اینک ای
جوانی سالخورده
شراب
جاودانه باش در کام
یاران!
سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
به سرخی آتش، به طعم دود
گره بند خون
·
قامتت
·
در داربست
شعرم نمی گنجد
·
نمی
نشیند
·
آرام نمی
نشیند تا
·
طرحی
برآورم
·
شایای
ماندگاری و تاریخ
·
کدامین
خارای آتشزنه
·
خرد کنم
·
خمیر کنم
و
·
در کوره
دماوندی روشن
·
بگدازم
·
تا
پولادت را بپردازم؟
·
من چگونه
مهربانی و خشم را
·
با هم
آورم؟
·
من چگونه
تیغ بر آفتاب بر کشم؟
·
آری چگونه
·
شطی از
سوسوی ستارگان جاری کنم؟
·
آخر
·
من امید
را چگونه سپیده وار
·
در قلب
این شب ظلمانی بنشانم؟
·
من چگونه
·
چشمان تو
را حک کنم؟
· بگذار، خامشانه بنشینم
·
صبورانه
در کمین
·
و آیند و روند امواج را
·
بنگرم
·
باشد که
موجماهی ئی یگانه
·
در دام
من افتد و از آن
·
نقشی
·
از خستگی
ناپذیرخاطرت
·
بنگارم
·
ای رود
ستیزنده،
·
ای جویا،
·
ای
شتابگر، اندکی بهل
·
تا زمانه
در خود
·
جوانی
خویش را بیاراید.
·
بمان
·
تا همسر
مسافر
·
سرخ گل
اندوهگینش را
·
با تو
·
به
شادابی برساند
·
بمان، تا
فرزند
·
پا به
پای تو به دریا رسد
· بمان، تا چون منی
·
بتواند
·
حکمت دگرگونی
آتش را
·
بر آب
بنویسد!
·
نمی گنجی
·
نمی
نشینی
·
نمی مانی،
اما ای آزاد
·
و من
·
یادت را
·
بر بوم
خون بفت دلم
·
با عطر
عصر آهن و بیداد
·
به رنگ
ناشکننده فلز رنج
·
یادی
·
چون حریر
صبح فروردین
·
و قامت
توفان
·
و هلهله
های هزاران هزاره ی دستمال ها و چشم ها
·
و
رضامندی چهره شالیکاری
·
بر فراز
پشته
·
که شیر و
عسل می نوشد.
·
نانت را
با ما
·
به دو
نیم کردی و نامت را
·
گره بند
ابروی ما
·
اینک ای
جوانی سالخورده
·
شراب
جاودانه باش
·
در کام
یاران!
پایان
بلاتردیداستاد شراب سکراور وجاودانه سالهای دراز سرافرازی بر همعصران دوران طلایی مبارزات علمی وعملی.انسانی خود بود بنا برکندوکاوهای دیالکتیکی اش دررابطه با سروده سیاوش کسرایی اودرتوصیفش نمیگنجد وبرای ما ندگاری کسیکه درکارش خستگی ناپذیر مینمود خواست تا زیرو بر حوادث را نظازه کند و از این امواج خیره سرکه هراز گاهی بر پیکریه چون صخره مبارزان فر ود مییایدوزید صبوری وایستادگی پیشه نکند درسها بیاموزد وبماند تا ایده سوسیالیسم اش را با خود بدریای ازادی برساندوارام بگیردمیماندچگونهاتش مبارزات را بر اب زند که ابنقشهارا زود زایل میکند ولی گویا اب نقشهارا باخود باقیانوسها خواهد بردوابدیش خواهد کردوشکست نا پذیر خواهد ماند وان اقیانوس بشری جوشان وخروشانوگرانبهاوشاعر ازینکه نقش بر اب ممکنست پایدار نماند نقشش را در دل خون بافته خود با ظرافت حریر درزمانه بیرحم سلاحها کشنده حفظ خواهد کردو شادیوهلهله های که رفاه را در سایه مبارزاتشان و راهنمای رهبرانشانبدست خواهند اورد وارزومندیهمه را سبب شدی
پاسخحذف