پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین
·
معنی تحت
اللفظی هنجار (نرم):
·
قاعده، قانون
اساسی راهنما، دستور العمل، میزان، الگو.
·
مفهوم
هنجاربه معانی مختلف مورد استفاده قرار می گیرد.
·
بویژه می
توان میان معانی زیرین تفاوت قائل شد، البته باید توجه داشت که نکات زیر حتما
طبقات دیسیونکت از هم تشکیل نمی دهند:
1
·
هنجار به
معنای فنی (میزان، علامت و نوع استانداردی)
2
·
هنجار معنای الگوی فنی و یا دستورالعمل فنی
3
·
هنجار به
معنای متدی از قواعد استعمالی ممکن و یا ضرور در عملیات فکری و یا مادی.
4
·
هنجار به
معنای سیستمتئوریکی اش.
5
·
هنجار به مثابه اندازه تعیین شده هر سیستم تنظیمی
6
·
هنجار بمثابه
وضع و حالتی که هر سیستم سیبرنتیکی ببرکت دارا بودن مکانیسم های تنظیمگر دو باره
بدان برگردانده می شود.
·
هنجار،
یعنی اندازه تعیین شدهی هر سیستم در این میان می تواند یکی از دو مورد زیر باشد:
الف
·
اندازه ای
ثابت باشد. (تنظیم مبتنی بر ارزش ثابت)
ب
·
اندازه ای
متغیر باشد. (تنظیم تعاقبی)
·
هنجار به تعینی
برای تنظیم و قاعده مند کردن اعمال انسان ها و یا گروه های اجتماعی در حیات جامعه اطلاق
می شود.
1
·
این معنی
مفهوم «هنجار» بیش از دیگر معانی، اهمیت فلسفی و سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) دارد.
2
·
این گونه
هنجارها به اجرا (و یا عدم اجرای) مقررات فکری مربوط به اعمال انسانی مربوط می شوند
که بنا بر مصالح اجتماعی به نیات زیر وضع می شوند:
الف
·
برای
تنظیم اعمال انسانی
ب
·
برای
هدایت و تعیین سمت و سوی اعمال انسانی
ت
·
برای
هماهنگ سازی اعمال انسانی
پ
·
برای
برقراری و حفظ نظام اجتماعی معینی.
3
·
هنجارها
به تعیین یک و یا چند عمل (و یا شیوه عمل) از انبوهه اعمال (و یا از انبوهه شیوه
های عمل) ممکنه می پردازند و مراعات آن را به تکلیف اجتماعی همه افراد جامعه
مربوطه بدل می سازند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر