سعدی
( گلستان
، دیباچه)
ابر و باد و مه
و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به
کف آری و به غفلت نخوری
·
معنی تحت اللفظی:
·
برای اینکه تو بتوانی نانی به دست آوری و بخوری، ابر و باد
و ماه و خورشید و فلک در کارند.
·
منظور سعدی از این هشدار چیست؟
1
·
با نظری سطحی و سرسری به این بیت می توان گفت که سعدی دیالک
تیک طبیعت و انسان را به شکل دیالک تیک ابر و باد و ماه و خورشید و فلک و «توی
نوعی» بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن انسان (توی نوعی) می داند.
·
می توان گفت که بنظر سعدی، طبیعت برای خاطر انسان در کار
است.
·
چرا و به چه دلیل می توان به این نتیجه رسید؟
2
·
به این دلیل منطقی که وقتی گفته می شود که گاوآهن برای شخم
زمین تولید شده، منظور این است که گاوآهن تنها به مثابه وسیله کشت و کار معنی پیدا
می کند و تولید می شود.
·
یعنی اگر فونکسیون مورد نظر در بین نباشد، یعنی اگر به شخم
زمین نیاز نباشد، گاوآهن هم دلیل وجودی خود را از دست می دهد.
·
در آن صورت آن را نه کسی می خرد و نه کسی می سازد.
·
چرا؟
3
·
به این دلیل که در دیالک تیک وسیله و فونکسیون، فونکسیون تعیین
کننده ساختار وسیله است و به عبارت دیگر، ساختار وسیله همیشه متناسب است با فونکسیون
آن.
·
فونکسیون چرخ خیاطی به عنوان وسیله برای دوخت و دوز است و
نه برای آشپزی.
·
برای فونکسیون آشپزی به وسایل درخور دیگر از قبیل قابلمه و قاشق
و دیگ و دیزی نیاز هست.
·
اما وسیله امرار معاش بنی بشر گشتن ابر وباد و ماه و خورشید
و فلک به چه معنی است؟
4
·
این بدان معنی است که سوبژکت تعیین کننده دیگری پشت پرده
نشسته و فکر و ذکری جز ارتزاق بنی بشر و هر موجود زنده ندارد و او ست که ابر وباد
و ماه و خورشید و فلک را بکار می اندازد، تا موجودات زنده نانی به دست آورند و
بخورند.
·
اسم این سوبژکت تعیین کننده خدا ست.
5
·
بدین طریق در فلسفه اجتماعی سعدی، دیالک تیک رزاق ـ وسیله ـ
مرزوق شکل می گیرد.
·
و در طرفة العینی همه طبیعت لایتناهی به وسیله ای برای
امرار معاش بشر تنزل می یابد.
·
ورشکستگی تئوری اجتماعی سعدی و حافظ وقتی عیان می گردد که
اثبات شود که طبیعت میلیون ها سال قبل از پیدایش موجود زنده وجود داشته است و موجودات
زنده یکی از فرم های تحول طبیعت لایتناهی است.
·
انسان موجودی طبیعی است و منشاء حیوانی دارد.
·
این حیوان است که در روند کار و ببرکت کار تکامل تدریجی
یافته و به انسان بدل شده است.
·
حالا این سؤال پیش می آید که منظور شیخ شیراز از این صغری و
کبری چیدن ها چیست؟
6
ابر و باد و مه
و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به
کف آری و به غفلت نخوری
·
منظور اول شیخ این است که رزاق، رزق موجودات زنده را نه بطور
بی واسطه و مستقیم، بلکه بطور باواسطه و غیرمستقیم می رساند:
·
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک واسطه و وسیله رساندن روزی
به بنی بشرند.
·
واقعا هم میان زندگی در روی زمین و ابر و باد و ماه و
خورشید و فلک رابطه تنگاتنگ وجود دارد.
·
بدون اینها به احتمال قوی وجود حیات در روی زمین امکان
ناپذیر می گردید.
7
·
منظور دیگر شیخ منت گذاشتن بر سر مردم و بدهکار خدا قلمداد
کردن آنها ست.
·
منظور شیخ یادآوری دیالک تیک داد و ستد است:
·
حالا که خدا ابر و باد و ماه و خورشید و فلک را به خاطر تو
به کار انداخته، پس تو هم باید فرامین و هنجارهای شرعی (و در حقیقت بنده داری و
فئودالی) را رعایت کنی و سپاسگزار مدام خدا (روحانیت و دربار) باشی.
8
تا تو نانی به
کف آری و به غفلت نخوری
·
منظور سعدی با مفهوم «و به غفلت نخوری» از صراحت گذرانده می
شود:
·
هر جرعه آبی که نوش می کنی و هر لقمه نانی که می خوری باید
قبل از خوردن و بعد از خوردن شکر کنی.
·
بدین طریق، علاوه بر دو شکر برای هر نفس، باید دو شکر دیگر هم برای هر چیز خوردنی و نوشیدنی صورت گیرد.
9
·
ایدئولوژی همیشه منشاء خود را در مناسبات تولیدی حاکم دارد.
·
شعور اجتماعی ـ در تحلیل نهائی ـ انعکاس وجود اجتماعی است.
·
این شیوه تولیدی بنده داری ـ فئودالی است که موجد و منشاء
این ایدئولوژی شیخ شیراز است.
·
چرا؟
10
·
برای اینکه در ورای ظاهر تئولوژیکی (فقهی) این استدلال سوبژکتیف
سعدی، تئوری ثروت سعدی نهان شده است.
·
در تئوری اجتماعی سعدی، ثروت اجتماعی تولید نمی شود، بلکه
نازل می شود.
·
سعدی می داند که انکار کار و زحمت و مشقت تولید مادی، کار
آسانی نیست.
·
به قول خود شیخ شیراز، هر خری می داند که برای تولید چه
مشقتی باید تحمل کند.
·
چگونه می توان به دهقان گفت که گندم و جو و سیب و سیب زمینی
و غیره نه تولید، بلکه نازل می شود.
·
او خود شاهد مستمر رشد و نمود دانه ها و تشکیل نهال و درخت
و میوه و سنبل و غیره و کردوکار دشوار مادی و فکری خویشتن است.
·
از این رو ست که سعدی هندوانه گندیده ای زیر بغل دهقان
فرسوده از ریاضت و ذلت می دهد و ابر و باد و ماه و خورشید و فلک را نوکر و کلفت و
بنده و غلام بی اجر و مزد او جا می زند.
·
تا تئوری فئودالی تولید خود را استدلال و اثبات نظری ـ فقهی
کند و قال قضیه را بکند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر