۱۳۹۱ دی ۱۳, چهارشنبه

چاله ها و چالش ها (250)

همسویی مواضع راه توده و رژیم
در مورد عدم مقاومتِ زندانیان سیاسی
امیر اطیابی
این کیانوری نبود که موافق نوشتن انزجارنامه و مصاحبه بود، بلکه بازجویان وی و همه ی دستگاه شکنجه، سرکوب، اطلاعات و مقامات زندان ها خواهان آن بودند و برای گرفتنش از هیچ چیز، ازجمله استفاده از زندانیان خرد شده و توابین، ضرب و شتم و فشار مداوم دریغ نمی ورزیدند ...
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com

آرمان
راه توده همان مواضع حزب توده در سال های اول دهه ۶۰ است.

·        محمود اعتمادزاده (م.ا. به آذین) به گفته خود در هنگام دستگیری برایش باورکردنی نبود که رژیمی را که او و حزب توده از آن جانانه دفاع کرده بودند، آنها را دستگیر و به زیر شکنجه برده باشد.
·        او حتی به یکی از شکنجه گران رژیم اعتراض کرده بود که نمی فهمد چرا آنها را که به رژیم وفادار بودند، شکنجه و زندانی می کردند!
·        حزب توده این است که یک نویسنده را به آن روز انداخت که به عمله های فاشیسم اسلامی می گفت که او از آنها حمایت می کرده است.
·         
·        آیا می توان به امثال پرتوی خرده گرفت که در حمایت از خط امام تا آنجا رفت که حزب خود را نیز فدای امام و رژیم کرد و رفقای توده ای خود را برای دموکرات های انقلابی اسلامی به زیر کابل های برادران پاسدار فرستاد؟
·        آیا فراموش کردید که کیانوری با گریه از پاسدار شکنجه گر التماس می کرد که همسر ۷۰ ساله او را نزنند؟!
·         
·        قیاس اعضای حزب توده با انقلابیون جان برکفی که سال ها در سخت ترین شرایط پلیسی شاهنشاهی با رژیم نبرد کردند و شکنجه و زندان کشیدند و عاقبت توسط ارتجاع اسلامی که توسط حزب توده حمایت می شد بعد از شکنجه های وحشیانه به قتل رسیدند اصلا قابل قبول نیست.
·        امثال جیگاره ای و سپاسی آشتیانی نماد مقاومت مردم ایران در برابر پلیدترین رژیم تاریخ معاصر بود که قدیمی ترین حزب سیاسی ایرانی خود را در خط رهبر جانی آن می دانست.
·         
·        خلق ایران هرگز حامیان بیشرم رژیم را در خونین ترین روزهای جنایت و مرگ رژیم از یاد نخواهد برد.
·        درود به خاطره انقلابی جیگاره ای و سپاسی آشتیانی که خود مرتجعین مذهبی را به خوبی می شناختند و هرگز سر در برابر این دین فروشان خم نکردند و فرسنگ ها با خط جنایتکارانه آنها فاصله داشتند.

امیر اطیابی
در مسابقه ی ضد توده ای مسلما جمهوری اسلامی برنده ای تاریخی است

·        در پاسخ به آن هایی که کینه ی ضد توده ای خویش را نمی توانند تسکین دهند و در رؤیای محاکمه ی توده ای ها هستند، لازم به یادآوری است که هر قدر هم زحمت بکشید در این مسابقه نمی توانید از رژیم اسلامی گوی سبقت را بربایید.
·        قبل از شما این رژیم زحمت تان را کم کرده و همه افراد کلیدی را محاکمه و اعدام کرده است.
·         
·        تنها توده ای هایی که در اولویت اعدام نبودند باقیمانده اند که به شما می رسند.
·        می توانید به هماهنگی با رژیم اسلامی کار را تمام کنید.
·        ولی بازهم کاری مهم تر از آنچه تا کنون انجام شده، نمی توانید بکنید و این افتخاری برای تان نمی آورد.
·         
·        از رهبری حزب توده ایران که هریک یا در زمان شاه تا ۲۵ سال زندان بودند یا غیابا به اعدام محکوم شده بودند، اکثریت قریب به اتفاق شان اعدام شدند.
·        عده ای از آنان در زیر شکنجه در سال ۶۲ کشته شدند.
·        برخی در فاصله ی سال ۶۲ تا قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ اعدام شدند و باقی در همان قتل عام یا پس از آن.
·         
·        آخرین اعدامی فاطمه مدرس تهرانی، عضو مشاور کمیته ی مرکزی بود که در بهار سال ۱۳۶۸ اعدام شد.
·        شما را رجوع می دهم به این کتاب ها و به این سایت ها و نویسنده های غیر توده ای در پیوند های زیرین تا اهداف خود را بر خیالات واهی بنا نکنید.
·        امیدوارم این قبیل خوانندگان آرزوها و اهداف «افتخار آمیز» تری را برای خویش بیابند و سعی نکنند افتخارات جمهوری اسلامی و قبل از آن رژیم سلطنتی را به خود اختصاص دهند.

مسعود بهبودی
خطاب به آرمان و شرکاء

·        مقاومت در زیر شکنجه را هرگز نباید به معیار حقانیت انسان ها، احزاب و سازمان ها ارتقا داد.
·        این نوعی پسیکولوژیسم است که فلاسفه امپریالیسم اشاعه می دهند.
·         
·        مقاومت در زیر شکنجه را هرگز نمی توان و نباید مطلق کرد.
·        حریفی می گفت:
·        «اگر در ساواک پس از دو ماه شکنجه، دو روز دیگر به شکنجه ادامه می دادند، می شکستم.
·        توان مقاومتی دیگر برایم باقی نمانده بود.»
·         
·        ایرانی های متعلق به طبقات غیرپرولتری با تفکر علمی بکلی بیگانه اند و خصائل اشرافی ـ فئودالی خود و امثال خود را جزو فضایل انقلابی جا می زنند.
·        بدان سان که با شکست مبارزی و یا با تجدید نظری، به آسانی آب خوردن، مهر خیانت را بر پیشانی اش می کوبند.
·        این جور برخوردها از آوانتوریسم کودکانه حکایت دارند و با تفکر علمی بیگانه اند و ضمنا بی رحمانه اند.

·        چرا؟
1

·        برای اینکه اکثریت مردم پی زندگی خویش بوده اند.
·        کیانوری و خیلی های دیگر ترجیح داده اند که به ایدئالی خدمت کنند.
·        خود و زن و بچه شان را شکنجه داده اند و تحمل شان ته کشیده و به زانو در آمده اند، یا در تعیین خط مشی به علل نظری و اسلوبی اشتباه کرده اند.
·         حالا هر رهگذری که معلوم نیست که خودش کیست و اگر یک هزارم ذلت آنها را کشیده بود، چی شده بود، دست به داوری غیرمسئولانه می زند و حکم صادر می کند.
·        معلوم نیست که چرا دو سه نفر جیگاره یا و یا سپاسی قهرمان و خادم تلقی می شوند و هزاران رستم توده ای که صدبار مقاومتر از آنها بوده اند و زجرکش شده اند، بی آنکه حتی به زانو در بیایند، خائن؟

2

·        آرمان و شرکاء حتی با سطح فکری نازل و اسلوب بینشی مردود خود، اگر به حقیقت عینی تره خرد می کردند، نمی توانستند مهرگان و محمد زاده و دهها تن از رهبران حزب توده را فراموش کنند.

3

·        ضمنا به آذین نویسنده و مترجمی ساده نبوده که کسی گولش بزند، بلکه متفکری در حد رهبران بزرگ حزب توده بوده و شخصیتی خارائین داشته است.
·        آرمان ها بهتر است، که قبل از قلمفرسائی موضوع بحث را بشناسند.

4

·        خط مشی هر حزب فقط به خود ان حزب مربوط است.

·        در مبارزه طبقاتی اتحاد ها و مبارزه ها امری طبیعی است.

·        این کردوکارها می تواند به پیروزی های دور و یا نزدیک منجر شود و یا بسیار گران تمام شود.

·        مبارزه ایدئولوژیکی (در عرصه نظر و اسلوب) برای همین است.

5

·        حزبی که با بورژوازی به دلایل تاکتیکی معامله سیاسی می کند، باید هشیار باشد:

 الف

·        حزب کمونیست چین، تحت رهبری مائو به اتحاد تاکتیکی با کومین تانک اقدام کرد و همان کومین تانک نامزد انقلابی شخص مائو را و صد ها کمونیست چینی را تیرباران کرد. 

 ب

·        حزب کمونیست شوروی، تحت رهبری استالین، با فاشیسم آلمان قرار داد صلح تاکتیکی بست و 20 تا 30 میلیون کشته داد و بخش اعظم کشور به خاکستر بدل شد.

·        ایرادها نه در تصمیمگیری ها و اتخاذ خط مشی ها، بلکه در فقر تئوری و  متد بوده و است و خواهد بود.
·        هم حزب توده و هم هر مبارز صادق و انقلابی باید فکری در این زمینه بکند.

·        بدون تئوری و متد انقلابی شکست، پیش برنامه ریزی شده است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر