همیشه در سازش با قدرت سود
و منافعی وجود دارد و در مبارزه با قدرت ضررهایی کلان و برای حفظ صداقت و شرافت
هزینه هایی گزاف.
اما چون در طول تاریخ بسیاری از مردم در مقابل
وسوسه سود سازگاری با قدرت مقاومت کرده اند و هزینه های گزاف برای صداقت پرداخته
اند، انسانیت قادر بوده است که به سطح بالاتری از حیات خود حرکت کند - آرام آرام و
دردناک با عقب نشینی های متعدد اما پیشرفتی بی خطا در طول زمان.
نوام چامسکی
نوام چامسکی
سرچشمه:
صفحه فیس بوک ناهید
·
این نظر نوام چامسکی نه تنها دقیق نیست،
بلکه حاوی چندین اشکال و ایراد نظری (تئوریکی) جدی است.
·
در این ادعای ایشان چندین
دیالک تیک نادیده گرفته شده اند که در تحولات اجتماعی نقش تعیین کننده به عهده
دارند.
·
از این رو ما به
تجزیه و تحلیل آن مبادرت می ورزیم:
نوام چامسکی
همیشه در سازش با قدرت سود
و منافعی وجود دارد و در مبارزه با قدرت ضررهایی کلان و برای حفظ صداقت و شرافت
هزینه هایی گزاف.
·
نوام چامسکی در بهترین حالت، ولونتاریست (اراده گرا) است.
·
ولونتاریسم بلحاظ معرفتی ـ نظری، در بینش
سوبژکتیویستی بنی بشر ریشه دارد و با آنارشیسم در رابطه است.
1
·
نوام چامسکی فکر می کنند که بنی بشر اولا بسته به میل و هوس
و خواست خود اراده می کند و مثلا تصمیم می گیرد که با طبقه حاکمه سازش بکند و یا بر
ضد آن به مبارزه برخیزد.
·
این طرز تفکر ایشان حاوی هسته درستی است، ولی
علیرغم آن غلط و نادرست و زیانبار است.
·
چرا و به چه دلیل؟
2
·
به این دلیل که انسان در طبیعت و جامعه مختار
مطلق نیست.
·
انسان از آزادی مطلق برخوردار نیست.
·
انسان در طبیعت و جامعه در لا به لای دیوارهای جبر
و یا ضرورت حرکت می کند.
·
انسان در دیالک تیک جبر و اختیار کار و زندگی می
کند و در این دیالک تیک نقش تعیین کننده از آن جبر (ضرورت) است.
·
انسان آن می کند و می تواند بکند که جبر عینی
هستی ایجاب می کند و یا اجازه می دهد.
3
·
مثلا وقتی هوا سرد می شود (جبر طبیعی)، انسان
تصمیم می گیرد که لباس پشمی، دستکش و شالگردن و پالتو بپوشد (اختیار، آزادی)
·
در این شرایط او نمی تواند اراده کند و با پیراهن
آستین کوتاه از خانه خارج شود.
·
مگر اینکه مغز خر خورده باشد.
4
·
شعور و تصمیمگیری هر کس نه تصادفی و دلبخواهی،
بلکه ضروری و قانونمند است و درست به همین دلیل قابل شناسائی است.
·
شعور اجتماعی هر کس، مثلا باور به ضرورت مبارزه
با طبقه حاکمه و یا سازش با آن، نه فقط بسته به میل و اراده و شخصیت و خواست او،
بلکه قبل از آن بسته به وضعیت وجود اجتماعی او ست.
·
یعنی بسته به خاستگاه طبقاتی او ست.
·
یعنی بسته به تعلقات طبقاتی او و به عبارت دیگر
بسته به شیوه تأمین نان سفره او ست.
·
یعنی سازش و مبارزه هر کس با طبقه حاکمه قبل از
همه، بطور عینی تعیین می شود.
5
·
به عنوان مثال، طرز تفکر و موضعگیری (سازش و
تسلیم و یا مقاومت و پیکار) برده پا در غل و زنجیر را قبل از هر چیز، وضعیت عینی
او تعیین می کند و نه بر عکس.
·
اگر همین برده به تصادفی و یا ترفندی تغییر ماهیت
طبقاتی دهد، مثلا برده دار گردد، در آن صورت طرز تفکرش هم دیر یا زود تغییر می
یابد.
·
وجود اجتماعی هر کس در تحلیل نهائی تعیین کننده
شعور اجتماعی او ست.
·
شیوه تهیه و تولید نان تعیین کننده شیوه تفکر و
موضعگیری سیاسی، فکری، اقتصادی، اجتماعی، هنری و ایدئولوژیکی او ست.
ادامه
دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر