هفت اندرز از مولانا
گشاده دست باش، جاري باش، كمك كن (مثل رود)
باشفقت و مهربان باش (مثل خورشيد)
اگركسي اشتباه كرد، آن را بپوشان (مثل شب)
وقتي عصباني شدي خاموش باش (مثل مرگ)
متواضع باش و كبر نداشته باش (مثل خاك)
بخشش و عفو داشته باش (مثل دريا )
اگرمي خواهي ديگران خوب باشند، خودت خوب باش (مثل آينه)
سرچشمه:
صفحه فیس بوک موسوم به
مولانا
اندرز دوم مولانا
باشفقت و مهربان باش (مثل خورشيد)
گشاده دست باش، جاري باش، كمك كن (مثل رود)
باشفقت و مهربان باش (مثل خورشيد)
اگركسي اشتباه كرد، آن را بپوشان (مثل شب)
وقتي عصباني شدي خاموش باش (مثل مرگ)
متواضع باش و كبر نداشته باش (مثل خاك)
بخشش و عفو داشته باش (مثل دريا )
اگرمي خواهي ديگران خوب باشند، خودت خوب باش (مثل آينه)
سرچشمه:
صفحه فیس بوک موسوم به
مولانا
اندرز دوم مولانا
باشفقت و مهربان باش (مثل خورشيد)
• مولانا در این اندرز خویش، مخاطب خود را به سرمشق قرار دادن خورشید فرامی خواند و تنها صفتی که به خورشید نسبت می دهد، مهربانی است.
1
• حیرت انگیز است، ولی واقعیت دارد:• مولانا حتی سرمشق مورد نظر خود را بدرستی نمی شناسد و یا شاید اصلا و اصولا نمی خواهد که بدرستی بشناسد.
• خورشید که همه جا و همیشه و برای همه دایه مهربانتر از مادر نیست!
• خورشید می تواند به اژدهائی مهیب بدل شود و جهنمی از آتش متشعشع سازد و هرچه دم دست بیابد، بسوزاند.
2
• علاوه بر این، چگونه می توان و به چه دلیل باید با طناب اندرزهای انتزاعی به چاه زندگی اندر شد؟
• به چه دلیل مهر بهتر از قهر است؟
3
• واکنش مهرآمیز و یا قهرآمیز در دیالک تیک عینی کنش و واکنش تشکیل می یابد و چه بسا حتی خارج از اراده موجودات ست.
• به قول خسرو روزبه، اگر کسی مشتی بر میزی بکوبد، میز حتی واکنش نشان می دهد و نیروی وارده از مشت را به مشت برمی گرداند و درد مشت نتیجه همین واکنش طبیعی میز است.
4
• وقتی جمادات در دیالک تیک عینی کنش و واکنش عمل می کنند، چگونه می توان به بنی بشر اندرز مهرورزی بی چون و چرا داد و به جای تأمل و استدلال علمی و تجربی از خورشید دایه ای مهربانتر از مادر سرهم بندی کرد و سرمشقی از آن ارائه داد؟
5
• علاوه بر این، انسان که مختار مطلق نیست تا به پیروی از اندرز مولانا مهربان مطلق گردد و با قهر قطع رابطه مطلق کند.
• انسان در دیالک تیک جبر و اختیار زندگی و عمل می کند.
• کردوکار انسان چه بسا بوسیله رب النوع جبر (ضرورت) دیکته می شود.
• مراجعه کنید به دیالک تیک جبر و اخیتار (ضرورت و آزادی)
کشیش کاتولیک توده ای السالوادور
در 24 ماه مارس با توافق ضمنی پاپ لهستانی الاصل با رئیس جمهور امریکا توسط مزدوران شبه نظامی سازمان سیا ترور شد.
در 24 ماه مارس با توافق ضمنی پاپ لهستانی الاصل با رئیس جمهور امریکا توسط مزدوران شبه نظامی سازمان سیا ترور شد.
• در السالوادور کشیشی توده ای بسر می برد و بر ضد ستم وارده بر توده ها از سوی امپریالیسم و ایادی آن تمکین نمی کرد.
• توده ها را به طغیان و شورش و قیام و انقلاب فرانمی خواند، ولی آیه های کتاب مقدس را از بلندگوی کلیسا به گوش جانیان مسلح می رساند.
• پاپ اعظم شیوه رفتار او را نمی پسندید و وقتی رئیس جمهور کاتولیک امپریالیسم اذن قبض روح کشیش سرکش را از پاپ طلب کرد، با مخالفت او مواجه نشد.
• حتی پاپ اعظم نمی توانست بسان خورشید مجرد مولانا مهربان باشد!
• برای اینکه خطر آن می رفت که توده های بی سر و پا طلب رهائی و خودمختاری کنند!
• در کشور گل و بلبل، امامی بود که با شعار عدل علی به قدرت رسید.
• امامی که عارف و شاعر و فقیه همزمان بود و تصورش را هم هرگز کسی به مخیله خود خطور نمی داد که جلادی باشد و کشوری را به قتلگاهی خونین بدل سازد.
• ولی امام سالخورده ی عارف و شاعر و فقیه و مقدس نتوانست بسان خورشید انتزاعی مولانا مهربان باشد و نمی تواسنت هم نماینده طبقه معینی باشد و از فرامین رب النوع طبقه سرپیچی کند!
و گرنه با نصایح مولانا آشنائی دیرین داشت و خود چه بسا بهتر از او اشعار سرتاپا عرفانی و دینی می سرود!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر