۱۳۹۱ تیر ۲۶, دوشنبه

آشنائی با انواع مختلف شعور (1)

شعور اجتماعی (1)
پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین

• شعور اجتماعی یکی از مفاهیم اصلی ماتریالیسم تاریخی است.

• مفهوم «شعور اجتماعی»
به تمامی نظریات سیاسی، جهان بینانه، اخلاقی و قضائی اطلاق می شود که به طور تاریخی تعیین شده اند، نظریاتی که در هر جامعه مورد نظر، بیانگر فکری روند اجتماعی ـ عملی زندگی اند و در روند تولید و بازتولید مادی پدید می آیند و مؤثر واقع می شوند.


1

• اصطلاح فلسفی ـ سوسیولوژیکی «شعور اجتماعی» نه تنها تأملات عقلائی مربوط به حیات اجتماعی، بلکه همچنین تصورات، توهمات، آرزوها و حالات غیر عقلائی را نیز شامل می شود که اغلب به غلط آن را «روانشناسی اجتماعی» می نامند.

2

• مفهوم «شعور اجتماعی» بیانگر جنبه های مختلف مسئله وجود اجتماعی است که البته بطور ناگسستنی با هم در پیوند قرار دارند:

الف

• مفهوم «شعور اجتماعی» اولا حاکی از این حقیقت امر است که شعور انسانی محصول توسعه و تکامل اجتماعی است و به این معنا شعور اجتماعی نامیده می شود.
• شعور ـ به معنی عام کلمه ـ یعنی انعکاس فکری و یا تصویرسازی از جهان بمثابه عملکرد سیستم عصبی مرکزی، بمثابه ساختار اطلاعاتی خاص که نتیجه کار مغز است.

ب

• ثانیا مفهوم «شعور اجتماعی» و مفهوم «وجود اجتماعی» لازم و ملزوم یکدیگرند.

• (از این رو ست که ما از دیالک تیک وجود اجتماعی ـ شعور اجتماعی سخن می گوییم. مترجم)

3

• بدین سان مفهوم «شعور اجتماعی» سه فونکسیون مهم هم به عهده می گیرد:

الف

• «شعور اجتماعی» راه را برای بسط دادن مسئله اساسی فلسفه به جامعه بشری هموار می سازد.

• (مسئله اساسی فلسفه عبارت است از مسئله مربوط به رابطه ماده (طبیعت، وجود) و شعور (روح، تفکر)
• مسئله اساسی فلسفه عالی ترین مسئله فلسفه است.
• تقسیم و طبقه بندی سیستم ها و نگرش های فلسفی به دو جریان اصلی ماتریالیسم و ایدئالیسم و حل بنیادی کلیه مسائل مهم فلسفی، وابسته به پاسخی است که بدان داده می شود.

• مسئله اساسی فلسفه در فرم کم و بیش روشنی تمام تاریخ تفکر فلسفی را در برگرفته است، اگرچه این مسئله برای اولین بار از سوی ماتریالیسم دیالک تیکی، توسط انگلس، بطور صریح فرمولبندی شده است. مترجم)


ب

• «شعور اجتماعی» راه را برای پیاده کردن مسئله اساسی فلسفه در جامعه بشری هموار می سازد.

ت

• «شعور اجتماعی» راه را برای دادن پاسخ ماتریالیستی به مسئله اساسی فلسفه در عرصه جامعه بشری هموار می سازد.

4
• مارکس در این مورد می گوید:
• «این شعور انسان ها نیست که وجود آنها را تعیین می کند، بلکه برعکس، وجود اجتماعی آنها ست که شعور آنها تعیین می کند.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 16، ص 9)
5

• مفهوم «شعور اجتماعی» از این لحاظ با مفهوم «روبنای ایدئولوژیکی» و یا «مناسبات ایدئولوژیکی جامعه» معنی مترادفی پیدا می کند.


مراجعه کنید به دیالک تیک زیربنا و روبنا، مناسبات اجتماعی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر