بابک خرمدین
سردار سرخ کمونیسم آغازین
سردار سرخ کمونیسم آغازین
خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
(701 ـ 772 هجری قمری)
رساله دلگشا
ياد خدا و پيامبر
شخصي از مولانا عضدالدين پرسيد:
«چطور است كه در زمان خلفا مردم دعوي خدايي و پيغمبري بسيار ميكردند و اكنون نميكنند؟ »
گفت:
« مردم اين روزگار را چندان ظلم و گرسنگي پيش آمده است كه نه از خداي شان به ياد مي آيد و نه از پيغامبر.»
تحلیل یاز یدالله سلطان پور
1
خدا و پيامبر
رساله دلگشا
ياد خدا و پيامبر
شخصي از مولانا عضدالدين پرسيد:
«چطور است كه در زمان خلفا مردم دعوي خدايي و پيغمبري بسيار ميكردند و اكنون نميكنند؟ »
گفت:
« مردم اين روزگار را چندان ظلم و گرسنگي پيش آمده است كه نه از خداي شان به ياد مي آيد و نه از پيغامبر.»
تحلیل یاز یدالله سلطان پور
1
خدا و پيامبر
• دلیل و یا دلایل اوبژکتیف و سوبژکتیف دعوی خدائی و پیامبری کدام است؟
الف
• دلایل دعوی مرجع ماورای اجتماعی ـ ماورای طبیعی و یا رسول مرجع ماورای اجتماعی ـ ماورای طبیعی می تواند اوبژکتیف (عینی) باشد.
مثال
• وقتی جامعه بشری به دلیل توسعه نیروهای مولده از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی اشتراکی اولیه وارد فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری می شود، یعنی وقتی وجود اجتماعی تحول کیفی می یابد، به تحول کیفی در شعور اجتماعی نیز نیاز می افتد:
• وجود همیشه با شعور توأم است.
• مراجعه کنید به دیالک تیک وجود و شعور (ماده و روح)، دیالک تیک وجود اجتماعی ـ شعور اجتماعی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
• وقتی وجود اجتماعی تحول کیفی پیدا کند، یعنی وقتی زیربنای جامعه تحول یابد، یعنی وقتی شیوه زیست انسان ها عوض شود، تعویض روبنای جامعه و شیوه تفکر آنها نیز الزامی می گردد.
• نظام برده داری، جامعه بی طبقه پیشین را به دو طبقه اقلیت برده دار و طبقه اکثریت برده تقسیم می کند.
• همین دو شقه گشتن زمینی در آئینه آسمان منعکس می شود:
• قوای آسمانی، که انعکاس بشریت در آئینه آسمان اند، به دو طبقه اصلی معبود و عبد تقسیم می شوند:
• معبود همان انعکاس آسمانی ـ انتزاعی برده داران خرد و کلان زمینی است.
• عبد در هیئت ملائکه و اجنه و غیره انعکاس آسمانی ـ انتزاعی توده های مولد برده و زحمتکش و وابسته به برده داران زمینی است.
ب
• با تشکیل شعور اجتماعی جدید، شعور اجتماعی قدیم نفی دیالک تیکی می شود:• درست به همان سان که وجود اجتماعی پیشین نفی دیالک تیکی می شود:
• همانطور که فرماسیون اجتماعی اشتراکی با فرماسیون اجتماعی برده داری جایگزین می شود، به همان سان نیز شعور اجتماعی پیشین، جای خود را به شعور اجتماعی نوین می دهد.
• جای روبنای ایدئولوژیکی سابق را روبنای ایدئولوژیکی جدید می گیرد.
• مذهب (خدا و پیامبر) یکی از نهادهای بسیار مهم روبنای ایدئولوژیکی جامعه است.
2
شخصي از مولانا عضدالدين پرسيد:
«چطور است كه در زمان خلفا مردم دعوي خدايي و پيغمبري بسيار مي كردند و اكنون نمي كنند؟ »
قلعه جمهور
(پایگاه مقاومت کمونیسم آغازین)
شخصي از مولانا عضدالدين پرسيد:
«چطور است كه در زمان خلفا مردم دعوي خدايي و پيغمبري بسيار مي كردند و اكنون نمي كنند؟ »
قلعه جمهور
(پایگاه مقاومت کمونیسم آغازین)
• بی اعتنا به چند و چون این پرسش و صحت و سقم محتوای آن، می توان حدس زد که دعوی خدائی و پیامبری از سوی خیلی ها در زمان خلفا در بستر همین تحول کیفی جامعه صورت می گیرد:
• برای درک این پدیده باید دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور) و دیالک تیک تئوری و پراتیک را به خدمت گرفت:
• دعوی خدائی و پیامبری را بهتر است در بستر مبارزات طبقاتی جاری در جامعه درک کرد و توضیح داد:
• مقاومت طرفداران فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی اشتراکی اولیه و مبارزه مادی و قهرآمیز آنها بر ضد نظام نوین برده داری با مقاومت و مبارزه ایدئولوژیکی همراه می شود:
• مقاومت و مبارزه سیاسی و عملی دست در دست با مقاومت و مبارزه ایدئولوژیکی می رود.
• در مقابل خدای برده داران، خدای مساوات طلبان و در برابر پیامبر برده داران، پیامبران مساوات طلبان قد برمی کشند.
• کثرت مدعیان خداائی و پیامبری در زمان خلفا نشانه شدت مبارزه فرماسیونی در جامعه بوده است.
• گذار از فرماسیون اجتماعی اشتراکی اولیه به فرماسیون اجتماعی برده داری ـ مثل هر گذار تاریخی دیگر ـ دشوار و خشن و خونین بوده و با مقاومت های درازمدتی مواجه شده است.
• به احتمال قوی در زمان خلفای راشدین، این مقاومت هم در عرصه عمل (پراتیک) و هم در عرصه نظر (تئوری)، هم در فرم مقاومت مسلحانه و هم در فرم مقاومت و مبارزه ایدئولوژیکی شدید بوده است.
• دعوی خدائی و پیامبری نیز فرمی از مقاومت ایدئولوژیکی و مبارزه طبقاتی در مقابل ایدئولوژی و قدرت مادی طبقه حاکمه جدید بوده است.
3
گفت:
« مردم اين روزگار را چندان ظلم و گرسنگي پيش آمده است كه نه از خداي شان به ياد مي آيد و نه از پيغامبر.»
گفت:
« مردم اين روزگار را چندان ظلم و گرسنگي پيش آمده است كه نه از خداي شان به ياد مي آيد و نه از پيغامبر.»
• توضیح مولانا عضدالدین توضیحی ریشه ای (رادیکال)، ماتریالیستی ـ دیالک تیکی خودپو و در عین حال، توضیحی انتقادی و افشاگر است، البته در لفافه طنز.
• دلیل کاهش مدعیان خدائی و پیامبری، سرکوب مادی و معنوی خشن و خونین توده ها ست:
• سرکوبی وحشیانه و وحشت بار!
• تحمیل ستم و فقر و ذلت مادی و نهایتا معنوی بی حد و مرز:
• بستن جزیه و صد نوع مالیات و فشار و حک حرمت دیگر بر توده های مولد و زحمتکش.
• سرکوب رادیکال مقاومت عملی و مادی توده ها، نشاندن بیرحمانه آنان به خاک سیاه «ستم و گرسنگی» و نتیجتا خاموش ساختن اجاق مقاومت و مبارزه ایدئولوژیکی آنها.
آن سان که دیگر
نه از خدای آلترناتیو نشانی می ماند،
نه از ایمان به خدایان آلترناتیو و نه از پیامبران آلترناتیو
نه از خدای آلترناتیو نشانی می ماند،
نه از ایمان به خدایان آلترناتیو و نه از پیامبران آلترناتیو
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر