اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
سرچشمه: راه
توده
تحلیلی از شین میم شین
چگونگی تحريف
شاهنامه
ادامه
ب
شیوه محیط سازی
·
چنين بود
نخستين شيوه درباره پهلوی برای سوء استفاده از نام شاهنامه به قصد توجيه نظريات
فاشيستی و نئوفاشيستی.
1
·
بکارگرفتن
اين جور تحريفات و دروغ بستن ها به فردوسی، با وجود اهميتی که دارد، هنوز مهمترين
شيوه سوء استفاده ازشاهنامه نيست.
2
·
برای
اینکه دامنه آن ـ در هرصورت ـ بسيار محدود است.
3
·
اگر نص
شاهنامه پايه قرار داده شود، تعداد ابياتی که حتی با اين روش های ناشرافتمندانه
بتوان از آن جدا کرد و دستاويز قرار داد، نادر خواهد بود و بستن آنها به نام
فردوسی نيز از حد معينی فراتر نخواهد رفت.
4
·
مهمترين
شيوه سوء استفاده از شاهنامه، ايجاد محيط ويژه ای پيرامون آن است.
الف
·
در دوره بی
خبری مردم ايران از فرهنگ غنی خويش، مقامات حاکم توانسته اند حرف های معينی را توی
دهن ها بيندازند و آنقدر تکرار کنند که جزو بديهيات به حساب آيند.
ب
·
اين شيوه
زشت بويژه درمورد شاهنامه فردوسی وسيعا به کارگرفته شده است.
ت
·
شاهنامه اثری است که معنای ژرف آن در قالب
داستانی و تاريخ شاهان بيان شده و اگر کسی نخواهد از صورت به معنا رود، چه بسا
گمراه خواهد گشت.
·
(گذار از نمود به بود، گذار
از ظاهر به باطن، گذار از فرم به محتوا، گذار از پدیده به ماهیت برای کشف حقیقت
پنهان در اعماق چیزها، پدیده ها و سیستم ها الزامی است.
·
با اکتفا
به ظاهر چیزها هرگز نمی توان به شناخت حقیقی آنها نایل آمد.
·
ظواهر چیزها
فقط نشانه هائی از باطن انها دارند و باید از ظواهر چیزها به راه افتاد و گام به
گام به شناخت دقیقتر و بهتر آنها نایل آمد.
·
در دیالک
تیک نمود و بود و یا پدیده و ماهیت و یا فرم و محتوا نقش تعیین کننده از آن بود و
ماهیت و محتوا ست. شین میم شین)
پ
·
خود فردوسی در آغاز شاهنامه به اين نکته اشاره می
کند که بخردان بايد به «رموز و معانی» داستان بیاندیشند.
ث
·
تردیدی
نیست که پی بردن به «رموز و معانی» آسان نیست.
ج
·
اين خودويژگی
شاهنامه، ميدان را برای دشمنان آن باز گذاشته است تا به جای ره بردن از صورت به
معنی و شکافتن «رموز و معانی» داستان ها، معنای اصلی شاهنامه را پرده پوشی کنند و عناصر
ظاهری برخی از داستان ها را برای تشکیل محيط ضد شاهنامه مورد سوء استفاده قرار
دهند و پهلوانان سرافراز شاهنامه را شاهپرست، مطيع، هوادار خودکامگی، تجاوزکار،
خرافه پرست، برتری جوی و خونريزمعرفی کنند.
5
·
محيط
سازی حضرات، چه بسا در نهایت ابتذال صورت می گیرد:
الف
·
مثلا
روزنامه های درباری، هر روزه عناوین درشت زیر را به خورد خواننده ها می دهند:
1
·
«شاه و
شاهنامه»
2
·
«پهلوی در شاهنامه»
3
·
«تا سايه شاه برسر ايرانيان
می بود، ايران نيز از هجوم آشوب ها و ناگواری ها بر کنار بود»
·
و غیره
ب
·
روزنامه
های درباری، هر روزه صفحاتی را از ابيات گسيخته از شاهنامه پر می کنند تا توده مردم
ساده را که فرصت مطالعه کامل شاهنامه و حتی مطالعه آن ابيات گسيخته و درک معنای آنها
را ندارند و چه بسا رمز و معنای اين اثر بغرنج هنری را درک نمی کنند، تحت تأثير قرار
دهند.
ت
·
ترفند
اين روزنامه نويسان اين است که کمتر کسی زحمت اندیشیدن در اين زمینه را به خود
خواهد داد که واژه «پهلوی» موجود در شاهنامه ربطی به خانواده رضاخان ندارد.
·
نام فاميل
«پهلوی» را روشنفکران بادمجان دور قاب چين
پس ازکودتای سوم اسفند برای رضاخان اختراع کرده اند.
·
ترفند
بدی هم نيست.
·
وقتی سنگ
را بسته و سگ را گشوده باشند، وقتی تجليل واقعی از فردوسی و تحليل درست نظريات وی
در دسترس توده نباشد و همه جا از کتاب های درسی گرفته تا صفحات روز نامه ها از اين
یاوه های مبتذل پر باشد، وقتی در قائمه مجسمه فردوسی هم بيت بی پدر و مادر «چو
ايران نباشد، تن من مباد!» به عنوان اس اساس انديشه فردوسی نقاری شود، سرانجام عده
ای به دام خواهند افتاد و خواه و ناخواه محيط معينی پيرامون شاهنامه ساخته خواهد
شد، به همان سان که هم اکنون ساخته شده است.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر