۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه

متاتحلیلی بر تحلیل سیاوش کسرائی (14)

تحلیل سیاوش کسرائی از «مرغ آمین» نیما
(آذرماه 1350)
سرچشمه:
راه توده
  گاف سنگزاد

 نیما
خلق می گویند:
« اما آن جهانخواره
(آدمی را دشمن دیرین) جهان را خورد یکسر!»

مرغ می گوید:
« در دل او آرزوی او محالش باد!»

خلق می گویند:
« اما کینه های جنگ ایشان در پی مقصود
همچنان هر لحظه می کوبد به طبلش.»

مرغ می گوید:
« زوالش باد!
باد با مرگش پسین درمان
نا خوشیّ آدمی خواری.
وز پس روزان عزت بارشان
باد با ننگ همین روزان، نگونسازی!»

نیما
خلق می گویند:
« اما آن جهانخواره
(آدمی را دشمن دیرین) جهان را خورد یکسر!»

·        معنی تحت اللفظی:
·        خلق می گوید که آن جهانخوار که دشمن دیرین بشریت است، جهان را یکسر چیاول می کند.

·        نیما در این فراز از شعر مرغ آمین، گفت و گوی خلق با مرغ آمین را جزء به جزء به اطلاع خواننده و شنونده شعر خویش می رساند.

·        منظور نیما از جهانخواره ی دشمنخو بی تردید طبقه حاکمه است که خود دیالک تیک از ملی و بین المللی است.

نیما
  مرغ می گوید:
« در دل او آرزوی او محالش باد!»
·        معنی تحت اللفظی:
·        مرغ می گوید:
·        آرزوی قلبی جهانخواره نقش بر آب باد!

·        مرغ آمین با این سخن، به اعلام موضع نسبت به طبقه حاکمه می پردازد.
·        این به معنی قرار دادن قطب نمای ایدئولوژیکی در اختیار خلق است.
·        این به معنی رهنمود نظری روشن و پیگیر به خلق است:
·        خلق باید آرزوی قلبی طبقه حاکمه را بر او محال سازد.

نیما
خلق می گویند:
« اما کینه های جنگ ایشان در پی مقصود
همچنان هر لحظه می کوبد به طبلش.»

·        معنی تحت اللفظی:
·        خلق بر آن است که طبقه حاکمه کین توز است و هر لحظه بر طبل جنگ می کوبد.

·        در این بند شعر، شناخت تجربی خلق تبیین می یابد:

1

·        طبقه حاکمه (امپریالیسم) دشمن کین توز بشریت است.

2

·        طبقه حاکمه (امپریالیسم) برای نیل به مقصود خویش بر طبل جنگ می کوبد.

·        منظور خلق از مفهوم «کوبش بر طبل جنگ» چیست؟

3
·        این مفهوم می تواند به دو معنی زیر باشد:
الف

·        معنی اول این مفهوم عبارت است از سیاست مبتنی بر جنگ افروزی طبقه حاکمه (امپریالیسم)
  
·        طبقه حاکمه (امپریالیسم)  دیری است که در بحران عمومی سرمایه داری بسر می برد و برای نجات موقت خویش از بحران فلج کننده، به تخریب وسیع نیروهای مولده نیاز دارد.
·        بهترین وسیله برای تخریب نیروهای مولده جاندار و جامد (انسان های مولد و وسایل تولیدی) جنگ جهانی، منطقه ای و یا ملی است.
2

·        معنی دوم این مفهوم عبارت است از تهدید به جنگ.
·        تهدید به حمله و کشتار در ماهیت انسانیت ستیز، پیشرفت ستیز و خودستیز طبقه حاکمه (امپریالیسم)  است.
·        جنگ برای طبقه حاکمه (امپریالیسم)  مائده ای ایدئال است.
·        کشتن و کشته دادن هر دو برای طبقه حاکمه (امپریالیسم)  سودمند است.
·        این از ماهیت بحران عمومی سرمایه داری سرچشمه می گیرد:
·        طبقه حاکمه (امپریالیسم)  برای تضمین حیات خویش باید نیروهای مولده جاندار و بی جان را حتی المقدور  تقلیل دهد.
·        تا گردش جنون آمیز سرمایه امکان پذیر گردد.

·        این اما به چه معنی است؟
3

·        این بدان معنی است که هیولای سرمایه برای ادامه حیات خویش مجبور به تخریب خویشتن خویش است، مجبور به تحریق سرمایه در فرم های مختلف است.
·        خودستیزی در ذات سرمایه داری بحران زده است.
·        سرمایه گاهی مجبور به ریختن هزاران خروار مواد غذائی به دریا ست و گاهی مجبور به با خاک یکسان کردن شهرهای بزرگ پرجمعیت و پر از تأسیسات تولیدی است.
·        خلق به تجربه به ماهیت طبقه حاکمه (امپریالیسم)  جهانخوار پی برده است و با مرغ آمین خویش در میان می گذارد و راه چاره می پرسد.
نیما
مرغ می گوید:
« زوالش باد!
باد با مرگش پسین درمان
نا خوشیّ آدمی خواری.
وز پس روزان عزت بارشان
باد با ننگ همین روزان، نگونسازی!»
·        معنی تحت اللفظی:
·        مرغ می گوید:
·        مرگ بر طبقه حاکمه (امپریالیسم!)  
·        مرگ بر طبقه حاکمه (امپریالیسم) بیمار به بیماری آدمی خواری.
·        و سرنگون باد طبقه حاکمه (امپریالیسم!) پس از این روزهای خوش بدلیل ننگ همین روزهای خوش.

1
زوالش باد!

·        مرغ در این پاسخ خویش نیز صریح و بی پرده حرف می زند:
·        شعار مرگ بر طبقه حاکمه (امپریالیسم)  به معنی جنگ آشتی ناپذیر بر ضد طبقه حاکمه ملی و بین المللی است.

2
 باد با مرگش پسین درمان
نا خوشیّ آدمی خواری 

·        مرغ ضمنا به دست استدلال می زند و مرگ طبقه حاکمه (امپریالیسم)  را واپسین درمان درد آدمی خواری اش می داند.
·        وقتی مرغ از مرگ به مثابه واپسین درمان ناخوشی آدمی خواری طبقه حاکمه (امپریالیسم)  دم می زند، بر آنتاگونیسم (تضاد آشتی ناپذیر) قطعی و پیگیر خلق با طبقه حاکمه (امپریالیسم)  تأکید می ورزد.

3

·        این موضع و رهنمود مرغ آمین از شناخت دقیق، ماهوی،  ژرف و بی چون و چرای مرغ از طبقه حاکمه (امپریالیسم)  حکایت دارد:
·        در قاموس مرغ میان خلق و طبقه حاکمه (امپریالیسم)  تضادی آشتی ناپذیر شعله ور است، تضادی که تنها با مرگ طبقه حاکمه (امپریالیسم)  حل می شود.
·        این به معنی تصریح پیگیر آشتی ناپذیری خلق با طبقه حاکمه (امپریالیسم)  است.
·        خلق در قاموس مرغ آمین، غیر از مبارزه و مقاومت در مقابل طبقه حاکمه (امپریالیسم)  راهی ندارد.

4

·        تسلیم طلبی در مقابل طبقه حاکمه برای خلق معنائی جز خفت و خواری و مرگ و میر ندارد.
·        آدمی خورای، بیماری علاج ناپذیر طبقه حاکمه (امپریالیسم)  است.
·        با بیمار نمی توان سر آشتی داشت.
·        موضع مرغ آمین در مقابل طبقه حاکمه (امپریالیسم)  به موضع خلق در برابر ضحاک شباهت دارد.
·        تسلیم همان و قربانی شدن جوانان خلق همان!

5
وز پس روزان عزت بارشان
باد با ننگ همین روزان، نگونسازی!

·        مرغ در این بند شعر از عزت و لذت طبقه حاکمه پرده برمی دارد.
·        اما چون این عزت و لذت طبقه حاکمه به ازای ذلت و ریاضت  خلق تأمین شده، پس باید با ننگ همین روزهای سرشار از عزت و لذت سرنگون شود.
·        این بدان معنی است که عزت و لذت طبقه حاکمه در نتیجه ذلت و ریاضت خلق بوده است و برای خاتمه دادن به ذلت و ریاضت خلق باید طبقه حاکمه سلب حاکمیت شود، به عبارت دقیقتر سلب مالکیت خصوصی شود.
·        ثروت اجتماعی سلب مالکیت اجتماعی (خلقی) شده باید سلب مالکیت خصوصی شود:
·        طبقه حاکمه غاصب باید سلب حاکمیت و مالکیت خصوصی شود.
·        اکنون نظری بر تحلیل سیاوش می افکنیم:

سیاوش
و خلایق چون فراهم می آیند ازمرغ كه خود زاده تفاهم و یگانگی است، ازآن آشنا پرورد اینك آشنا پروری می خواهند.
شب زدگان سهم روز روشن شان را ازمرغ شباهنگام می طلبند.
وچون بدان جهانخواره زندگی خور و هم كیشان جنگ طلبش كه هردم درپی مقاصد پلیدشان برطبل می كوبند اشاره می رود:

اما آن جهانخواره
زندگی را دشمن دیرین
جهان را خورد یكسر
مرغ می گوید:
دردل او آرزوی او محالش باد
ویا:
"زوالش باد"
"باد با مرگش پسین درمان
ناخوشی آدمی خواری"

ادامه دارد

۱ نظر:

  1. ممنون تحلیلی روان روشن همه فهم ارایًه کردید اختلاف دونیروی متصاد باید بنابودی نیروی جهانخواره بینجامد ومبارزه نیروی استستثمار شوده سرنوشت محتوم آنرا رقم میزند

    پاسخحذف