۱۳۹۱ مهر ۱۴, جمعه

تمرین تفکر مفهومی (91)

سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 117 ـ 118)  
گرم پای ایمان نلغزد ز جای
به سر بر نهم تاج عفو خدای

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر ایمانم سست نباشد، تاج عفو خدا را بر سر خواهم نهاد.

1
·        سعدی در این حکم، دیالک تیک بیم و امید را به شکل دیالک تیک پارسائی و عفو بسط و تعمیم می دهد:
·        اگر دچار لغزش نشوم (بیم از لغزش و ارتکاب معصیت)، امکان بر سرنهادن تاج عفو را خواهم داشت. (امید به عفو الهی و رفتن به بهشت)

·        دیالک تیک بیم و امید، خود بسط و تعمیم دیالک تیک ریاضت و لذت است.

2
·        این حکم سعدی، حکم تناقضمندی است.
·        عفو تنها زمانی معنی پیدا می کند، که انسان گناهی مرتکب شده باشد.
·        یعنی پیش شرط طلب عفو و عفو، ارتکاب معصیتی است.
·        اگر پای ایمان شیخ از جای نلغزد، یعنی اگر او گناهی مرتکب نشود، دیگر نیازی به طلب عفو و عفو کسی نخواهد داشت و لذا حکم «به سر بر نهم تاج عفو خدای»، حکمی غیرمنطقی است.

3
·        اکنون این سؤال پیش می آید:
·        اگر چنین است، پس چرا شیخ خردمند شیراز متوجه آن نمی شود؟

·        شیخ شیراز خیلی هم خوب واقف به اصل قضیه است.
·        ضمنا در همین بیت او هم از تناقضمندی تئولوژی اسلامی پرده برداشته می شود و هم از منشاء زمینی خدا.

الف
·        خدای مسلمانان خدائی سرخود و مستبد و بی حساب و کتاب است.
·        منطقی آهنین در کار او وجود ندارد.
·        حتی اگر کسی تمام عمر خود را به پارسائی گذرانده باشد، علیرغم ان تضمینی برای بر سر نهادن تاج عفو او ندارد.
·        خدای خودسر می تواند بدلخواه بهانه ای پیدا کند و مؤمن مادام العمر را با کله به قعر دوزخ باندازد و در آتش دوزخ بسوزاند.
·        از این رو ست که هراس از خدا برای مؤمنین همه ادیان آسمانی بدون استثناء امر روانی همیشه حی و حاضر است.

ب
·        ضمنا در این بیت از منشاء زمینی خدای آسمانی پرده برداشته می شود:
·        خدای آسمانی انعکاس انتزاعی ـ آسمانی خوانین و سلاطین و خلفای زمینی است و همه خصوصیات متناقض آنان را با خود دارد:
·        به دشنامی خلعت می بخشد و به لبخندی گردن می زند.

4
·        جهان جماعت مؤمن، عرصه کش و قوس بی امان دیالک تیک بیم و امید است.
·        خدای آنها انعکاس آسمانی ـ انتزاعی سلاطین جبار و خونریز و بیرحم است.
·        احساس امنیت و اطمینان برای مؤمنین، برای همیشه حرام است.
·        شمشیر دوموکلس الهی برای همیشه و در همه جا بالای سر تک تک بندگان خدا آویخته است و هر لحظه بیم فرود آمدنش می رود.
·        حتی شیخ پارسا از هراس دوزخ در امان نیست، چه برسد به توده های مولد «بی همه چیز»، که در معرض خطر مدام لغزش و ارتکاب گناه قرار دارند.

  جهان جماعت مؤمن، روی هم رفته و در تحلیل نهائی، 
جهنم بیم وهراس هراس انگیز و امید کمرنگ است.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر