۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۵, جمعه

توضیح مکاتب مهم مربوط به «تئوری شناخت» (6)

حواس پنجگانه

حسگرائی (سنسوئالیسم)
پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور مانفرد اشتارکه
برگردان شین میم شین

ب
نحوه توضیح تفکر بر مبنای ادراکات حسی

I
جان لاک

جان لاک (1632 ـ 1704)
فیلسوف انگلیسی
نماینده اصلی امپیریسم
از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس
از تئوریسین های قرارداد اجتماعی
اعلامیه استقلال آمریکا، قانون اساسی آمریکا و انقلاب فرانسه تحت تأثیر فلسفه سیاسی او بوده اند.
جان لاک در نظریه خود راجع به بود (ماهیت) چیزها میان ایدئالیسم و ماتریالیسم در نوسان بود.
جان لاک در نظریه خود راجع به امکان شناخت بود (ماهیت) راستین چیزها به ندانمگرائی (اگنوستیسیسم) گرایش داشت.

• جان لاک ـ پدر حسگرائی مدرن ـ ایده ها را به دو دسته تقسیم بندی می کند و آنها را مضامین (محتواهای) ادراک می نامد:

1
• ایده های ساده
2

• ایده های مرکب که از ایده های ساده تشکیل می یابند.

• بنظر جان لاک، منشاء ایده های ساده به شرح زیرند:

1
• احساس حسی و بازتاب
2

• ادراک درونی و برونی، یعنی ادراک اشیاء برونی و اشیاء درونی

• جان لاک بازتاب را قاطعانه بمثابه امری که به قوه خود از احساس حسی ناشی شود، تلقی نمی کند، بلکه آن را تا حدودی ناشی از کردوکار خلاق روح می داند.

• او بدین طریق، از اصل حسگرائی عدول می کند.

• چون بنا بر اصل حسگرائی، کلیه دانش انسانی از ادراک حسی نشأت می گیرد.

II
کوندیلا

کوندیلا (1714 ـ 1780)
روحانی، فیلسوف توده های مولد و زحمتکش منطقدان فرانسوی
به پیروی از جان لاک به توسعه تئوری شناخت سنسوئالیستی می پرداخت.

• کوندیلا کردوکار روحی مورد نظر جان لاک را رد می کند و به جای آن، ترکیب خودکار (بقوه خود) احساس ها را می گذارد.
• با گرد هم آمدن چند احساس در ضمیر، احساس رابطه و نسبت میان آنها پدید می آید و بدنبال آن کردوکار روحی آغاز می شود:

1

• مقایسه حدودا عبارت است از با هم بودن دو احساس

2

• تداعی (یادآوری) عبارت است از تأثیر ضعیفی که احساس بعدا بجا می گذارد.

• فرض کنیم به مجسمه ای کلیه حواس انسانی از حس بویایی تا لامسه یکی پس از دیگری داده شوند، این مجسمه با در یافت آخرین حس صاحب شعور انسانی خواهد بود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر