طرحی از مجله ارجمند هفته
(حزب و جهان بینی آن)
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان یدالله سلطانپور
فصل هشتم
تأملاتی در مفهوم شرایط سیاسی
بخش
اول
پیوند و تضاد
·
تأملاتی
در جهت تعیین تئوریک شرایط جاری و یا به زبان
فلسفی، در جهت تعیین مفهوم شرایط جاری، به این
دلیل، بنظر من اهمیت دارند که قبل از همه، در بحث های تئوریک، اغلب برداشت ها،
احساس ها، تصورات و یاد داشت هائی از بیوگرافی شخصی و تاریخ جنبش مطرح می شوند که
درک واقعی شرایط جاری را الزامی می سازند.
·
بدین
طریق عواطف و یاد داشت ها ـ تا حد معینی ـ جای بررسی همه جانبه مفهومیت دقیق را می گیرند.
تذکر اول
·
برای
تعیین مفهوم هر شرایط،
به تمیز نمود از بود،
پدیده از ماهیت
نیاز مبرم است.
·
ما باید
بتوانیم پدیده هائی را که در سطح چیزها توجه ما
را به خود جلب می کنند، پدیده هائی را که ما
احتمالا در شرایط توسعه معین جوامع سوسیالیستی بکرات دیده ایم، از روندهای اجتماعی بزرگ و از تضادهای
درونی آنها تفکیک کنیم، تضادهائی که پدیده های یاد شده تصاویر
نمودین آنها بوده اند.
·
ما باید
این تضادها را بشناسیم و آنها را نه بر مبنای پدیده ها،
بلکه بر مبنای ساختار روندها تعیین کنیم.
·
مراجعه
کنید به دیالک تیک نمود و بود، پدیده و ماهیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
تذکر دوم
·
ثانیا
بنظر من، با در نظر گرفتن مجزا و بی پیوند این و
یا آن گشتاور، نمی توان مفهوم
شرایط را تعیین کرد.
الف
·
برای
تعیین مفهوم شرایط باید پیوند
گشتاورها را شناخت.
ب
·
کشف پیوند گشتاورها ـ و برای تعیین شرایط جهانی، در نظر گرفتن انبوهه غول آسائی از گشتاورها ضرورت خواهد داشت ـ امروزه از عهده یک و یا
چند نفر برنمی آید.
ت
·
برای کشف پیوند گشتاورها به همکاری رشته های علمی زیر نیاز مبرم
خواهد بود:
1
·
به همکاری اقتصاد سیاسی
2
·
به همکاری تئوری فرهنگ
3
·
به همکاری فلسفه
4
·
به همکاری علوم تاریخی
5
·
به همکاری کلیه علوم اجتماعی مربوط به رشته های مختلف
تذکر سوم
·
ثالثا
اگر ما خود را دیالک تیسین تصور می کنیم، باید برای تعیین مفهوم شرایط، تضادهای عینی حاکم را
تعیین و تعریف کنیم.
الف
·
هیچ شرایط تاریخی ـ جهانی همگون و هماهنگ وجود ندارد.
ب
·
شرایط تاریخی ـ جهانی در وهله اول در پرتو مبارزه
اضداد درونی اش تعیین می شود.
ت
·
چند و
چون این اضداد، خصلت هر دوران
را تعیین می کند.
پ
·
نحوه
رفتار این اضداد با یکدیگر، بوسیله حرکت منطق دیالک تیکی توصیف می شود.
ث
·
فقط، اگر
ما بتوانیم (و من بدین طریق به پایان تذکرات خویش می رسم) با تمیز بود از نمود، ماهیت از پدیده، با شناخت پیوندها و با تعیین تضادهای
عینی به تعیین مفهوم شرایط دوران کنونی
نایل آئیم، آنگاه امکان تدوین یک استراتژی سیاسی،
برای توسعه اجتماعی بعدی را خواهیم داشت، استراتژی
سیاسی ئی که پلاتفرم ما را به عنوان سوبژکت های
عمل سیاسی تشکیل خواهد داد.
ج
·
استراتژی سیاسی
نباید بطور پراگماتیکی بر مبنای آنچه که در لحظه
حاضر برای ما مهم است، تدوین شود.
ح
·
استراتژی سیاسی
باید حاوی آماجگذاری درازمدت باشد و تصمیمات تاکتیکی در شرایط معین باید در وابستگی به این آماجگذاری های استراتژیک اتخاذ شوند.
تذکر جنبی
·
تدوین
معنامند یک تاکتیک، یعنی پراگماتیک عمل روزمره، اصولا از اهمیت زیادی برخوردار نیست.
الف
·
مهم این
است که ما یک استراتژی آینده نگر درازمدت در سر
داشته باشیم، که بطور تئوریک مستدل باشد.
ب
·
به این
مسئله ساده و پیش پا افتاده، در ایام گذشته، بکرات بی توجهی شده است.
ت
·
طرح های استراتژیکی تئوریکی در
گذشته ـ چه بسا ـ وسیله ای برای مشروعیت بخشیدن به تصمیمات پراگماتیکی بعدی بوده اند.
پ
·
این پراتیک نباید بار دیگر در جنبش ما مرسوم گردد.
ث
·
این
پیامی است برای کسانی که فعالیت سیاسی می کنند، نه برای کسانی که فقط در سمینارها
در باره سیاست، داد سخن سر می دهند.
(ما
برای پرهیز از سوء تفاهم، نظر هانس هاینتس هولتس
را چنین فرمولبندی می کنیم :
ما باید دیالک تیک استراتژی و تاکتیک را همواره در نظر داشته
باشیم و در این دیالک تیک،
نقش تعیین کننده از آن استراتژی
است و نه برعکس. مترجم)
پایان
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر