۱۳۹۱ تیر ۱۹, دوشنبه

تدارک تئوریک توضیح «تئوری شناخت» (32)

ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «انتقاد از عقل محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ

اپریوری (ماورای تجربی)
(ضد اپوستریوری)
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین

• اپریوری یعنی قبل از قبلی ها.
• اپریوری در فلسفه ماقبل کانت، به معنی شناختی بکار می رود که دارای یکی از دو مشخصه زیر باشد:

الف

• شناختی که توسط عقل، مستقل از هر تجربه و قبل از هر تجربه، بواسطه استنتاج منطقی حاصل آید.

ب

• شناخت جدیدی که بر بنیان معارف موجود بدست آید، بدون اینکه تجربه در پیدایش آن نقشی بازی کرده باشد.

• به نظر کانت هر شناخت واقعی اپریوری است، یعنی بطور خالص و بی غل و غش تنها از عوامل زیرین حاصل می آید:

الف


• از فرم های استنباط یعنی از مکان و زمان

• مراجعه کنید به استنباط، تریاد ماده ـ مکان ـ زمان در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب
• از فرم های فهم، یعنی از مقوله ها

• مراجعه کنید به مقوله در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ت
• از فرم های مفاهیم عقلی

I
شناخت از نظر کانت

1

• بنظر کانت، شناخت از تجربه نشأت نمی گیرد.

2

• شناخت اما با اعطای خصلت معتبر ضرور و عام به شناخت تجربی، آن را امکان پذیر می سازد.

3

• شناخت بلحاظ منطقی ـ شیئی قبل از هر تجربه وجود دارد.

4

• شناخت قبل از هر تجربه موجود است و تجربه واقعی، یعنی علمی را امکان پذیر می سازد، اما بلحاظ زمانی ـ پسیکولوژیکی بدنبال تجربه می آید.
• (کانت ب 1)
5

• در نظریات کانت، شناخت اپریوری معیار خود را در تجربه و یا با تجربه نمی یابد، بلکه در مفهوم هر چیز و یا قبل از همه، درماهیت استعداد معرفتی انسانی می یابد، که فرم های آن به شرح زیرند:

الف
• فرم های استنباط، یعنی مکان و زمان

ب
• و مفاهیم فهم محض، یعنی مقوله ها

6

• کانت مخالف این امر نیست که شناخت با تجربه همراه است و بواسطه حواس پدید می آید.
• اما او نظریه ای را مطرح می سازد که بنا بر آن، باید به هر شناختی گشتاور منطقی و یا ترانسندنتال یعنی اپریوریکی تعلق داشته باشد:

الف

• جنبه فرمال (صوری) شناخت در هیئت فرم های استنباط محض و مفاهیم فهم محض، مواد شناخت حاصل از تجربه را به شناخت واقعی و علمی، یعنی به شناخت حاوی اعتبار عام و ضرور (یعنی نه فقط معتبر در موردی منفرد) مبدل می سازد.

ب

• شناخت اپریوری به «یقین بی چون و چرا» منجر می شود، یعنی «خود، ضرورت مطلق است» و «بر هیچ بنیان تجربی استوار نمی شود» و لذا «محصول محض عقل است، علاوه بر این اما کاملا ترکیبی است!»
• (کانت، رساله، پاراگراف 6)

پایان
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر