)
ارسطو از مهمترین و متنفذترین فلاسفه تاریخ است.
او اصول بیشماری را هم بنیاد نهاده و هم تحت تأثیر جدی قرار داده است.
از آن جمله اند :
تئوری علوم
منطق
بیولوژی
فیزیک
اتیک
تئوری شعر
تئوری دولت 
ارسطو دانش زمان خود را به شرح زیر طبقه بندی کرده است :
ارگانون (که بعد از مرگ او به آثار او اضافه می شود.)
علوم تئوریکی (نظری)
علوم پراتیکی (عملی)
علوم پوئه تیکی (شعری)
علوم تئوریکی به اجزای زیر طبقه بندی می شوند :
فلسفه اولین (متافیزیک)
علوم طبیعی
علوم ریاضی (مته متیک)
فلسفه اولین به اجزای زیر طبقه بندی می شود :
تئوری جوهر
تئوری اصول
تئولوژی

·        فلسفه بنظر آنان، عبارت است از اشتغال تئوریکی (گمانورزانه)  که عمدتا اصول نهائی چیزها را در نظر دارد.

3

·        بعدها استوئیست ها و اپیکوریست ها برای فلسفه ـ علاوه بر وظایف نظری ـ معنی عملی نیز قائل می شوند.

·        مراجعه کنید به استوئیسم، اپیکوریسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4

·        فلسفه در مکاتب استوئیستی و اپیکوریستی به حکمت حیات، به دانش راهنمای درست زندگی مبدل می شود.

5

 اپیکور (341 ـ 271 ق. م)
از فلاسفه یونان باستان
مؤسس مکتب اپیکوریسم

·        اثبات این نظریه از سوی اپیکور فرم ضد مذهبی (آته ئیستی) به خود می گیرد:
·        بنظر او، انسان ببرکت دانش فلسفی می تواند خود را از ترس خدایان و مرگ آزاد سازد.

·        مراجعه کنید به آته ئیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

فلسفه در قرون وسطی

·        در قرون وسطی ـ تحت سلطه مذهب مسیحیت ـ فلسفه و تئولوژی (فقه) یکسان قلمداد می شوند.
·        نظریه پردازان مسیحیت نخست در پاتریستیک (فقه مسیحیت) موضع شدیدا ضد فلسفی اتخاذ می کنند، ولی بعدها اسکولاستیک و تومیسم با حفظ سلطه تئولوژی به مصالحه میان فلسفه (میراث فلسفی) و تئولوژی مبادرت می ورزند.  

فلسفه در عصر جدید

·        ایدئولوگ های بورژوازی نوخاسته در مبارزه بر ضد ایدئولوژی فئودالی ـ روحانی قرون وسطی با مراجعه به میراث فلسفی آنتیک (جهان باستان کلاسیک) دو باره برای فلسفه نقش مستقلی قائل می شوند.

1

·        مجموعه فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان از بیکن و دکارت تا هگل و فویرباخ به نحوی از انحاء به توضیح این نظریه افلاطون و ارسطو اختصاص دارد که فلسفه با عامیت، ماهیت و قانونمندی چیزها سر و کار دارد.

2

·        فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان ضمنا نظر تدوین شده از سوی استوئیست ها و اپیکوریست ها در باره اهمیت عملی فلسفه را می پذیرند و ـ چه در فرم امتحان عملی شناخت فلسفی در تحقیقات علوم منفرد و بویژه علوم طبیعی و چه در فرم به محک زدن دانش فلسفی در کوره پراتیک اجتماعی ـ  به خدمت می گیرند.

3

·        بویژه فلسفه ماتریالیستی عصر جدید بورژوائی به محک زدن اجتماعی ـ عملی فلسفه را به یکی از وظایف اصلی خود مبدل می سازد. 

·        مراجعه کنید به ماتریالیسم، روشنگری در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4

·        فلسفه کلاسیک بورژوائی بنا بر اهمیت عملی پیش بینی شده برای فلسفه، می خواست در عین حال جهان بینی هم باشد و در فرم ترقی طلبانه خویش در مقابل مذهب قد بر افرازد.

فلسفه بورژوازی واپسین

·        اما فلسفه بورژوائی واپسین و فلسفه بورژوائی معاصر از این سنت تعیین وظیفه ترقی طلبانه برای فلسفه وداع گفته اند و نسبت به میراث فلسفی مترقی، برخوردی مخرب در پیش گرفته اند.

·        فلسفه بورژوائی واپسین و فلسفه بورژوائی معاصر مسائل جهان بینانه را از حوزه مسئولیت فلسفه خارج ساخته اند و یا به مذهب واگذار کرده اند و خود را در اکثر موارد با مذهب دمساز نموده اند.

·        مراجعه کنید به نئوکانتیانیسم، پوزیتیویسم، فلسفه حیات، فنومنولوژی، اگزیستانسیالیسم، اونتولوژی، نئوتومیسم در تارنمای دایة المعارف روشنگری

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر