از مربع مرگ تا مثلث دروغ
در متن و حاشیهی کتاب «پیر پرنیاناندیش»
حمید بخشمند
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
خ. ث
مطلب بسیار عالی ئی بود!
·
آن سیاستمداران مان هستند، این ادیبان مان، آن
هم مردمان مان.
·
و جالب
این است که چه "بزرگ گوئی هائی" هم که راجع به خود نمی کنیم و چه بسادگی
آرزوی پیشرفت و اعتلاء هم می کنیم.
·
"باش تاصبحِ دولت ات
بدمد!"
·
بله.
حمید از قم
لطفا ادامه
دهید!
·
جناب آقای حمید بخشمند
·
نمی دانم با چه زبانی
باید از شما تشکر کرد.
·
لطفا ادامه دهید!
·
·
دیگر من شکی ندارم که ما
ملت چرا در این سیه روزی بسر می بریم.
·
چرا که روشنفکران مان
وقتی اینها باشند، دیگر تکلیف ما عوام مشخص است.
·
باور کنید من یاد
دعواهای فامیلی خودمان افتادم که خاله ام این را گفت و زن دایی ام آن را گفت و
اونقدر یک کلاغ چل کلاغ می شود که ...
·
حالا متوجه می شویم که چرا اینها ادبیات سنتی و عامیانه ما را بخوبی به تصویر
می کشند؟!
·
آخه همه از دم، این کاره
اند!
·
با سپاس
·
لطفا ادامه دهید!
خواننده
یک تذکر
·
·
آقای حمید بخشمند!
·
کار شما خوب است و می تواند
مفید باشد، به شرط این که عصبانی نباشید.
·
شرط انصاف را رعایت کنید.
·
توهین نکنید.
·
افترا نزنید و سعی کنید
قضاوت نکنید.
·
قضاوت را بگذارید به
عهده خواننده...
·
خیلی وقتها هست که آدم
خطا می کند.
·
اگر آدم صداقت داشته
باشد، خطایی را که کسی به او گوشزد کند، می پذیرد.
·
ضمن این که پس از گذشت
سال ها، ممکن است، بعضی چیزها را آدم فراموش کند یا طور دیگری به ذهنش بیاید.
·
فقط یک نمونه برای تان
می آورم:
·
شما این کتاب را هم
حتماً خوانده اید [پیر پرنیان اندیش] و مصاحبه ها و نوشته های دیگران را هم در آن
شماره تجربه. خود شما با این که در کتاب اقای سایه بارها تکرار شده که خانم آلما
(همسر ایشان) ارمنی/ایرانی است.
·
از آنجا که این زن و
شوهر مدتی است در آلمان زندگی می کنند، خانم آلما را «آلمانی الاصل» نامیده اید.
·
من خواننده به شما نمی گویم:
دروغگو!
·
می گویم شما اشتباه کرده
اید.
·
بعد شما می روید باز
کتاب را نگاه می کنید، متوجه می شوید که من درست گفته ام.
·
حتماً منصف و صادق هستید
که خطای خود را اصلاح کنید.
·
امیدوارم در ادامه ی
نوشتن این مطالب، این چند توصیه ی دوستانه ی مرا بپذیرید و رعایت کنید.
·
آن وقت مطلب شما کمک
خواهد کرد به روشن شدن قضایا و ما که خواننده هستیم...
·
موفق باشید.
مسعود بهبودی
تو اول بگو با کیان نیستی که تا من بگویم که تو کیستی
·
براهنی و هر کس دیگر می تواند راجع به سیاوش و به
آذین و سایه و غیره ابراز نظر کند.
·
این حق طبیعی هر فردی است و خیلی هم مفید است.
·
چون ابراز نظر کسی نسبت به دیگری خود، ساده ترین و
شاید بهترین وسیله برای شناخت افراد انسانی باشد.
1
·
انسان ها یا باید خود به ساز و برگ علمی شناخت
مسلط باشند و مستقلا به بررسی عینی چیزها، پدیده ها و انسان های دیگر و شناخت
نسبتا درست آنها نایل آیند و یا ابراز نظر دیگری را وسیله ای برای شناخت آن چیزها،
پدیده ها و انسان ها و خود صاحب نظر قرار دهند.
الف
·
ضرب المثل کلاسیکی داریم، مبنی بر اینکه
«تو اول بگو با
کیان زیستی
که تا من بگویم که تو کیستی!»
·
در این ضرب المثل از دوست و همنشین هر کس، معیاری
برای ارزیابی خود او تعیین می شود.
ب
·
با اندکی دستکاری می توان معیار نوینی پدید
آورد و آن اینکه
تو اول بگو با کیان نیستی
که تا من بگویم که تو کیستی
·
اکنون از ابراز نظر براهنی راجع به سیاوش، می
توان به شناخت هر دو نایل آمد:
الف
·
کسی که سیاوش را می شناسد و من یکی از آنها هستم،
می تواند از ابراز نظر براهنی به شناخت خود براهنی نایل آید.
ب
·
اگر کسی احیانا در ایران یافت شود که خواندن و
نوشتن بلد باشد و سیاوش را نشناسد، می تواند در صورت شناخت براهنی، از همین ابراز
نظر ایشان به شناخت دقیق سیاوش نایل آید.
ت
·
مثلا من خیلی مستفیض شدم، وقتی که جورج بوش پدر
به لنین و استالین و مائو و هوشی مین حسابی توهین کرد.
·
چون این خود محک مطمئنی برای شناخت لنین و
استالین و مائو و هوشی مین بود و من شخصا به راه راست هدایت شدم که گفته اند:
عدو شود، سبب خیر، اگر خدا خواهد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر