مسعود آقا جانی
سرچشمه:
سرچشمه:
مجله هفته
چندی است که مسئولان سایت کلمه وابسته به جنبش
سبز اقدام به انتشار نشریه ای تک برگی تحت عنوان کلمه کارگری کرده اند و در شماره
سوم این نشریه به تاریخ ۷ آذر ۹۱ به طور اخص خواستار پیوند جنبش سبز و جنبش کارگری
شده اند.
و اما چه شده که در شرایط فعلی سبزی ها یادی از طبقه
کارگر کردند؟ برای توضیح این مسئله یادآوری چند مطلب ضروری است :
1
سبزی ها
نماینده بورژوازی خواهان ارتباطات گسترده با غرب هستند.
2
تجربه تاریخی
به ما می آموزد که امپریالیسم به علت نداشتن پایگاه مردمی برای روی کار آوردن رژیم
دلخواه خود به دنبال ساختاری در دل حکومتی که خواستار تغییر آن است می گردد.
به این ترتیب عناصر و گروههایی همچون نوری زاده،
سازگارا و سازمان مجاهدین خلق که به صورتی رسوا با اینها در زد و بند هستند برای
تصاحب قدرت سیاسی مطرح نیستند چرا که کیست که نداند در طول تاریخ هرکه با
امپریالیسم ساخت و پاخت کرده خائن از آب در آمده است.
بنابراین برای
به وجود آوردن چنین ساختاری ناگزیر به سراغ افرادی چون موسوی و خاتمی می روند و
چنین مهره هایی با توجه به شناختی که از ساختار حکومت دارند می توانند در صورت
سقوط حکومت به سرعت دولت جدید راباز تولید کنند. مهره هایی با سابقه درخشان ضدیت با طبقه کارگر.
کیان
· مقاله روشنگر و عالی ای بود. دستت درد نکنه رفیق مسعود
بی نام
· باید به حال شما تاسف خورد نه کمتر نه بیشتر
·
اگر
تحلیل صحیح از سرمایه داری جهانی .. و پیش سرمایه داری حاکم داخلی می داشتید
اونوقت به خودتان اجازه نمی دادید اینگونه تحلیل کلنگی وبچه گانه نسبت به جنبش
دموکراتیک نمی کردید.
·
هنوز درک
نکردید که جنبش کارگری تشکیلات سیاسی نداره یعنی درشرایط استبدادی نمی تواند داشته
باشد استبداد حاکم اجازه ی اینکار رانخواهد ..چاره ای نداردکه با جنبش های سیاسی آزادیخواه
ودموکرات درشرایط حال به همگرائی برسدتا بتواند تشکیلات سیاسی اش انسجام ببخشد.
·
خواسها و
مطالباتش اعتراضی و معیشتی است.
·
البته
بحث با شما که خیال میکنید عقل کل هستید بی فائده است .
یدالله سلطان
پور
تأملی در افاضات
عوامفریبانه حضرت بی نام
جمله اول بی نام
« باید به حال
شما تاسف خورد نه کمتر نه بیشتر.»
· این شیوه برخورد نخوت بار از بالا به نمایندگان فروتن و بی ادعای طبقه کارگر را بویژه در اوج تضاد میان سبز و سیاه بارها تجربه کرده ایم.
·
اتفاقا
درست در همین مجله هفته از سوی بی نام دیگری به نام «همیشه سبز».
·
ایشان هم
بی شرمانه کمونیست ها را بی سواد جا می زدند و کلی پند و اندرز می دادند، بی آنکه
خود سری به سرچشمه سواد زده باشند.
جمله دوم بی نام
« اگر تحلیل
صحیح از سرمایه داری جهانی .. و پیش سرمایه داری حاکم داخلی می داشتید اونوقت به
خودتان اجازه نمی دادید اینگونه تحلیل کلنگی وبچه گانه نسبت به جنبش دموکراتیک نمی
کردید..»
· بنا بر تحلیل بالغانه حضرت بی نام، جامعه ایران ظاهرا در مرحله «پیش سرمایه داری» بسر می برد و سبزیون می خواهند که وارد سرمایه داری راست راستکی مدل متروپول های غربی شود.
·
در صداقت
موسوی و رفسنجانی و کروبی می توان تردید کرد، ولی نه در صداقت بی نام.
·
این
اولین بار است که یکی از طرفداران سرمایه داری سبز از آماج های استراتژیک آن بطور
غیرمستقیم پرده برمی دارد که جای تقدیر است.
الف
·
اما
منظور ایشان از مفهوم «پیش سرمایه داری» چیست؟
·
آیا
واقعا سبز در صدد تشکیل انحصارات سرمایه داری است؟
·
آیا بزعم
ایشان قرار بر این است که با پیروزی سبزیون جامعه ایران وارد مرحله امپریالیستی سرمایه داری
شود؟
·
درست به
همان سان که لهستان و اوکرائین و گرجستان شده اند؟
·
خوب برای
آماجی از این دست که نمی توان جلوی گلوله سینه سپر کرد.
ب
·
علاوه بر
این، جنبش طرفدار سرمایه داری انحصاری خیالی را که نمی توان «جنبش دموکراتیک»
نامید.
·
مفهوم
«جنبش دموکراتیک» تعریف استاندارد دارد.
·
جنبش
دموکراتیک اصیل هرگز در صدد گذار از سرمایه داری رقابت آزاد خیالی به سرمایه داری
انحصاری خیالی برنمی آید.
ت
·
جنبش
دموکراتیک همه بقایای فکری و فرهنگی و ایدئولوژیکی ماقبل سرمایه داری را در هم می
کوبد و از صحنه بدر می روبد.
پ
·
جنبش
دموکراتیک اصیل و نه عوامفریب هرگز وفاداری به قانون اساسی جمهوری اسلامی را مورد
تأکید قرار نمی دهد و از خط فئودالی خمینی دفاع نمی کند.
جمله سوم بی نام
« هنوز درک
نکردید که جنبش کارگری تشکیلات سیاسی نداره یعنی درشرایط استبدادی نمی تواند داشته
باشد استبداد حاکم اجازه ی اینکار رانخواهد ..چاره ای نداردکه با جنبشهای سیاسی آزادیخواه ودموکرات درشرایط حال به
همگرائی برسدتا بتواند تشکیلات سیاسی اش انسجام ببخشد..»
الف
·
اولا چند
و چون سازمان طبقه کارگر چه ربطی به بی نام دارد؟
ب
·
ثانیا به
چه دلیل به نمایندگی از طبقه کارگر به منبر می روند و برای آن تعیین تکلیف می
فرمایند؟
·
نکند
خدانکرده طبقه کارگر را خر محسوب می دارند.
ت
·
ثالثا «کلمه
سبز کارگری» را مگر طبقه کارگر منتشر می
کند که بی نام از مصلحت اندیشی طبقه کارگر و همگرائی با سبزیون داد سخن سر می
دهند؟
·
نکند خود
را قیم و وکیل تام الاختیار طبقه کارگر می پندارند؟
·
جمله چهارم بی
نام
« البته بحث با
شما که خیال میکنید عقل کل هستید بی فائده است.»
· اولا آیا در قاموس «سبز کارگری» با طرفداران طبقه کارگر که خود را عقل کل می دانند، نباید بحث کرد؟
·
مگر
انتشار «کلمه سبز کارگری» به معنی ورود به
چالش فکری در مقیاس ملی نیست؟
·
نکند
خدای ناکرده «سبز کارگری» فقط قصد بحث با
مشتی بیسواد و نفهم دارند؟
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر