۱۳۹۱ بهمن ۲۲, یکشنبه

سیری در حماسه داد (25)

اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
سرچشمه
 راه توده  
تحلیلی از شین میم شین


حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی  (۳۱۹ ـ  ۳۹۷) هجری شمسی 
(۳۲۹ ـ ۴۱۱)  هجری قمری

فصل سوم
شاهنامه و ایران
هر 20 سال یک جنبش مردمی

بخش دوم
نبردهای سیاسی

·        گسترش و سلطه کامل فئودالیسم در طی نبرد سهمگین و طولانی طبقاتی در همه عرصه های سیاسی و ایدئولوژیک صورت می گرفت.
·        مقاومت توده مردم در برابر فئودال ها به صورت جنبش های وسیع توده ای و نبرد رقابت آمیز فئودال ها با یکدیگر به صورت توطئه ها، آنتریک ها، جنگ های مداوم خانگی، پیدایش و محو سلسله های حکومتی نمودار می گشت و هر دو با نبرد آراء و عقاید توام بود.
·        در حدی که برای درک محیط زندگی و تشکیل افکار و اندیشه های فردوسی ضروری است، نظری به این نبرد طبقاتی می اندازیم.

I
جنبش های توده ای ضد فئودالی

·        جنبش های خلقی بر ضد ستم فئودالی از زمان ساسانیان پدید آمد و رشد کرد.

1

·        بزرگترین خلقی ضد فئودالی در زمان ساسانیان، جنبش مزدکی بوده است که سرتاسر ایران را فرا گرفت و تا مرکز قدرت حاکمه - دربار ساسانی - رسوخ کرد.

2

·        از زمان مزدک تا زمان فردوسی که قریب چهار صد سال است، بیش از 18 قیام خلقی و نهضت بزرگ بردگان و روستائیان در نقاط مختلف ایران شعله ور شد:
·        (تقریبا هر20 سال یک جنبش!)
3

·        شرق ایران از پرجوش و خروش ترین مناطق نبرد های توده ای بود.

4

·        در این مناطق بود که از سال 130 تا 300 هجری قمری جنبش های زیر پدید آمد:

الف
·         جنبش سنباد
ب
·        نهضت سپید جامگان
ت
·        جنبش روستایی به رهبری استاد سیس
پ
·        جنبش سرخ علمان

ث

·        نهضت روستائی و پیشه وری به رهبری حمزه بن اترک (آذرک)

ج
·        نهضت رافع ابن لیث
ح
·        جنبش علویان طبرستان به رهبری اطروش

خ

·        نهضت قرمطیان به رهبری محمد نخشبی، که همانند نهضت مزدکی تا درون دربار (دربار سامانی) رسوخ کرد.

5

·         درست در همین نواحی بوده که جنبش های مترقی و خلقی بزرگی چون جنبش ابومسلم به وقوع پیوسته و نخستین دولت های مستقل محلی ایرانی زیر تشکیل شده است:

الف
·        طاهریان
ب
·        صفاریان
ت
·        سامانیان
پ
·        علویان
ث
·         آل زیار

6

·        با توجه به همه اینها می توان به عمق و وسعت حوادث سیاسی مناطق پیرامون موطن فردوسی پی برد. 
7

·        نهضت های روستائی شعارهای طبقاتی و ضد فئودالی آشکار داشته اند و صرف نظر از اینکه در چه پوشش عقیدتی بوده، مالکیت های بزرگ فئودالی را محکوم کرده اند.

8

·        آنها همه از دمکراتیسم همبود روستایی دفاع کرده اند و مخالف پرداخت خراج به دولت فئودالی بوده اند.
الف

·        حمزة بن آذرک که سال های متمادی در سیستان و خراسان نفوذ داشت، از مسلمانان خراج نمی گرفت و مخارج لشکریان را از محل غنایم جنگ هایی که با «کفار» می کرد، تأمین می نمود.
·        (او همه کسانی را که به خلیفه و حکام وابسته به خلیفه وفاداربودند، کافرمی شمرد).

ب

·        حسن بن علی ملقب به اطروش که جنبش روستائیان طبرستان را رهبری می کرد و به پیروزی موقت دست یافت، مالکیت بزرگ فئودالی را محکوم می کرد.
·        اراضی کشاورزی را از فئودال ها می گرفت و به روستائیان می داد.

ت

·        ابوریحان بیرونی ـ دانشمند بزرگ و معاصر فردوسی که بلحاظ طبقاتی مدافع فئودالیسم بود ـ در باره جنبش اطروش خشمگینانه می نویسد که دهقانان را شاه ایران باستان فریدون مستقر ساخت و اکنون حسن اطروش می خواهد آنان را برکنار کند تا هر عامی نیز مانند «مردم محترم» صاحب زمین شود.

 پ

·        جنبش اطروش (301- 306 هجری قمری) بسیار نزدیک به عصر فردوسی است و از آنجا که اطروش بر ضد دولت سامانی برخاسته بود و با قوای آن می جنگید، قطعا خبرش در سرتاسر خراسان منتشر شده بود.
ث

·        نزدیک ترین جنبش به زمان فردوسی، جنبش قرمطیان خراسان است که چهل سال دوام یافت و در سال 331 هجری قمری- زمانی که فردوسی کودک خردسالی بود - با خشنونت و وسبعیت تمام سرکوب گشت.

1

·        این جنبش یکی از فراگیرترین جنبش های روستائی خراسان است.

2

·        قرمطیان خراسان نیز مانند قرمطیان سایر نقاط کشور، شعار برابری اجتماعی می دادند و مالکیت های بزرگ فئودالی و دریافت خراج از دهقانان و رعایا را محکوم می کردند.

3

·        این جنبش در میان وسیع ترین اقشار مردم و بویژه روستائیان و پیشه وران رسوخ کرده بود و بزرگترین روشنفکران زمان نیز با آن همراه شده بودند، تا جایی که جنبش به درون دربار سامانی نیز راه یافته بود.
4

·        عده ای از وزیران و دبیران درباری بدان گرویده بودند.

5

·        نصر بن احمد (نصر دوم) ـ پادشاه سامانی - نیز سر انجام با جنبش قرمطیان همراه شد، بدین امید که با استفاده از جنبش توده ای، فئودال های مخالف و سپهسالاران گردنکش ترک را که دیگر از او فرمان نمی بردند، تابع خود سازد.

6

·        اما کار جنبش قرمطیان چنان بالا گرفت که این جور چارچوب ها را در هم شکست.

7

·        فئودال ها و سران سپاه که اوضاع را چنین دیدند، دور نوح بن نصرسامانی- نوح اول- گرد آمده و علیه نصر دوم سامانی کودتا کردند.
8

·        نصر دوم از سلطنت خلع شد و نوح پسر نصر بر تخت نشست و جنبش قرمطیان را وحشیانه سرکوب کرد.
9

·        در جریان سرکوب جنبش قرمطیان عده کثیری از مردم کشته شدند.

10

·        روشنفکران مترقی که به توده مردم پیوسته بودند، بشدت آزار دیدند و عده ای از آنان نیز به قتل رسید.

11

·        محمد رودکی شاعر بزرگ و بنیانگزار شعر دری از روشنفکران برجسته زمان خویش است که به جنبش قرمطیان پیوست و پس از سرکوب آن تحت زجر و شکنجه شدید و طولانی قرار گرفت.

12

·        برخی بر آن اند که رودکی از کودکی کور نبوده است، بلکه در این حوادث به چشم او میل کشیده و کورش کرده اند.

13
·        رودگی چندی پس از کودتا به ذلت درگذشت.

14

·        جنبش قرمطی خراسان، پیوستن نصر سامانی به آن و سپس کودتای پسرش نوح و سرکوب جنش، بلحاظ جریان حوادث شباعت زیادی به جنبش مزدکی، پیوستن قباد به آن و سپس کودتای نوشیروان و سرکوب جنبش داشته است.

·        (این بدان معنی است که ضد انقلابیون در مقایسه با   انقلابیون، بیشتر از تاریخ درس آموخته اند و تجارب موفق خود را دوباره به خدمت گرفته اند. شین میم شین)

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر