سرچشمه:
صفحه فیس
بوک
جواد
مقدم
قانون رابطه ی مستقیم
زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست . بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد .
زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست . بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد .
شین میم
شین
جواد مقدم
قانون رابطه ی مستقیم
·
قانونی
به نام « قانون رابطه مستقیم» وجود ندارد.
·
اما
رابطه بیواسطه و یا مستقیم وجود دارد.
·
می توان
گفت که رابطه موجود میان چیزها، پدیده ها و سیستم ها یا بیواسطه (مستقیم) اند و یا
باواسطه (غیر مستقیم).
1
رابطه بیواسطه
·
در روابط
بیواسطه و یا مستقیم دو طرف رابطه مستقیما با یکدیگر رابطه برقرار می کنند.
مثال
·
رابطه
داد و ستد میان مصرف کننده و بقال می تواند رابطه ای مستقیم باشد.
·
در این
مورد، مصرف کننده شخصا کالا را از بقال دریافت می کند و به ازای آن پول پرداخت می
کند.
·
واسطه ای
در بین نیست.
2
رابطه باواسطه (غیرمستقیم)
·
در روابط
غیر مستقیم عنصر ثالثی میان دو طرف رابطه نقش حلقه واسط و یا پل را بازی می کند.
مثال
·
انسان ها
می توانند دانش مورد نیاز خود را به جای اینکه مستقیما از دانشمندی بپرسند، از
طریق مطالعه کتابی، از آن خود کنند.
·
کتاب در
این جور موارد نقش واسطه بازی می کند.
·
در این
جور موارد میان دانشمند و یا مؤلف کتاب و خواننده رابطه غیرمستقیم و با واسطه
برقرار می شود.
مثال
·
مصرف
کننده به جای اینکه خود شخصا کالای مورد نیاز خود را از بقال بخرد، می تواند پسرش
را برای خرید بفرستد.
·
بدین
طریق میان بقال و خریدار، واسطه ای به نام پسر مصرف کننده وارد عمل می شود.
·
ما در
این صورت نیز با رابطه غیر مستقیم و یا باواسطه سر و کار داریم.
مثال
·
مصرف
کننده می توانست سیب را مستقیما از باغدار بخرد.
·
در این
جور موارد میان باغدار و مصرف کننده رابطه مستقیم و بیواسطه برقرار می شود.
مثال
·
مصرف
کننده اما همان سیب همان باغدار را می تواند از بقال بخرد.
·
بقال در
این صورت، نقش واسطه میان مولد و مصرف کننده بازی می کند.
·
در این
صورت میان مولد (باغدار) و مصرف کننده رابطه باواسطه و یا غیرمستقیم برقرار می شود.
جواد مقدم
زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست .
·
این
فرمولبندی جناب مقدم نادقیق است.
·
شاید
منظور ایشان به شرح زیر بوده است:
·
زندگی
برونی شما بازتاب زندگی درونی شما ست.
1
·
در این
ادعای جناب مقدم ذراتی از حقیقت هست، ولی فرم فرمولبندی ایشان نادقیق است.
2
·
اگر کسی مفاهیم
و مقولات فلسفی را بیاموزد، هم تبیین نظر تسهیل می شود و هم امر تفهیم و تفاهم
میان انسان ها.
3
·
ما اگر ـ
به عنوان مثال ـ جای ایشان می بودیم، همین اندیشه را بطرز زیر فرمولبندی می کردیم:
4
·
میان فرم
نمودین چیزها، پدیده ها و سیستم ها و محتوای ماهوی آنها رابطه دیالک تیکی وجود
دارد.
·
هر
شنونده این جمله (حکم) بدون کمترین زحمت منظور ما را درک می کرد:
·
فرم
نمودین چیزها، پدیده ها و سیستم ها با محتوای ماهوی آنها در وحدت و تضاد قرار
دارد:
·
رابطه دیالک
تیکی میان دو قطب و یا دو چیز یعنی همین:
·
همبائی
ستیزمند میان دو قطب مربوطه.
5
·
شنونده
ضمنا درمی یافت که نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن محتوای ماهوی است.
6
·
به عبارت
روشنتر، باطن هر چیز تعیین کننده ظاهر آن است، اگرچه ظاهر آن نیز به نوبه خود در
باطنش مؤثر است.
مثال
·
گندیدگی
درونی سیب، کرم خوردگی آن (محتوای ماهوی آن)، تعیین کننده ظاهر متعفن آن (فرم
نمودین آن) است.
جواد
مقدم
بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و
عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد.
1
·
حق با
ایشان است وقتی که می نویسند، «میان طرز تفکر و احساس هرکس و عملکرد او رابطه
مستقیم وجود دارد.»
مثال
·
وقتی کسی
از راه نرسیده، دیگری را مورد ضرب و شتم قرار می دهد (عملکرد)، می توان دریافت که
راجع به او چه فکر می کند و چه احساس نفرتی دارد. (طرز تفکر و احساس)
2
·
بازهم حق
با ایشان است، وقتی که می نویسند، «میان طرز تفکر و احساس هرکس و تجارب او رابطه
مستقیم وجود دارد.»
مثال
·
اگر کسی مورد
ضرب و شتم از طرف کسی قرار گرفته (تجارب)، طرز فکر و احساس متناسب با آن نیز در
ضمیرش تشکیل یافته است، مثلا او را فردی عصبی، تجاوزگر و دشمنخو تصور می کند.
3
·
اگر کسی
این دو مورد را مورد جمعبندی قرار دهد، به نتیجه زیر خواهد رسید:
·
میان عمل
و اندیشه و احساس انسان ها رابطه متقابل وجود دارد.
·
به عبارت
دقیقتر ما با دیالک تیک اندیشه و عمل سر و کار داریم.
·
به زبان فلسفی،
ما با دیالک تیک تئوری (نظر، اندیشه، احساس) و پراتیک (تجربه، عمل، آزمون، آزمایش
و غیره) سر و کار داریم.
4
·
ضمنا در دیالک
تیک پراتیک و تئوری، عمل و اندیشه همیشه و
همه جا، نقش تعیین کننده از آن پراتیک (عمل، تجربه و غیره) است.
·
بی آنکه تئوری
(نظر، فکر، احساس و غیره) هیچکاره و هیچ واره باشد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر