۱۳۹۲ اردیبهشت ۹, دوشنبه

سیری در جهان بینی خواجه شیراز (19)

خواجه شمس الدین محمد بن بهاء الدّین حافظ شیرازی
(724 ـ 792)
تحلیلی از شین میم شین

گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود

رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنر است
حیوانی که ننوشد می و انسان نشود

گوهر پاک بباید که شود قابل فیض
ور نه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود

اسم اعظم بکند کار خود، ای دل خوش باش
که به تلبیس و حیل دیو مسلمان نشود

عشق می ‌ورزم و امید که این فن شریف
چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود

دوش می ‌گفت که فردا بدهم کام دلت
سببی ساز، خدایا که پشیمان نشود

حسن خلقی ز خدا می‌ طلبم خوی تو را
تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود

ذره را تا نبود همت عالی، حافظ
طالب چشمه خورشید درخشان نشود
پایان
 
گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        شنیدن این سخن برای واعظ شهر آسان نیست، ولی باید گفت که او تا زمانی که ریا و سالوس می ورزد، نمی تواند مسلمان باشد.

·        حافظ در این بیت، پیش شرط مسلمان بودن را پرهیز از ریا و سالوس می داند.
·        ریا و سالوس از مقولات اساسی فلسفه اجتماعی حافظ اند.
·        ما برای درک منظور حافظ، بهتر است، که این دو مقوله را مورد بررسی قرار دهیم:

ریا

·        ریا در فرهنگ واژگان فارسی، به معنی تظاهر به نیکوکاری و پاکدامنی آمده است.

·        اکنون این سؤال پیش می آید که چرا باید کسانی به نیکوکاری و پاکدامنی تظاهر کنند؟
·        به عبارت دیگر، تظاهر به نیکوکاری و پاکدامنی به چه دلیلی صورت می گیرد؟
·        ما که سودای حدس و گمان نداریم، چگونه می توانیم به پرسش خود پاسخی بیابیم؟
·        شاید بررسی عینی این مقوله در دیوان حافظ راه حلی برای این مسئله عرضه کند.

1
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر از زهد فروشی که در او روی و ریا ست

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        میخواره ای که عاری از روی و ریا باشد، بهتر از زهد فروشی است که روی و ریا دارد.

·        حافظ در این بیت به مقایسه باده نوش با زهد فروش می پردازد.
·        و ضمنا باده نوش را بهتر از زهد فروش ارزیابی می کند.

·        اما چرا و به چه دلیل؟
·        چرا باید میخواره ای بهتر از زهد فروشی باشد؟
·        چرا باید میخواره ای که فرامین شرعی را زیر پا می نهد، بهتر از زاهدی باشد که به پارسائی تظاهر می کند؟

2

·         حافظ برای پاسخ به این پرسش، شرط دیگری را پیش می کشد:
·        باده نوش به شرطی بهتر از زهد فروش است که برخلاف او، روی و ریا نداشته باشد.
·        بدین طریق، روی و ریا به معیار تعیین کننده در دوئالیسم خیر و شر بدل می شود.
·        روی و ریا سبب می شود که باده نوشی بهتر از زهد فروشی تلقی شود. 

·        اما به چه دلیل تجربی و منطقی؟
·        چرا باید زاهد ریاکار بدتر از میخواره بی ریا باشد؟
·        به عبارت دیگر حافظ چه پدرکشتگی  با ریا دارد؟

3

·        حافظ احتمالا در سنت سعدی از قبح خارق العاده ریا پرده برمی دارد:
·        ریا درقاموس حافظ بدترین خصوصیت بنی بشر است.
·        آن سان که میخواره بی ریا بهتر از زاهد ریاکار قلمداد می شود.

·        این همان کاری است که سعدی هم به قصد تأکید مؤکد بر چیزی به خدمت می گیرد:

صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
تا توانی سیرت زیبا بیار!

·        سعدی برای تأکید مؤکد بر اهمیت و تعیین کنندگی سیرت، ضد دیالک تیکی آن را تا حد هیچ و پوچ تنزل می دهد.
·        حافظ هم برای نشان دان قبح خارق العاده ریا، میخواره بی ریا را بر زاهد ریاکار برتر می شمارد:
·        یعنی به زعم حافظ بدترین آدم (باده نوش بی ریا) از بهترین پارسای ریاکار، بهتر است.

·        ولی سؤال سابق ما کماکان بی جواب می ماند:
·        چه پدر کشتگی حافظ با ریا دارد؟
·        چرا از اینهمه صفات بد، استثنائا ریا برجسته و مطلق می شود و حتی به مقام معیار معیارها ارتقا داده می شود؟

4
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عالم سر است بدین حال گوا ست

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        ما رندان ریاکار و حریفان مکار و دو رو نیستیم.
·        عالم اسرار نیز گواه ماست.

·        حافظ در این بیت، حساب خود را به مثابه رند از رندان ریاکار، مکار و دو رو جدا می کند.
·        بدین طریق، علاوه بر زهاد، رندان نیز می توانند ریاکار و مکار و دو رو باشند.

5
روی تو مگر آینه لطف الهی است
حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        روی تو احتمالا آئینه لطف خدا ست.
·        واقعا هم چنین است.
·        چون در آن روی و ریا وجود ندارد.

·        حافظ در این بیت، روی بی ریا را آئینه لطف خدا تلقی می کند و بدین طریق، ریا مورد تقبیح مؤکد قرار می گیرد.

·        چهر بی ریا را حافظ به درجه آئینه ای ارتقا می دهد که تجلی گاه لطف خدا ست.

·        این کردوکار حافظ را می توان تقدیس مطلق بی ریائی به قصد تقبیح مطلق ریاکاری محسوب داشت.

6
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        بزرگواری کسی ستودنی است که کار خیر را بدون روی و ریا انجام می دهد.

·        حافظ در این بیت، عمل خیر را به دو دسته تقسیم بندی می کند:
·        عمل خیر مبتنی بر ریا و عمل خیر عاری از ریا

·        حافظ ضمنا شق دوم را مورد ستایش قرار می دهد.
·        او در هر صورت نسبت به ریا جبهه می گیرد.
·        اگر این ابیات در غزل های مربوطه مشخصا مورد بررسی قرار گیرند، آنگاه می توان دلایل اوبژکیف و سوبژکتیف خصومت حافظ با ریا را نیز تا حدودی کشف کرد.

7
حافظ مکن ملامت رندان که در ازل
ما را خدا ز زهد ریا بی ‌نیاز کرد

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        حافظ رندان را سرزش مکن.
·        خدا ما را در روز الست از زهد ریائی بی نیاز کرده است.

·        حافظ در این بیت، ریا را نه خصوصیتی اجتماعی و اکتسابی، بلکه صفتی تقدیری، ازلی، خدادادی، جبلی و مادر زادی جا می زند.

·        بنا بر تئوری اجتماعی حافظ، ریاکار و بی ریا به مشیت الهی پیشاپیش تعیین می شوند.

·        این همان تئوری بنیاد نیک و بد است که در قرآن نیز در حق دو پسر حوا و آدم (هابیل و قابیل) آمده است:
·        دوئالیسم ازلی و ابدی خیر و شر

·        بی بند وباری منطقی حافظ و تناقض مندی فلسفه اجتماعی او  در همین جور جاها برملا می گردد:
·        اگر ریا خصوصیتی مقدر و  خدا دادی است، دیگر به چه دلیل باید زاهد و صوفی و واعظ و شیخ و این و آن را به جرم ریاکاری بکرات به محاکمه کشید و رسوا ساخت؟

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر